در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آمار و ارقام هم همین نکته را تایید میکند. اگر در روزهای ابتدایی، بیش از 4000نفر در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودند، حالا این تعداد به بیش از 2000نفر رسیده است. رقمی که البته در کمتر از دو ماه به آن دستیافتهایم. بسیاری از بیمارستانهای دولتی بخشهای ویژه کرونایی خود را بستهاند و کموبیش، شرایط بیمارستانها به روال عادی برگشته است. این البته به این معنا نیست که هیچ بیمار کرونایی وجود ندارد، نه، اما آمار بیماران بستری، بهشدت کاهش یافته است.
خیابانهای باریک با شیب تند و سربالایی، مسیر را به سمت شمالیترین نقطه تهران، دارآباد، نشان میدهد. بیمارستان مشهور این روزها، در پای کوه، جای گرفتهاست. اطراف بیمارستان در کوچههای باریک، پر از خودرو است. آفتاب خودش را انداخته است روی شیشه همه خودروها. از همان در ورودی بیمارستان، نکات بهداشتی پیشگیری از بیماری کرونا به استقبال میآید. اینجا یکی از بیمارستانهای مرکز بیماری کرونا، بیمارستان مسیح دانشوری است.
درختها، ساختمانهای قدیمی و نیمهساز، صدای آواز پرندگان و جویهای آبی که در محوطه پرپیچوخم در جریان است، اول از همه خودش را نشان میدهد، انگار که وارد باغی شدهباشید، اینجا اما بیمارستانی است که تا همین چند وقت پیش، تنها بیماران مبتلا به کرونا در آن بستری میشدند. حالا اما شرایط تغییر کردهاست. همراه بیماران کمی در محوطه در رفتوآمد هستند. پیداکردن پرسنل بیمارستان سخت است. تا چشم کار میکند، حوض و درخت است. زن میانسالی در فرم قهوهایرنگ بیمارستان، از ساختمان بخش جراحی خارجمیشود. جز یک ماسک سهلایه ساده، چیز دیگری روی صورت ندارد. میگوید: «تا همین دو هفته پیش، تمام بیمارستان پر بود از بیماران کرونایی. نه بخش ما، که همه بخشها.» حالا اما تنها سه بخش مخصوص بیماران کرونایی است. بخشهایی که در یک ساختمان قدیمی، جایی خیلی دورتر از ساختمانهای دیگر بیمارستان قرار دارد.
برای رسیدن به ساختمان، باید از پلههای پرپیچوخم بالارفت. مثل یک کوهنوردی خستهکننده و نفسگیر میماند. آفتاب هم باری میشود روی دوش تا خستگی بالارفتن از پلهها بیشتر شود. به پله آخر که میرسیم، شهر دیگری خودش را نشان میدهد. ساختمان آجری دوطبقه قدیمی و پرسنلی که با گان یکدست سفید و آبی، با ماسکهای سوپاپدار در رفتوآمد است. اینجا بالاترین نقطه بیمارستان است. تهران زیر پای بخش بیماران کرونایی است.
پیرزن راه که میرود، یک طرف از چادر مشکیاش کشیدهمیشود روی زمین، نگاه خیساش، دودو میزند. نگران است. میپرسیم: «شما هم بیمار کرونایی دارید؟» اولش مات نگاه میکند و بعد با لهجه آذری، انکار میکند. بعد اما میگوید که حالا 9 روز است تنها دخترش در بیمارستان بستری شده است. دختری که دو فرزند کوچک دارد و یکی از آنها در حال دندان درآوردن است. به اینجای حرفش که میرسد، اشک از گوشه چشمش میغلتد. ماجرای بیماری دختر اما از 15روز پیش شروع شد، زمانی که در شهرشان زیباشهر قزوین، بیماری افتاد به جانش. اولین علائم، با تب و لرز شدید شروع شد، دختر را سریع به بیمارستان رساندند، دو روز هم در یکی از بیمارستانهای شهرشان بستری بود، اما بعد وقتی شرایط بیماری بهتر نشد، او را به تهران و این بیمارستان آوردند. او از شرایط رسیدگی به بیمارش راضی است. هرچند که اجازه ملاقات تنها دخترش را ندارد اما چون دخترش بیتابی میکند، دامادش هر روز، گان مخصوص میپوشد و پیش همسرش میرود تا کمی او را آرام کند. پیرزن میگوید که 9 روز است دخترش را ندیده است. به اینجای حرفش که میرسد، زیرلب دعا میخواند، حالا بهوضوح گریه میکند. دعا خواندنش در صدای اذان گم میشود.
اغلب پنجرههای آهنی بازند. از لای پنجرههای باز میتوان درون بخشها را دید. درون بخشهای عفونی پرستاران، با لباس مخصوص و ظرف داروهایی که در دست دارند، در حال رفت و آمدند. در و پنجره اغلب اتاقهای بیماران هم باز است. درون قاب یکی از اتاقها، پیرزنی با لباس یکدست صورتی روی تختش نشسته و ماسک اکسیژن را جلوی بینیاش گرفته است. پیرزن زل زدهاست، به بیرون، هر کسی که رد میشود، لبخند مینشیند روی لبش و بعد آرام دست تکان میدهد برای او. زن توی اتاق تنهاست؛ بقیه تختهای اتاقش خالیاند. یک مرد میانسال، با ماسکی که به صورت زدهاست، نشسته لبه پنجره دو اتاق آنطرفتر. تا ما را میبیند، سلام و علیک گرمی میکند. مرد، خوزستانی است و حالا یک هفته است که به امید درمان به تهران آمدهاست. خودش که میگوید حالش خوب است. بیماری اما از بیستم فروردینماه سراغش آمد، از زمانی که در شهر خودش، همه پزشکها بدون اینکه از او آزمایشی بگیرند، گفتند که حالش خوب است. نیمه اردیبهشت اما حالش بد شد، تنگی نفس گرفت و نفساش حبس شد توی ریههایش. به خاطر همین راهی تهران شد و در پایتخت متوجه شد که بیمار است و در این بیمارستان بستری شد. مرد میگوید: «حالم خیلی بهتر است. زود خوب میشوم و برمیگردم به شهرم. هرچند که اوضاع شهرم، خیلی بد است. تعداد بیماران در شهرم هر روز بیشتر شدهاست.»
صدای فریاد مردی، پرندهها را فراری میدهد. از کنار ساختمان عبور میکنیم، به انتهای مسیر باریک ساختمان آجری، به محوطه خاکی، جایی که سه کانکس آهنی گذاشته اند که میرسیم، صدا بیشتر میشود. مرد فریاد میزند: «پس چرا دکتر حریرچی میگوید که آزمایش کرونا در بیمارستانهای دولتی رایگان است؟» پزشک برایش توضیح میدهد که حالا یک هفتهای شده است که برای انجام تست کرونا، باید هزینه پرداخت شود، پیش از این اما همه چیز رایگان بود. حالا اگر کسی، دفترچه بیمه داشته باشد، 30 تا 40هزار تومان و اگر هم نداشته باشد، باید 270 هزار تومان هزینه پرداخت کند. مرد جوان عصبانی است، داد میزند: «چرا اطلاعرسانی غلط میکنید؟ چرا در ورودی نمینویسید که هیچ چیز رایگان نیست. بیمارم با حال بدش، کلی پله بالا آمدهاست.» راست میگوید، پیرمردی، روی نیمکتها نشسته است. پیرمرد، صورتش گل انداخته و مدام سرفه خشک میکند. مرد جوان چند تا داد دیگر میزند و بعد دست بیمارش را میگیرد و غرغرکنان کمکش میکند تا از جا بلند شود. درست است که بیماران کرونایی در بیمارستانهای دولتی نباید هزینهای پرداخت کنند، اما مسؤول پذیرش که یکی از کانکسها برای اوست، میگوید که همه رایگان در این بیمارستان بستری میشوند اما در زمان ترخیص ممکن است هزینههای اضافی مانند استفاده از خدمات ویژه مثل استفاده از خدمات اکسیژن پرداخت کنند.
صبح جمعه است. برخلاف خیابانهای خلوت اطراف، خیابان جلالآلاحمد، با ماشین پر شده است. محوطه بیمارستان شریعتی، درست شبیه به خیابان منتهی به بیمارستان، شلوغ است. در حیاط بیمارستان، چند نفر با لباس مشکی، دور هم جمع شدهاند و گریه میکنند. چند همراه بیمار، با سبدهای غذا، در رفتوآمدند. در ورودی هرکدام از ساختمانها، چهار نگهبان با ماسک و دستکش نشستهاند. هرکسی که میخواهد وارد آن ساختمان شود، از او سوال میکنند: «بیمارت در کدام بخش است؟»، «برای چه به این ساختمان آمدی؟» و اگر جوابها قانعکننده نبود، اجازه ورود نمیدهند. پیداکردن بیماران و یا همراهان بیماران کرونا، خیلی سخت است، اغلب بیماران این بیمارستان، بیماران کلیوی و گوارشی هستند. بعد از پرسوجو یک همراه بیمار پیدا میشود. زن جوان نشسته است روی نیمکت و در حال خواندن دعاست. حالا دو هفتهای میشود که بیمار او، در بخش ویژه بستری است. بیماری که سن و سال بالایی دارد و بهخاطر مشکلات تنفسیای که از قبل وجود داشتهاست، به بیمارستان مراجعه کردهاند. بیمارستانی که البته، این روزها، تعداد بیماران کروناییاش کمتر هم شده است. این را یکی از پرسنل بیمارستان میگوید. کسی که مسؤول اورژانس است و اگر بیمار مشکوک به کرونایی وجود داشته باشد، اوست که باید بیمار را بستری کند. او میگوید: «حالا دو هفتهای میشود تعداد بیماران کمتر شدهاست.» به خاطر همین است که اگر تا آن زمان، یک ساختمان جداگانه با سه چهار بخش برای بیماران در نظر گرفته بودند، حالا تنها یک بخش ویژه، به بیماران کرونایی رسیدگی میکند. او البته توضیح میدهد که نسبت به قبل، شدت بیماری کرونا هم کاهش پیدا کرده است، ویروس در برخی از بیماران ضعیف شده است، آنقدر که بیمارستان، آنها را بستری نمیکند. درست اتفاقی که برای بیمارستان امامخمینی(ره) هم افتادهاست. پرسنل یکی از بیمارستانها میگوید: «تا سه هفته پیش، سه بخش طبی، سرطانی و عفونی بخشهایی بودند که بیمار کرونایی در آن بستری میشد، حالا اما تنها در بخش عفونی بیمارستان، بیمار بستری میشود.» در بیمارستان امامخمینی(ره) هم شرایط به روال عادی بازگشتهاست.
سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشكی گفت: اپیدمی كرونا در اكثر مناطق كشور از فاز مدیریت خارج شده و به فاز كنترل رسیده و در بسیاری از مناطق به فاز مهار رسیده اما از مردم میخواهیم پروتكلهای مراسم شبهای قدر را رعایت كنند.
به گزارش ایرنا، وی افزود: در كل كشور به وضعیت مطلوبتری رسیدیم. روزهای اول اعلام كردم سه فاز داریم، فاز مدیریت بیماری، بعد از آن فاز كنترل و بعد از آن فاز مهار بیماری، خوشبختانه در خیلی جاهای كشور از فاز مدیریت به فاز كنترل رسیدیم و خیلی جاها به فاز مهار رسیدیم كه به كمك همه مردم و دستگاههای همكار به این موفقیت دست پیدا کردیم.
نمکی عنوان كرد: خواهش من از مردم این است كه واقعا رعایت كنند. در برخی استانها كه یك مقدار فاصلهگذاری اجتماعی رعایت نشد و مردم فكر كردند همه چیز عادی است، ضرر میكنیم. بزرگترین خطای استراتژیك این است كه فكر كنیم كرونا جمع و وضعیت تمام شده است. هر لحظه ممكن است به شرایط بد برگردیم و این برای ما پدیده خطرناك و مهلكی است كه این افتخار بزرگ را فدای بیخیالی میكند.
لیلا شوقی - جامعه روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه