شهید قرنی از مبارزان قبل از انقلاب بود که بارها دستگیر شد و به زندان رفت. چه قبل از زندان و چه بعد از زندان با روحانیون طراز اول آن زمان مثل آقای میلانی در مشهد در تماس بود.
ایشان آن زمان، گرایش و تفکر ملی مذهبی داشت و با مبارزان دوران خود ارتباط زیادی داشت و با توجه به سابقه خدمت در مراکز اطلاعاتی، نیروهای مبارز علیه رژیم پهلوی را بسیار خوب میشناخت. بر همین اساس مرحوم بازرگان و اطرافیان ایشان او را به امام معرفی کردند و رئیس ستاد قرار دادند.
ایشان در مقطعی رئیس ستاد بود که کشور در وضعیت بسیار حاد و عجیبی قرار داشت. از یک طرف، عدهای به دنبال نابودی ارتش بودند و از طرف دیگر، شاهد برخی بحرانهای داخلی و آشوب در نقاطی از کشور بودیم.
در آن زمان هیچ واحد عمده و پادگانی، فرمانده نداشت و مقامات ارتشی از سرهنگ به بالا یا فراری بودند یا دستگیر شدند یا در خانه نشسته بودند.
در این شرایط، شهید قرنی هم باید از موجودیت کل مجموعه دفاع میکرد و هم به آن سازمان میداد و ازسوی دیگر به اجرای ماموریتها میپرداخت.
آشوب های کردستان، آذربایجانغربی، گنبد، سیستان و بلوچستان و خوزستان در آن زمان پیش آمده بود و سپهبد قرنی باید برای آنها چارهاندیشی میکرد.
شهید قرنی با اینکه سالها در ارتش حضور نداشت، اما هنوز آن روحیه نظامیگری خالص خود را حفظ کرده بود و وابسته به هیچ طرفی نبود و این روحیات، بهخصوص در وقایع کردستان بسیار روشن بود. او در همین مسائل، اختلاف نظر شدیدی با دولت و تیم مرحوم بازرگان پیدا کرد.
آنها اعتقاد داشتند مساله باید از طریق سیاسی و گفتوگو حل شود، اما شهید قرنی اعتقاد داشت این مساله، راهحل سیاسی ندارد و نمیتوان در چنین شرایطی پادگانها را در اختیار نیروهای جداییطلب قرار داد تا حالا سیاسیون بیایند بنشینند و مذاکره کنند.
برنامه ایشان این بود که از طریق نظامی موضوع را حل کند ولی دولت موافق نبود و سر همین موضوع ایشان استعفا کرد و چندی بعد هم ترور شد و به شهادت رسید.
مصطفی توتیایی - همرزم شهید سپهبد قرنی / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد