گفت و گو با محمد علی یکتانیک فعال محیط زیست درباره پرندگان مهاجر

قانون، جهنم محیط زیست را بهشت می‌کند

بازار رشت، حال و هوای عجیبی دارد. بوی تازگی،سبزیجات و میوه‌های تازه از درخت چیده. بوی انواع ترشی و صداهایی که بیشتر شبیه آوازی غریب هستند، صدای دستفروش‌ها که کالاهای خود را با لهجه زیبای گیلکی تبلیغ می‌کنند.
کد خبر: ۱۲۴۲۶۲۸

صدای ماهی فروش‌ها که دوست داری چشمانت را ببندی و از کنار بساط ماهی‌‌ها رد شوی و فقط صدایشان را بشنوی که انگار تک تک ماهی‌ها را به اسم صدا می‌زنند. فقط صدایشان خوش است که انگار آواز می‌خوانند. در همه این زیبایی‌ها و مکث‌کردن‌ها نگاهت را از روی ماهی‌ها عبور می‌دهی اما به یکباره چشمت خیره می‌ماند روی مجمعه‌ای که روی آن چند پرنده پر کنده که هنوز سر در بدن دارند، گذاشته شده، مردی با صدای نخراشیده داد می‌زند: خوتکا... خوتکا. اردک مهاجر از سیبری راه افتاده آمده ایران اما شکار شده ! همین قدر بی‌رحمانه... مگر شکار و فروش پرندگان مهاجر ممنوع نیست، پس چطور آزادانه آنها را شکار می‌کنند و می‌فروشند آن هم در بازار شلوغ رشت.
این همه بی‌رحمی می‌ماند ته ذهنم از یک سفر دو‌روزه به شمال. دیروز اما یک ویدئو در توییتر دست به‌دست می‌چرخد و من هم آن را می‌بینم. لک‌لک‌ها مثل هر سال آمده‌اند، مهاباد و مریوان در استان کردستان. روی تیرهای چراغ برق و پشت بام‌ها لانه ساخته‌اند یا می‌سازند. دوستی‌ آنها با مردم این شهرها آنقدر عمیق شده که مردم برایشان شاخه‌‌های نازک و خشک شده را پرت می‌کنند و آنها با منقارشان آنها را می‌گیرند و در لانه‌سازی از آنها استفاده می‌کنند.همین قدر زیبا.
از شمال تا غرب این همه تفاوت
این همه فاصله فرهنگی زیستی از شمال کشور تا غرب عجیب است. مردمانی در غرب عاشق پرنده‌ها هستند و مردمی در شمال آنها را شکار می‌‌کنند. چگونه می‌شود این فاصله را پر کرد.
محمد علی یکتانیک، فعال محیط زیست و دوستدار پرنده‌ها سال‌هاست درباره شکار بی‌رویه و ترسناک پرنده‌های مهاجر به خصوص در شمال کشور گیلان و مازندران هشدار می‌دهد. انسان‌ها نه تنها زیستگاه پرندگان مهاجر را نابود کرده‌اند که آنها را شکار هم می‌کنند.
یکتانیک درباره تفاوت مردم شمال و غرب می‌گوید: مردم شهرستان‌هایی مثل مهاباد و مریوان محرومند، یعنی کشاورزی و دامداری وسیعی ندارند که برای آنها درآمدزایی کند. شغل در این شهرها و کلا استان کردستان کم است و مردم آنقدر درآمد ندارند که امورات زندگی را در حد متوسط بگذرانند؛ اما آنقدر روح بزرگی دارند که برای سیر کردن شکمشان یا کسب درآمد پرنده‌های مهاجر را که به تالاب زریوار می‌آیند و یا در شهر آنها اقامت می‌‌کنند شکار نکنند. مردم استان کردستان آنقدر شریف هستند که می‌دانند باید از محیط زیست و حیات وحش محافظت کنند تا برای آیندگان هم بماند. برای همین است که شکستن تفنگ‌های شکاری از کردستان آغاز می‌شود.
حیوانات بنا به شعور ذاتی‌شان، محل تولدشان را در ژنتیک خود حفظ می‌کنند و هر جای دنیا که باشند برای زاد و ولد به زادگاه خود برمی‌گردند برای همین است که نوعی از لاک‌پشت در زمان تخم‌ریزی از آفریقا خودش را به جنوب ایران می‌رساند و لک‌لک‌ها به کردستان می‌آیند.وقتی می‌بینند زادگاهشان از شکل بکر و واقعی خود خارج شده روی سقف خانه‌ها و تیرهای چراغ برق آشیانه می‌سازند. اما آنقدر احساس امنیت می‌کنند که از مردم مریوان و مهاباد فرار نمی‌کنند و کنار آنها زندگی می‌کنند؛ چون با شعور ذاتی خود به این باور رسیده‌اند که ساکنان این شهرها به آنها آسیب نمی‌زنند.
قانون، تنها راه نجات محیط زیست
به یکتانیک می‌گویم، این همه در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها درباره حفظ محیط زیست و شکار نکردن حیوانات از آهو و گوزن و پرنده‌ها گرفته تا خرس و پلنگ صحبت می‌شود اما مردم انگار نمی‌شنوند و اصلا برایشان مهم نیست که محیط زیست و حیات وحش نابود شود.چرا مردم وارد فاز بی‌تفاوتی یا لجبازی شده‌اند.
این فعال محیط‌زیست می‌گوید: در همه دنیا برای حفظ امنیت و محیط زیست قانون‌های سفت و سخت وجود دارد که اجرا می‌شود که اگر نشود، جریمه‌های سنگین دارد یا حبس. مثل قوانین راهنمایی و رانندگی که اگر جریمه نباشد، حتی یک نفر هم کمربند ایمنی که برای سلامت خود فرد مهم است، نمی‌بندد.درباره شکار و محیط زیست هم باید قانون اجرا شود که نمی‌شود.برای شکار جریمه‌هایی تعیین شده اما واقعیت این است که اجرا نمی‌شود تاکنون کی شکارچی پرنده‌ها جریمه شده یا شکارچی خرس یا پلنگ. تنها راه حفظ محیط زیست و حیواناتش قانون است. فرهنگ‌سازی شفاهی یا کمپین و سخنرانی و گفت و گو برای بچه‌ها خوب است برای بچه‌‌های مهد کودک و دبستان که هنوز ذهنشان در حال شکل‌گیری است نه برای آدم بزرگ‌هایی که شرایط و بی‌قانونی یا عمل نکردن به قانون از آنها دلال ساخته است. به اسم معیشت، طبیعت را نابود می‌کنند و حیوانات را شکار.در کشورهایی که قانون اجرا می‌شود هیچ‌کس جرات ندارد به بهانه گرانی گوشت گوزن و آهو و پرنده شکار کند چون باید چند برابر قیمت شکار جریمه پرداخت کند. از طرفی مردم بومی هم آدم‌های عجیبی هستند.مردم مازندران و گیلان برای یک اردک مهاجر که شکار شده و یک کیلو گوشت دارد، صد هزار تومان می‌دهند.با همان صد هزار تومان می‌توانند پنج کیلو مرغ سبز ارگانیک بخرند اما می‌روند گوشت شکار می‌خرند. وقتی تقاضا هست، شکارچی هم جری می‌شود و به کارش ادامه می‌‌دهد.
باغ‌های پرنده‌؛ خیانت به حیات وحش
یکتانیک می‌گوید: ساخت باغ‌‌های پرنده در شهرها بزرگ ترین خیانت به شهرها و پرنده‌ها و محیط زیست است.شهرداری‌ها فکر می‌کنند با ساخت باغ پرندگان به مردم خدمت می‌کنند.اینها پول بیت‌المال را می‌دهند به دلال‌ها و قاچاقچیان پرنده. پرنده‌ها را با قیمت‌های گزاف می‌خرند و می‌اندازند داخل قفس‌های کوچک و آنها زود می‌میرند و باز این چرخه تکرار می‌شود. برای ساخت باغ پرندگان تهران 350میلیارد تومان هزینه شده ! این یعنی آتش زدن پول بیت‌المال. در کشورهای حافظ محیط زیست در نزدیکی شهرها باغ پرندگان نمی‌سازند.تالاب‌ها را احیا می‌کنند یا تالاب مصنوعی می‌سازند تا خود پرنده‌ها به آنجاها مهاجرت کنند.
و در آخر این که قانون و اجرای آن مهم است و در کنارش روح مردم باید بزرگ شود، باید بی‌رحمی و بی‌تفاوتی به محیط زیست را در خودمان از بین ببریم.نگوییم حالا که دیگران در طبیعت آشغال ریخته‌اند، پس من هم بریزم.شکارچیان که شکار می‌کنند پس من هم فاضلاب خانه‌ام را بریزم در رودخانه.نگوییم همه چیز نابود شده پس چه فرقی می‌کند که من حواسم باشد.بزرگ ترین کلونی زاد و ولد لک‌لک‌ها در مریوان است.آنها یکبار هم صدای شلیک گلوله نشنیده‌اند که امنیت‌شان را به خطر بیندازد و ترس را همراه‌شان کند.مردم کردستان ثابت کرده‌اند که می‌توان با محیط زیست و حیواناتش مهربان بود و حساب آنها را از حساب معیشت سوا کرد.مثل مردم کردستان باشیم.

طاهره آشیانی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها