
مهدی فخیمزاده؛ عاشق پلیس بازی!
مهدی فخیمزاده از آن کارگردانهایی است که به دلیل قرار گرفتن در مقابل دوربین چهره نامآشنایی است که بسیاری او را با نامهای نمکی، اصغر کپک و... میشناسند. او با ساخت سریالهای پلیسی مخصوصا خواب و بیدار و معرفی یک شخصیت زن منفی جدید به نام ناتاشا با بازی رویا نونهالی بهخوبی توانست جایی در میان مخاطبان باز کند. او در گفتوگویی به این نکته اشاره کرده بود که یافتن ذائقه مخاطبان کار سادهای نیست.
البته فخیمزاده به این موضوع نیز اشاره میکند که ضعف کارهای پلیسی یا هر کار دیگری لزوما کمبود امکانات ساخت نیست، بلکه نوع نگاه کارگردان به آن کار و نوع قصه نیز میتواند در خوب و بد شدن یک سریال اثرگذار باشد. او در گفتوگویی در همین زمینه گفته بود: «مهم این است که شما از امکاناتی که دارید چگونه استفاده میکنید. درست است در کارهای پلیسی که داشتم همیشه از همکاری نیروی انتظامی برخوردار بودم؛ اما اگر بلد نبودم از این امکانات استفاده کنم آنها را هدر میدادم و کار ضعیفی مانند کارهایی میساختم که باعث خنده مخاطب شود.»
این کارگردان همچنین درباره تغییر نگاه کلیشهای نسبت به شخصیتهای مثبت که در گونههای پلیسی آن شخصیت مثبت پلیس است گفته بود: «به هر حال پلیسها هم اشتباه میکنند؛ اما کسی به عمد خطا نمیکند. از طرف دیگر بدی و پلیدی و نامردی هم در جامعه وجود دارد؛ اما هنوز به درستی به آن پرداخته نشده است. از این رو در تمام مدت کار سعی کردم پلیسی خلق کنم که در عین دوست داشتنی بودن در برخورد با خطاکارها خشن باشد.»
به گفته فخیمزاده جذابیت گونه پلیسی به دو عامل مهم بر میگردد، نخست اینکه این گونه یکی از گونههای مهم در عرصه تولید سینما و تلویزیون است که برای مخاطب جذابیت زیادی دارد. چون این نوع فیلمنامهها از تعلیق و کشمکش زیاد با استفاده از زمینههای پلیسی برخوردار است و همین مساله این نوع آثار را بسیار جذاب میکند. برای همین هم در حال حاضر حدود 70 درصد از تولیدات سینما و تلویزیون آمریکا و اروپا یا درباره مسائل پلیسی است یا به مسائل پلیسی ربط دارد.
فخیمزاده عقیده دارد راه برون رفت سینمای ایران از وضعیت کنونی و توجه به چرخه اقتصاد سینما توجه به سینمای پلیسی است، چون کشمکش در ذات این سینما است و این نوع آثار میتواند ذهن مخاطب را درگیر کند. البته اگر یاد گرفته شود فیلمهایی با این مضمون را خوب ساخت و از ولنگاری و شلختگی دست برداشته شود.
مسعود آبپرور؛ ماجرای مجرم اینترنتی
زمانی که سریال هوش سیاه پخش شد با استقبال بسیاری مواجه شد و برای همین هم فصل دوم آن هم ساخته شد. سریالی که نگاه تازهای به ژانر پلیسی داشت و نگاهی به جرایم رایانهای شد. جرایمی که اتفاقا در سریالهای ایرانی کمتر به آن پرداخته شده بود و برای همین هم جذابیت خود را در میان مخاطبان داشت. هرچند انتقادهایی به آن وارد بود؛ اما در هر صورت به عنوان نخستین سریالی که در این زمینه ساخته شده است میتوان به آن نمره قبولی داد.
این ساخته مسعود آبپرور است، تلاشش بر آن بوده تا در انتخاب بازیگر کلیشههارا کنار بگذارد. برای همین وی در گفتوگویی گفته بود: «در انتخاب بازیگر کلیشه گریز هستم و در انتخابم از بازیگرانی که تا کنون نقش پلیس، دزد و... را بازی کردهاند کنار میگذارم؛ در هوش سیاه هم به دنبال بازیگری بودم که علاوه بر برخورداری از شرایط فیزیکی مناسب تاکنون این نقش پلیس را بازی نکرده باشد.»
او حتی پار را فراتر گذاشته و تابویی را شکست که شاید تا قبل از آن کمتر پیش آمده بود و آن هم نشان دادن پلیس خلافکار است: «بخشی از این موضوع به ما که برنامهساز و تولیدکننده هستیم مربوط میشود و بخشی دیگر نیز واقعا به ما مربوط نیست. یعنی به ناظران و دستگاههای گیرندهای که وجود دارند، ربط پیدا میکند. به عنوان مثال فرض کنید تا چند سال قبل، پلیس در برابر وجود یک پلیس خلافکار یا کسی که خارج از چارچوب و قاعده کاری خود عمل میکند، به شدت مقاومت میکرد و از این ماجرا وحشت داشت اما اکنون این وسعت دید پدید آمده که یک پلیس خلافکار هم میتواند در بین پلیسهای درستکار ما باشد.» این کارگردان همچنین تاکید دارد موضوعات بسیاری است که میتوان از روی آنها فیلمهای خوبی ساخت اما بیتوجهی به این موضوعات موجب میشود تا همچنان فیلمی که ارزش سرمایهگذاری، ساخته شدن و تماشا داشته باشد، ساخته نشود.
محسن شاهمحمدی؛ کلانتر را به خاطر بسپارید
سریالهای شلیک نهایی، کلانتر 1، 2 و 3 سریالهای با ژانر پلیسی ساخته محسن شاهمحمدی هستند. کارگردانی که میتوان از او به عنوان نخستین کارگردان بعد از انقلاب یاد کرد که وارد این گونه شد و اتفاقا خیلی هم خوب توانست ذائقه مخاطب را شناخته و آنها را با خود همراه کند.
او یکی از اصلیترین علتهایی که باعث شده است مخاطب به سمت موضوعات پلیسی گرایش پیدا کند را در این میداند که مردم ناشناختهها را دوست دارند و دنیای تبهکاران یکی از همین ناشناختههاست که در همه جای دنیا هم همین طور است. مردم در این گونه آثار پلیسی و جنایی چیزی را میبینند که خودشان هرگز قادر به تجربه آن نیستند.
اما یکی از مهمترین ضعفهایی که در حال حاضر شاهد آن هستیم سفارشی ساخته شدن این دست از سریالها و مجموعههاست که معمولا از سوی ناجا صورت میگیرد. اتفاقی که در نهایت موجب میشود سبک و سیاق سریال به سمتی برود که با ذائقه سفارشدهنده نه مخاطب و سازنده خوش بیاید. موضوعی که به باور بسیاری از کارگردانان میتواند ضربهای اساسی به جذابیت، شخصیتپردازی و برخی موضوعاتی باشد. در حالی که اگر چنین نقطه ضعفی برداشته شود در این شرایط است که میتوان امیدوار بود این دسته از سریالسازیها هم بیشتر مورد توجه کارگردانهای مختلف قرار میگیرد و هم مخاطبها نسبت به آنها واکنش مثبت داشته و به عنوان مخاطب پر و پا قرص پای تلویزیون نشسته و آن را دنبال میکنند.
شاهمحمدی نیز با تاکید بر این موضوع در گفتوگویی بیان کرده بود: «ناجا در اکثر تولیدات پلیسی مشارکت داشته و دارد و هزینه ساخت آن را میپردازد. نکتهای که در حال حاضر به این اتفاق منجر شده تغییر نگاه مدیران است. قبلا اگر کاری میساختند، هدف متفاوتی پشت آن بود. بیشترین چشماندازی که برای یک کار پلیسی در نظر گرفته میشد کاهش بزهکاری و آگاه کردن مردم برای پرهیز از آن بود. ولی الان موضوع فرق کرده و دغدغه مدیران بیشتر کسب رضایت مسؤولان بالادستی است و نقش جذابیت برای مخاطب در موفقیت یک اثر خیلی جدی گرفته نمیشود.»
آزاده باقری
روزنامهنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست دانشگاه علوم پزشکی ایران مطرح شد
دکتر امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد
گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با علیرضا نصیری، قهرمان جوانان جهان
سفیر سابق ایران در پاکستان در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد