مقطع حساس‌کنونی

مکالمه بچه‌شتر و ماده‌شتر + پایان دردناک

روزی بچه‌شتر سراغ مادرش ماده‌شتر رفت تا از او پرسش‌هایی بپرسد. ماده‌شتر گفت: هرچه می‌خواهی بپرس پسرم. بچه‌شتر گفت: پرسش‌هایی دارم که هرچه فکر کردم نتوانستم برای آنها جوابی پیدا کنم. تصمیم گرفتم از شما بپرسم. ماده‌شتر گفت: خب من که گفتم بپرس پسرم.
کد خبر: ۱۲۲۹۶۰۰

بچه‌شتر پرسید: این دو زائده گنده که بر پشت ماست چیست و چرا؟ ماده‌شتر گفت: پسرم،‌ اینها کوهان هستند. ما حیوانات صحرا هستیم و در کوهان‌مان آب و غذا ذخیره می‌کنیم تا در صحرا که چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شود، زنده بمانیم. بچه‌شتر پرسید: چرا پاهای ما دراز است و کف پاهای ما گرد است؟ ماده‌شتر گفت: پسرم، ما برای راه رفتن در صحرا و روی شن‌ها به پاهای این شکلی نیاز داریم، وگرنه فرو می‌رویم و دیگر در نمی‌آییم. بچه‌شتر پرسید: چرا مژه‌های ما بلند و ضخیم است و جلوی دیدن ما را می‌گیرد؟ ماده‌شتر گفت: درست است که گاهی جلوی دید ما را می‌گیرد، اما این پوشش بلند و ضخیم یک سپر حفاظتی است که چشم ما را در مقابل بادهای بیابانی و توفان‌های شن ایمن نگه می‌دارد. بچه‌شتر گفت: جواب تا اینجای سؤال‌های خود را گرفتم. این زائده‌ها کوهان هستند و برای ذخیره کردن آب و غذا به کار می‌روند. پاهای‌مان مناسب‌ترین پا برای راه رفتن در بیابان است. مژه‌هایمان نیز برای محافظت چشم‌هایمان در برابر باد و شن‌های بیابان است. وی افزود: فقط یک سؤال دیگر مانده است. ماده‌شتر گفت: بپرس پسرم. بچه‌شتر پرسید: پس ما در باغ‌وحش چه می‌کنیم؟
در این هنگام ماده‌شتر که جوابی برای این سؤال ـ که سؤال خودش هم بود ـ نداشت، با پای دراز و کف پای گرد خود ضربه‌ای به صورت بچه‌شتر زد تا یاد بگیرد از مادرش سؤال‌هایی بپرسد که مادرش بتواند به آنها جواب بدهد، نه که این‌طور.

امید مهدی‌نژاد

طنزنویس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها