در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش خبرنگار جامجم، نوزاد پسری به نام آراد چهاردهم خرداد امسال زمانی که 19ساعت از تولدش گذشته بود، توسط پرستار قلابی به بهانه اینکه ناف او عفونت کرده از یکی از بیمارستانهای شهریار ربوده شد. جستوجوها در این باره ادامه داشت تا اینکه با گذشت 67 روز از این ماجرا ساعت 13 و 30 دقیقه یکشنبه بیستم مرداد امسال همزمان با روز عید قربان، زنی که برای خواندن نماز به مسجد حضرت ولیعصر(عج) کرشته شهرستان شهریار رفته بود صدای نوزاد را از بیرون مسجد شنید. او با مشاهده نوزاد رهاشده، موضوع را به پلیس گزارش کرد. ماموران به مسجد آمدند و با تحویل گرفتن نوزاد و ساک مشکی همراهش، وی را به اداره پلیس بردند. در داخل ساکی که کنار نوزاد بود، دستبند تولد نوزاد و دستنوشتههایی قرار داشت که در آن نوشته بود: « از طریق روزنامه و فضای مجازی باخبر شدیم پلیس دنبال اوست و خانوادهاش چقدر دلنگرانش هستند. پشیمان شده و عذاب وجدان رهایمان نمیکند. از بچه خوب نگهداری کردیم و دیگر نمیتوانیم غم خانوادهاش را ببینیم، او را مقابل مسجد میگذاریم هر فردی او را یافت، تحویل خانوادهاش بدهد. خانواده آراد ما را ببخشید و حلال کنید.»
ماموران اطمینان یافتند که او همان نوزاد ربودهشده در بیمارستان است. آنها با دعوت والدین آراد به اداره پلیس نوزاد را تحویلشان دادند و بعد از 67 روز پررنج به ناراحتی این خانواده پایان دادند. آراد با والدینش پا به خانهشان گذاشت تا زندگی جدیدی را تجربه کند. این در حالی است که پلیس در جستوجوی عامل این نوزادربایی است.
تماسهایی که سرکاری بود
جواد، پدر آراد اشک شوق بر چشمانش جاری است و این را از صدایش میتوان احساس کرد. او به جامجم میگوید: «از همان شبی که آراد در بیمارستان ربوده شد من و همسرم و خانوادههایمان آرام و قرار نداشتیم و زندگیمان شده بود گریه و ماتم. در حسرت یک لحظه دیدن پسرم بودیم. در این مدت عکسهایش را در روزنامه، فضای مجازی و شهر منتشر کردیم تا ردی پیدا کنیم. برخی افراد با ما تماس میگرفتند دلداریمان میدادند، برخی برای دادن نشانی از او از ما پول میخواستند. برخی میگفتند او را در کرمان و دیگر شهرها دیدهاند. حتی فردی از طریق واتساپ به ما پیام داد که برادر شوهرش آراد را صد میلیون تومان از فردی خریده و آراد خارج از کشور است.»
وی افزود: «حتی چند روز پیش پلیس اسلامشهر افرادی را در معامله فروش نوزاد پسری ناکام گذاشت. گفتیم شاید نوزاد، پسرمان باشد و قرار بود روز عید قربان آزمایش دیانای بدهیم که متوجه پیدا شدن آراد شدیم. با دیدن آراد و لباس و دستبند تولدش باورمان شد او خودش است. »
نامه زن نوزادربا به مادر آراد
زینب، مادر آراد سر از پا نمیشناسد و به جامجم میگوید: «در این 67 روز دنیا برسرمان آوار شده بود. حتی یک هفته در بیمارستان ماندم، به امید اینکه او بازگردد. وقتی شوهرم تلفنی به من خبر پیدا شدن آراد را داد، باورم نشد. موهای آراد ریخته بود، خال گوشش را برداشته بودند. حال فرزندم خوب بود و با لباسهایی که به تن داشت انگار بهخوبی در این مدت به او رسیدگی کردند. دستنوشتههای فرد رباینده را که خواندم، احساس کردم او زنی است که در حسرت بچه و مادر شدن بوده، از خدا میخواهم او نیز صاحب فرزند شود و طعم مادری را بچشد. او نوشته بود به خاطر ریزش موهای فرزندم سرش را کچل کرده بود!»
معصومه ملکی
حوادث
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد