در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اوایل تابستان سال ۹۲ به دنبال درگیری مرد میوه فروشی به نام اکبر با یک پیرمرد 71 ساله مقابل بیمارستان لقمانالدوله تهران آغاز شد. این دعوا با وساطت اهالی محل خاتمه یافت و پیرمرد به خانهاش رفت، اما ساعاتی بعد در حالی که حالش بد شده بود به بیمارستان منتقل شد و صبح روز بعد به خاطرخونریزی مغزی جان سپرد.
به این ترتیب اکبر به اتهام قتل پیرمرد بازداشت شد و پای میز محاکمه ایستاد .وی گفت: پیرمرد هممحلهای ما بود. او را از سالها قبل میشناختم. آن روز چون پنجشنبه بود برای پدرم خرما خیرات کرده بودم. اما وقتی پیرمرد مقابل مغازهام آمد و فهمید برای پدرم خرما خیرات کرده اند مرا مسخره کرد و پشت سرپدرم حرفهای نامربوط زد.من سکوت کردم و او به داخل مغازه آمد و مشغول جدا کردن میوه شد. او همچنان پشت سر پدرم حرف میزد.من عصبانی شدم و گفتم به تو میوه نمیفروشم و بهتر است مغازه ام را ترک کنی. بعد با هم درگیر شدیم. من یک ضربه به صورت او زدم و او را هل دادم که عینکش روی زمین افتاد و شکست. اما ضربه آنقدر سنگین نبود که موجب آسیبدیدگی سر او شود. او خودش تعادلش به هم خورد و به زمین افتاد. اهالی محل به او کمک کردند و او را به خانهاش رساندند. من حتی آخر شب مقابل در خانهشان رفتم تا از او عذرخواهی کنم، اما گفت قصد دارد از من شکایت کند. من به خانهام برگشتم و صبح روز بعد شنیدم پیرمرد در بیمارستان جان سپرده است. باور کنید من در مرگ او دخالتی نداشتم.
در پایان جلسه هیات قضایی مرد میوه فروش را از اتهام قتل عمد تبرئه و وی را به پرداخت دیه محکوم کرد. اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد و قضات دیوان عالی کشور خواستند تا سایر جراحتهای روی بدن قربانی بررسی و تحقیق از شاهدان نیز تکمیل شود. وقتی پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد جراحتهای روی بدن قربانی مربوط به عمل جراحی و احیای وی قبل از فوتش بوده مرد میوهفروش بار دیگر در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در آن جلسه اکبر بار دیگر به دفاع پرداخت و گفت: باور کنید من خصومتی با پیرمرد نداشتم. وقتی پشت سر پدرم بدگویی کرد از کوره در رفتم و او را هل دادم.
سپس شاهدان یک به یک به تشریح ماجرا پرداختند .یکی از آنها گفت من از نزدیک دعوا را دیدم. اکبر پیرمرد را محکم هل نداد.او بهخاطر پیری و ناتوانی تعادلش به هم خورد و به زمین افتاد.او سابقه فشارخون داشت و ممکن است به همین خاطر دچار خونریزی مغزی شده باشد .سایر شاهدان نیز حرفهای وی را تایید کردند.
در پایان جلسه قضات دادگاه با توجه به نظریه پزشکی قانونی و اظهارات شاهدان اکبر را از قصاص تبرئه و وی را به اتهام قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم کردند.
این حکم با اعتراض اولیایدم، در دیوان عالی کشور بار دیگر تحت رسیدگی قرار گرفت و این بار نیز قضات دیوان عالی کشور این حکم را شکستند. به این ترتیب اکبر برای سومین بار پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یک قاضی مستشار تشکیل شد اولیای دم برای اکبر حکم قصاص خواستند. سپس وکیل مدافع متهم به دفاع پرداخت و گفت: اکبر بعد از اینکه با وثیقه آزاد شد، برای زندگی به خارج از کشور رفت. من حالا به عنوان وکیل از او دفاع میکنم.پزشکی قانونی علت فوت را خونریزی مغزی اعلام کرده ولی مشخص نکرده است این خونریزی ناشی از بیماری فشار خون بوده یا ضربه وارد شده به سر. از این رو تقاضای تبرئه موکلم از اتهام قتل عمدی را دارم.
سپس یکی از فرزندان پیرمرد به اظهارات وکیل مدافع اعتراض کرد و گفت: گر چه پدرم به بیماری فشار خون مبتلا بوده ولی ضربه وارد شده به سر او موجب مرگش شده و در این ماجرا اکبر مقصر است. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: