در این ستون زندگی قاتلان معروف ایران که سرنوشتی جز چوبه دار نداشتند، به نوعی از زبان خودشان و بر اساس اعترافاتشان در دادگاه مرور می‌شود . قاتل روح ا... داداشی یکی از قوی ترین مردان ایران ،مجرمی بود که این هفته سراغ او رفته‌ایم.
کد خبر: ۱۲۱۲۲۳۰

قتل قوی ترین مرد ایران
هیچ‌گاه فکرش را نمی‌کردم مردی که با او درگیر شدم روح‌ا... داداشی، یکی از قوی‌ترین مردان ایران است. ماجرا به آخرین روزهای تیر سال 90 بر می‌گردد. یک شب با دو نفر از دوستانم سوار پراید در حال گشتزنی در 45 متری گلشهر کرج بودیم که با راننده خودروی مدل بالایی درگیری لفظی پیدا کردیم. رفتار او باعث شد کینه به دل بگیرم و به دنبال خودرویش رفتم و بعد از چند متر مقابلش پیچیدم. راننده که از ماشین پیاده شد و هیکلش را دیدم خیلی ترسیدم. با چاقویی که همراه داشتم، ضربه‌ای زدم و با دوستانم فرار کردیم. فکر نمی‌کردم ضربه‌ام کاری باشد و باعث مرگ مرد جوان شود. چهره آن مرد مقابل چشمانم بود و فکر می‌کردم مردم او را به بیمارستان برده و نجات داده‌اند.
وقتی پلیس سراغم آمد و دستگیر شدم، تازه فهمیدم روح‌ا... داداشی، یکی از قوی‌ترین مردان ایران را با چاقو زده‌ام. در بازجویی‌ها به حمله و درگیری اعتراف کردم و گفتم، قصدی برای قتل نداشتم و از روی ترس مرد قوی هیکل را با چاقو زدم.
پرونده‌ام به دادگاه رسید و در جلسه دادگاه هم اعلام کردم انگیزه‌ای برای قتل نداشتم و فقط می‌خواستم از خودم دفاع کنم. قضات دادگاه با توجه به درخواست اولیای دم، اعترافاتم و گزارش پلیس و شاهدان، مرا به قصاص محکوم کردند. اعتراض به حکم هم مرا نجات نداد و مجازاتم در دیوان‌عالی کشور تایید شد.
سرانجام بامداد ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ در خیابان پونه گلشهر پای چوبه دار رفتم. تصور می‌کردم
اولیای دم مرا ببخشند. جمعیت زیادی برای تماشا آمده بودند. گروهی می‌گفتند ببخش و گروهی دیگر از اولیای دم می‌خواستند مرا اعدام کنند. وقتی زبری طناب دار را دور گردنم حس کردم، تمام امیدم نقش بر آب شد و پس از خواندن حکم مجازاتم در محل، زندگی من هم به خط پایانش رسید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها