در این ستون زندگی قاتلان معروف ایران که سرنوشتی جز چوبه دار نداشتند، به نوعی از زبان خودشان و بر اساس اعترافاتشان در دادگاه مرور می‌شود . قاتل بنیتا مجرمی بود که این هفته سراغ او رفته‌ایم.
کد خبر: ۱۲۱۰۹۹۹

مرگ تلخ بنیتا
به جرم سرقت دستگیر و روانه زندان شده بودم. بعد از آزاد شدنم با مهدی مواد می‌خریدیم و می‌کشیدیم. صبح 29 تیر سال 96 همراه مهدی برای تهیه مواد مخدر به منطقه مشیریه رفته بودیم. ناگهان مهدی متوجه روشن بودن خودروی پراید بدون راننده در مقابل خانه‌ای شد و پیشنهاد سرقت را مطرح کرد. به سرعت سمت خودرو رفتم و پشت فرمان نشستم و مهدی نیز به جلوی در خانه رفت تا در صورت خارج شدن صاحب خودرو مانع کار وی شود. وقتی پشت فرمان نشستم، صاحب خودرو از خانه خارج شد و خودش را روی در موتور خودرو انداخت تا مانع سرقت شود اما با حرکات مارپیچ او را از روی خودرو به پایین پرت کردم و به سرعت وارد اتوبان امام علی شدم و به منطقه افسریه رفتم. همان موقع متوجه گریه‌های کودکی داخل خودرو شدم. کاری نمی‌توانستم انجام دهم و پس از رفتن به سمت پاکدشت در منطقه قیام دشت توقف کردم.
مهدی در آنجا خودش را به من رساند و چند قطعه از خودرو را سرقت کرد و داخل کیسه‌ای گذاشت و رفت. پس از آن من همراه نوزاد داخل خودرو به سمت منطقه مامازند رفتیم و خودرو را در حالی که دختر بچه داخل خودرو بود رها کردم و به خانه یکی از دوستانم رفتم و استراحت کردم و دیگر اطلاعی از سرنوشت کودک داخل خودرو نداشتم.
چند روز بعد ماموران دستگیرم کردند. اعتراف کردم خودرو را کجا رها کرده ام. به محل رها کردن خودرو که رفتیم متوجه شدم کودک براثر گرما فوت شده است. من فکر می‌کردم عابری دخترک را پیدا می‌کند و او را نجات می‌دهد. خیلی زود پای میز محاکمه قرار گرفتم. در جلسه محاکمه سعی کردم خودم را بی گناه نشان دهم اما قضات با دلایلی که در پرونده بود، حکم به قصاص من دادند. حکم در دیوان عالی کشو مهر تایید خورد. سرانجام سحرگاه 28 خرداد سال 97 در محوطه زندان رجایی شهر پای میز محاکمه رفتم و پرونده زندگی‌ام برای همیشه بسته شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها