چاردیواری برای اولین بار بخشی از خاطرات ناگفته خانم جومای، از فعالان جنبش شیعیان نیجریه را منتشر می‌کند

فرزند امام؛ هزاران کیلومتردورتر از جماران

فاطمه دوستکامی، کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی و کارشناس ارشد خبرنگاری بین‌المللی، سال‌های زیادی است در حوزه ادبیات پایداری قلم می‌زند و آثار مختلفی در این زمینه دارد. در کارنامه حرفه‌ای او نگارش کتاب «سرباز کوچک امام» بیش از بقیه می‌درخشد؛ کتابی که مفتخر به دریافت تقریظ ویژه رهبر معظم انقلاب شد. او برایمان از تازه‌ترین اثری می‌گوید که در دست نگارش دارد؛ اثری که از خیلی جهات منحصر به فرد و بکر است و امروز چاردیواری برای اولین بار بخش‌هایی از این کتاب را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۱۲۱۰۱۳۹

جومای؛ دختر روح‌ا...

خانم جومای احمد کاروفی معلم، نویسنده، کارگردان و از اعضای فعال جنبش مقاومت اسلامی نیجریه است. او دانش‌آموخته دو گرایش زبان انگلیسی و اطلاعات و کتابداری از دانشگاه احمد بلّو است. با او شش سال پیش تیر 91 در تهران آشنا شدم. او همراه 1200 مهمان از 86 کشور دنیا جزو زنان مسلمان، انقلابی و فعالی بود که برای شرکت در اجلاس «بیداری اسلامی و زنان» به تهران آمده بودند. وی با تعدادی از زنان فعال در جنبش اسلامی نیجریه، خانم زینت مالما ابراهیم، همسر شیخ ابراهیم زکزاکی، دختران و پسران و همچنین جناب شیخ مهمانان عزیزی از جنبش مقاومت اسلامی نیجریه بودند.
برحسب شناخت و علاقه قبلی که به جریان جنبش مقاومت اسلامی نیجریه داشتم، با این‌که حوزه فعالیت و مسؤولیتم در اجلاس همراهی 12 مهمان از آفریقای جنوبی، تانزانیا و سومالی بود اما به‌رغم محدودیت‌ها و سختگیری‌های موجود از هر فرصت کوتاه پیش‌آمده برای برقراری ارتباط و آشنایی با عزیزان محور مقاومت استفاده می‌کردم؛ عزیزانی که هر کدام یک نمونه عینی از رویش‌های انقلاب اسلامی و تاثیرگذاری امام خمینی(ره) در جهان بودند. جدای دیدار با کاروفی، دیدار و گفت‌وگو با سیده‌بتول موسوی (دختر شهید سیدعباس موسوی، دبیرکل سابق حزب‌ا... لبنان)، حورا راغب حرب (دختر شهید راغب‌حرب، شیخ‌الشهدای لبنان)، نسرین سنگ وینگ (از فعالان محور مقاومت در تایلند) و ... بخشی از فعالیت‌های انجام شده و براساس علاقه و دغدغه‌های شخصی‌ام بود.
بعد از بازگشت مهمانان، در حد امکان سعی بر حفظ و تداوم ارتباطات گرفتم. این دوستی‌های شکل‌گرفته باتوجه به خصوصیات فردی افراد، گاه صمیمی و در عمق و گاه در حد جویا شدن از احوال افراد بود. در این بین خانم کاروفی از جمله افرادی بود که علاقه‌مند به حفظ این رابطه بود.
حدود سه سال‌ونیم پیش و در آستانه ماه ربیع‌الاول، ارتش ظالم نیجریه دست به اقدامی عجیب زد. آنها که زخم و عقده راهپیمایی باشکوه روز اربعین در نیجریه را به دل داشتند با حمله به جماعتی که برای تعویض پرچم حسینیه بقیه‌ا... دور هم جمع شده بودند، دست به یک کشتار عظیم زدند. آنها چنان رگبار اسلحه را روی زنان و مردان و کودکان بی‌دفاع حاضر گرفتند که آمار شهدا و مفقودان کربلای به حدود 2000 نفر رسید.

شاهد عینی فاجعه زاریا

با خانم کاروفی که او را به نام کوچکش جومای صدا می‌کردم، تماس گرفتم و او را در بیمارستان پیدا کردم؛ در حالی که یک گلوله در سینه و نزدیک قلب داشت و یک گلوله در کمر و نزدیکی نخاع و یک گلوله در ران پا. واقعا زنده ماندن او در این شرایط و در حالی که 31‌ترکش نیز مهمان کمر، ریه و بازوانش شده بود،‌ چیزی جز یک‌معجزه نبود.
وضعیت نگران‌کننده جومای در برابر خبری که از او شنیدم، هیچ بود. او در حالی که به دلیل جراحات موجود به‌سختی و بریده‌بریده تکلم می‌کرد، گفت که سه پسرش (خالد، محمود و عبدالرحمن) و دو پسرخوانده‌اش (فیصل و علی) که همگی جوانانی قوی و تحصیلکرده بودند؛ در جریان حمله زاریا مفقودالاثر شده و احتمال زنده‌بودن‌شان بسیار کم بود.
جومای از جمله افرادی بود که تا آخرین لحظات هوشیاری همراه صدها نفر دیگر از اعضای جنبش مقاومت اسلامی در حصاری انسانی به مراقبت از منزل شیخ ابراهیم زکزاکی پرداخته بود. او حرف‌های زیادی برای گفتن داشت. گفت که خواهر شیخ را در مقابل چشمان برادر و دیگر اعضای خانواده‌اش زنده زنده سوزاندند و سه فرزند شیخ را مقابل او و همسرش به شهادت رسانده و بعد از ضرب و شتم و مجروح کردن جناب شیخ، تن بی‌رمق او را کشان‌کشان از روی پیکر فرزندانش عبور داده و در نهایت بی‌احترامی، او را داخل یک فرغون گذاشته، از خانه خارج و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
جومای به عنوان یک شاهد عینی از فاجعه زاریا ناگفته‌های زیادی در سینه دردمندش داشت اما شرایط وخیمش اجازه صحبت بیشتر به او نمی‌داد.
نزدیک دو سال از ماجرا گذشت. در این مدت مرتب با او در تماس بودم و می‌دانستم که پزشکان نیجریه‌ای نتوانستند برای جومای کاری کنند. درد امانش را بریده بود و مرتبا در بیمارستان بستری می‌شد. در تلاش فراهم‌کردن شرایطی برای دعوت از او برای مداوا به ایران بودم که مطلع شدم از طریق پیگیری اعضای جنبش مقاومت اسلامی نیجریه، امور بین‌الملل دفتر مقام معظم رهبری عهده‌دار درمان او و چند نفر دیگر از مجروحان فاجعه زاریا در ایران شده است.
خرداد سال 96 او به همراه جمع کوچکی دیگر که وضعیتی مشابه جومای داشتند به تهران آمده و تحت درمان قرار گرفتند. ماحصل این درمان تنها خارج کردن 9 ترکش بود. در دیداری که با او در بیمارستان بقیه‌ا... داشتم، جویای روند درمانش شدم. همان جا مطلع شدم که به دلیل قرار گرفتن سه گلوله در مواضع حساس بدنش، امکان خارج کردن آنها نبوده و در این صورت جانش به خطر می‌افتاد.
در همان سفر، بحث نگارش خاطرات ارزشمند جومای را مطرح کردم. او بسیار استقبال کرد. اگرچه انجام این کار با تمام سختی‌هایش قدری دور از ذهن به نظر می‌رسید، اما به عنوان اولین اثر خاطره‌نگاری در حوزه شیعیان نیجریه بسیار باارزش و قابل‌اعتنا بود؛ اثری که می‌توانست با یک روایت‌گری نرم به مقوله صدور و رویش‌های انقلاب اسلامی بپردازد و الگویی باشد برای سایر ملت‌های مظلوم و حق‌طلب.

همدردی‌های شیخ زکزاکی

جومای شاهد عینی فاجعه زاریا بود. بانویی که حرف‌های زیادی از ظلمی داشت که به شیعیان نیجریه رفته بود. حضور او در فعالیت‌های مختلف جنبش مقاومت اسلامی و ارتباط تنگاتنگ او با همسر شیخ در تمام این سال‌ها، او را به جایگاهی رسانده بود که می‌شد به حرف‌هایش اعتنا و استناد کرد. شاهد این ادعا تماس تلفنی شیخ از اسارت با او بود. شیخ در یکی از فرصت‌هایی که در حصر برای برقراری تماس تلفنی با نزدیکانش داشت، با خانم کاروفی تماس گرفته و شهادت فرزندانش را به او تبریک و تسلیت می‌گوید. شیخ به او می‌گوید که هروقت یاد فرزندانت افتادی و غمگین شدی، این مصیبت را با مصیبتی که بر اباعبدا... وارد شد، مقایسه کن و ببین کدام دشوارتر است؟!
مصاحبه‌ها به زبان انگلیسی و در آغاز به صورت آنلاین انجام گرفت. با توجه به وضعیت نامناسب جسمانی خانم کاروفی و حضور گاه و بی‌گاه او در بیمارستان، همچنین وجود اختلاف ساعتی در حدود چهار ساعت، برای هماهنگی انجام مصاحبه دچار مشکلات عدیده‌ای می‌شدیم. برای ادامه مصاحبه‌ها به صورت حضوری، از او دعوت شد که به ایران بیاید. آنچه در خاطرات خانم کاروفی باعث شگفتی‌ام شد، فعالیت‌های نظام‌مند جنبش مقاومت اسلامی نیجریه به رهبری شیخ زکزاکی بود. آنچه تا امروز از طرق مختلف در این‌باره شنیده، خوانده و در اثر مراوده با دخترخوانده‌های شیخ در ایران (بدیعه و زکیه) و همسر شیخ در نیجریه دریافته بودم، بدون اغراق یک از صد بود. شیخ ابراهیم زکزاکی شاگرد برحقی از امام خمینی(ره) بود که با الگوبرداری از انقلاب اسلامی و سیره امام، به مدلی کارآمد و عملی رسیده و آن را در کشورش به اجرا درآورده بود.
خانم جومای کاروفی در 19 سالگی و پس از ازدواج با همسرش آقای «یحیی گلیما» اولین بانویی است که در حلقه‌های اولیه گردهمایی‌های پنهانی جنبش مقاومت اسلامی نیجریه به رهبری شیخ جوان شرکت می‌کند. تشرف او از مذهب صوفی به تشیع، تحمل مرارت‌های فراوان در دورانی که همسرش توسط دولت در حدود یک‌سال در اسارت به سر می‌برد، دست و پنجه نرم کردن با فقر مالی و خلاقیت‌های این مادر جوان برای نگهداری از فرزندانش در دوران غیبت پدر، لحظه‌های به‌یادماندنی و پندآموزی را برای خوانندگان کتاب خاطرات او پدید خواهد آورد؛ ان‌شاءا... .آنچه شنیدن صحبت‌های او را دلنشین‌تر می‌کرد، شنیدن از فعالیت‌های مختلف اعضای جنبش مقاومت اسلامی نیجریه است. تاسیس صدها مدرسه اسلامی، ده‌ها بیمارستان اسلامی، گردهمایی‌های مختلفی چون هفته امام خمینی(ره) که در ایام رحلت امام برگزار می‌شود و در آن بسیار مدوّن به تبین شخصیت و مکتب حضرت امام می‌پردازند، برگزاری هفته تعطیلات اسلامی برای کودکان و نوجوانان با برنامه‌های سرگرم‌کننده مفید و ... تنها بخشی از شنیده‌هایم است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها