در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جامجم، شامگاه 24 فروردین امسال عکس دختربچهای در حالتی که دست زیر چانهاش گذاشته بود، در شبکههای اجتماعی منتشر شد. باران شیخی، هشت ساله، دختر صاحب عکس بود که گفته میشد در شهرک مهاجران ناپدید شده است. تعدادی از هنرمندان هم با انتشار عکس او در صفحات شخصی خود در فضای مجازی، از مردم درخواست کردند قبل از اینکه باران به سرنوشت آتنا دچار شود به پیدا کردن او کمک کنند.
باران چطور ناپدید شد
داماد خانواده شیخی درباره ناپدید شدن باران به جامجم گفت: باران صبح 24 فروردین از خانهشان در شهرک مهاجران بیرون رفت تا به مدرسه برود. اغلب روزها مادرش او را تا مدرسه همراهی میکرد، اما آن روز او تنها رفت. مدرسه تا خانهشان 50 متر بیشتر فاصله نداشت و کسی فکر نمیکرد باران در این مسیر کوتاه دچار حادثهای شود. ظهر همان روز، یکی از همکلاسیهای باران به مقابل خانهشان آمد تا تکلیف آن روز را به باران بگوید. مادر باران از شنیدن حرفهای دختربچه شوکه شد. سریع خود را به مدرسه رساند و دریافت باران آن روز به مدرسه نرفته است.
خانواده باران اطراف خانه و مدرسه را جستوجو کردند اما اثری از دخترک نبود. به همین خاطر ساعت 13 و 45 دقیقه با پلیس تماس گرفته و ماجرا را گزارش کردند.
آغاز تحقیقات پلیس
پس از این شکایت، پرونده در پلیس آگاهی شازند تشکیل شد و تیمی از ماموران تحقیقات در این پرونده را آغاز کردند.
به گفته فرمانده انتظامی استان مرکزی، این ماجرا چند ساعت بعد از وقوع آن به پلیس گزارش شد و همین موضوع روند رسیدگی به پرونده را با مشکلاتی روبهرو کرد. اگر ماموران زودتر متوجه ماجرا میشدند، میتوانستند با طرح مهار آدمربایان را دستگیر کنند.
سردار کیومرث عزیزی به جامجم گفت: با توجه به حساسیت موضوع، تیمی با حضور رئیس پلیس آگاهی استان، فرمانده انتظامی شازند و تیم اداره جنایی پلیس آگاهی تشکیل شد و تحقیقات برای شناسایی آدمربایان و رهایی گروگان هشتساله آغاز شد. زنده پیدا شدن دخترک و جلوگیری از خروج او از مرز اولویت ماموران در تحقیقات بود.
سرنخی از آدمربایان
کارآگاهان پلیس مسیر خانه تا مدرسه باران را بررسی و فیلم دوربینهای مداربسته را بازبینی کردند. بازبینی فیلمها نشان داد، دختر هشت ساله ساعت 7 و 40 دقیقه صبح از خانه خارج و ساعت 7 و 50 دقیقه در نزدیکی مدرسه توسط سهسرنشین یک دستگاه سمند سفید ربوده شد. دو مرد و یک زن سرنشینان سمند بودند که لباس بلوچی به تن داشتند.
آنطور که رئیس پلیس استان مرکزی میگوید: ماموران پلیس پس از 30 ساعت تجسس و تحقیق دریافتند که باران پس از ربوده شدن به استان سیستان و بلوچستان منتقل شده است.
اولین درخواست آدمربایان
پس از چند روز آدمربایان اولین تماس را با خانواده باران گرفتند. آنها برای آزادی باران درخواست 600 میلیون تومان کرده بودند. پلیس با آموزشهای لازم به خانواده باران از آنها خواست در صورت تماس دوباره آدمربایان مجبورشان کنند که صدای دخترشان را بشنوند. این درخواست با قبول آدمربایان روبهرو شد و دختربچه در صحبتی کوتاه با مادرش گفت؛ نمیداند آدمربایان او را به کجا بردهاند و در این مدت رفتار خوبی با او داشتهاند.
شروع تحقیقات کارآگاهان سیستان و بلوچستان
با اطمینان از اینکه باران به سیستان و بلوچستان منتقل شده، پرونده با نیابت قضایی در اختیار کارآگاهان اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی سیستان و بلوچستان قرار گرفت. کارآگاهان زاهدان در بررسیهای خود متوجه شدند پنج نفر در این کودکربایی نقش دارند و انگیزه ربودن باران، اختلاف مالی 600 میلیون تومانی است.
در ابتدای تحقیقات، تماسهای آدمربایان ردیابی شد و ماموران دریافتند، آنها از تلفن همراه ماهوارهای استفاده میکنند تا ردی از خود باقی نگذارند. از سوی دیگر احتمال خارج کردن دخترک از مرز وجود داشت که مسیرهای احتمالی خروج او از کشور بسته شد. آدمربایان که باران را به منطقه مرزی در خاش برده بودند، وقتی پلیس را در یکقدمی خود دیدند از آن منطقه گریختند و این بار به ایرانشهر رفتند.
پلیس با شناسایی مخفیگاه آدمربایان در ایرانشهر، این بار راهی آنجا شد اما متهمان قبل از حضور پلیس این مخفیگاه خود را هم تغییر داده بودند. کارآگاهان در کنار اقدامات پلیسی سعی کردند در گفتوگو با ریشسفیدان، آدمربایان را مجبور به تسلیم شدن و رهایی کودک کنند.
آغاز عملیات دستگیری متهمان
پنجشنبه هفته گذشته باران دوباره با خانوادهاش تماس گرفت و ماموران وقتی از سلامت او مطمئن شدند با سرنخهایی که به دست آورده بودند، عملیات دستگیری متهمان را آغاز کردند.
در نخستین عملیات دو نفر از رابطان اعضای اصلی باند شناسایی و دستگیر شدند. این متهمان در بازجوییها مدعی شدند، در کودکربایی نقشی نداشته و رابط کودکربایان با خانواده باران بودهاند.
رهایی باران
با تکمیل تحقیقات و شناسایی مخفیگاه آدمربایان، باران پس از 24 روز رها شد و به خانه بازگشت. سردار احمد طاهری، جانشین انتظامی استان سیستانوبلوچستان درباره عملیات رهایی دختربچه میگوید: پس از تحقیقات، کارآگاهان پلیس سیستانوبلوچستان آخرین مخفیگاه متهمان در منطقه گلشهر چابهار شناسایی و ساعت پنج صبح سهشنبه با دستگیری آدمربایان، دختر هشت ساله آزاد شد.
وی ادامه داد: متهمان پس از تحقیقات مقدماتی، تحویل مرجع قضایی شدند.
انگیزه آدمربایان چه بود؟
دو مرد و یک زن که متهمان اصلی بودند، در بازجوییهای اولیه مدعی شدند با پدر باران آشنا بوده و بر سر فروش ملکی اختلاف 600 میلیون تومانی پیدا کرده بودند و آدمربایان مخالف فروش این ملک بودند که بعد از فروش آن تصمیم به کودکربایی گرفتند تا از پدر باران 600 میلیون تومان اخاذی کنند.
سرهنگ ملاشاهی، رئیس پلیس آگاهی سیستان و بلوچستان پس از عملیات رهایی دختربچه در تشریح این عملیات به خبرنگار جامجم گفت: پس از نیابت قضایی به پلیس آگاهی سیستان و بلوچستان تحقیقات آغاز شد. متهمان مدام شهر خود را تغییر میدادند که پس از 24 روز، مخفیگاه آنها در چابهار شناسایی شد. در تحقیقات اطلاعاتیمان دریافتیم آنها مسلح هستند و باید طوری وارد عمل میشدیم که قدرت واکنش از آنها سلب شود.
وی افزود: ساعت پنج صبح دوشنبه در عملیاتی غافلگیرانه سه متهم را دستگیر کردیم. دختر بچه هم سالم پیدا شد. دو نفر از آدمربایان زن و شوهر بودند که در تحقیقات اولیه مدعی شدند، پس از انتقال باران به سیستان و بلوچستان برای اینکه کسی به آنها شک نکند برای دختر لباس محلی خریده بودند. آنها صاحب فرزند بودند و حضور باران با لباس محلی در کنارشان باعث شده بود، کسی به آنها شک نکند و مردم تصور کنند باران فرزند این زوج است. ملاشاهی خاطرنشان کرد: آدمربایان ادعای اختلاف مالی 600 میلیونی را مطرح کرده و مدعی هستند پدر باران به آنها این مبلغ را بدهکار است. به گفته رئیس پلیس آگاهی استان سیستان و بلوچستان، ربایندگان در این مدت رفتار خوبی با دختر بچه داشتند و زن جوانی که دستگیر شده، وظیفه نگهداری از باران را برعهده داشت. آدمربایان قرار است همراه باران به استان مرکزی منتقل شوند تا برای شناسایی انگیزه اصلیشان از آدمربایی تحت بازجویی قرار بگیرند.
شایعاتی که رد شد
پس از ناپدید شدن باران بازار شایعات در فضای مجازی هم داغ شد که با رهایی باران و اعترافات اولیه متهمان تمام این شایعات رد شد. در ابتدا اعلام شد ، باران به سرنوشتی مانند آتنا گرفتار شده و مرد شیطان صفتی او را ربوده است . پس از حدود پنج روز صحبتهای استاندار استان مرکزی درباره سالم بودن باران این شایعه را رد کرد. شایعه سازان این بار ادعا کردند که پدر باران ، کمپ ترک اعتیاد دارد و معتادانی که در کمپ او بودند باران را برای انتقام ربودهاند. فرمانده انتظامی استان مرکزی هم این شایعه را رد کرد و گفت: پدر باران فقط درخواست راه اندازی کمپ را مطرح کرده و کمپ ترک اعتیاد ندارد. ربودن باران توسط قاچاقچیان اعضای بدن هم در حالی مطرح شد که مسوولان پیگیری پرونده تاکید داشتند ، باران سالم و زنده است.
خانواده باران در ابتدا همکاری نکردند
پس از رهایی باران، دادستان اراک همکاری ضعیف خانواده باران با تیم تحقیق را یکی از دلایل طولانی شدن پرونده دانست و گفت: اگر این کودک از مرز خارج میشد عملیات آزادسازی او ممکن بود چند ماه به درازا بینجامد.
در راستای آزادی این کودک تمام نیروها هماهنگ شده و از همکاری ریش سفیدان، افراد محلی، سیستم قضایی و ... استفاده شد تا در نهایت کودک آزاد شده و به او آسیبی نرسد. اگر خانواده در ابتدا همراهی و همکاری میکرد و مشکلاتی در این زمینه نبود، کودک در یکی دو روز اول
آزاد میشد.
قاسمی خاطرنشان کرد: فعلا نمیتوان درخصوص علت ربایش این دختر بچه صحبت کرد، خطاهایی متاسفانه وجود داشته است که اگر به آن حوزه وارد میشدیم ممکن بود کودک از دست برود.
دادستان اراک خاطر نشان کرد:متهمان از افراد سابقهدار هستند که تحقیقات از آنها درباره انگیزه شان ادامه دارد.
اولین صحبت باران با پدرش پس از آزادی
حالم خوب است نگرانم نباشید
پدر باران هنوز باورش نمیشود که دختر هشت سالهاش زنده و سالم است و به زودی میتواند او را ملاقات کند.
وی میگوید: نجات دخترم از دست آدمرباها بهترین خبری بود که روز سهشنبه از طریق پلیس شنیدم. در این 24 روزی که او در خانه و نزد من، مادرش و دو فرزند دیگرم نبود، شرایط خیلی بدی را گذراندیم و شب و روزهای سختی را در نبودش سپری کردیم. اما در این مدت همچنان امید به نجات او از سوی پلیس داشتیم.
وی افزود: باران کوچکترین فرزندم است و صبح وقتی خبر آزادی او را شنیدم، با پلیس تماس گرفتم و خواستم اجازه دهند تا به سیستان و بلوچستان بروم ودخترم را در آغوش بگیرم که ماموران از من خواستند منتظر بمانم، چرا که تا دو روز آینده او را به شهراراک منتقل میکنند و میتوانم همراه خانوادهام او را ملاقات کنیم. ساعاتی بعد از آزادی باران با او تلفنی حرف زدم، میگفت حالش خوب است.
من با شنیدن صدایش گریه کردم. صدایم میلرزید و قدرت حرف زدن نداشتم و باورم نمیشد که او زنده است و صدایش را میشنوم .باران میگفت بابا نگران نباش، حالم خوب است و دلم برای تو و بقیه اعضای خانواده تنگ شده است.
محمد غمخوار
حوادث
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد