در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پیش از روی کار آمدن خلیل آقایی، رئیس فعلی سازمان جنگلها، قرار نبود در ترکیب نیروهای حفاظتی جنگلهای شمال که در شرکتهای مختلف مشغول به کار بودند، تغییری ایجاد شود اما رئیس فعلی سازمان جنگلها بهتازگی دستور عدم تمدید قرارداد حفاظتی بخش خصوصی را صادر کرده است. علی عباسنژاد، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها میگوید میخواهیم این نیروها را تحت پوشش شرکتهای دارای صلاحیت ببریم، اما نیروهایی که در سازمان جنگلها به نیروهای طرحی شهرت یافته و بار حفاظت از جنگل را به دوش میکشند، تغییر کارفرما را عامل تضییع حقوق خود معرفی میکنند. دو سالی از تصویب قانون تنفس جنگلهای شمال میگذرد، اما هنوز طرح جایگزین برای مدیریت جنگل ارائه نشده است. تصمیمات خلقالساعه مسؤولان سازمان جنگلها و بیتوجهی به تبعات اجتماعی نیز در حال تبدیل شدن به یک بحران اجتماعی و اقتصادی در شمال کشور است، زیرا با بلاتکلیف شدن نیروهای حفاظتی، از یک سو قاچاق چوب در جنگلهای شمال بهشدت افزایش یافته است و از سوی دیگر، بخشی از نیروهای حافظ جنگل که با وعدههای دولت در قالب طرح خروج دام از جنگل، به عنوان نیروی حفاظتی در خدمت جنگل قرار گرفتهاند، حاضر نیستند تن به حقوقهای حداقلی داده و با پیمانکار حفاظتی جدید وارد همکاری شوند. آنها با توجه به قیمت بالای گوشت در بازار، تصمیم دارند بار دیگر به عنوان دامدار جنگل باز گردند. در شرایطی که سیل بخش وسیعی از ایران را درگیر کرده و حذف پوشش گیاهی یکی از دلایل مهم سیلابها و تشدید فرسایش خاک عنوان میشود، بیبرنامگی و تغییر یکباره سیاستهای سازمان جنگلها، حیات جنگلهای شمال به عنوان مهمترین سد در مقابل سیلابهای این منطقه را به خطر انداخته است.
دستورات یک طرفه و از بالا به پایین مسؤولان سازمان جنگلها، در حال شکل دادن بحرانی دیگر است. از ابتدای اردیبهشت ماه به دستور خلیل آقایی، قرارداد حفاظتی شرکتهای بهرهبرداری سابق که حالا با تصویب قانون تنفس جنگل، تبدیل به شرکتهای حفاظتی شدهاند، تمدید نخواهد شد و قرار است براساس سطح جنگل، قراردادهای جدید منعقد شود. اما کسی نمیداند چه در سر مسؤولان سازمان جنگلها میگذرد. نیروهای حافظ جنگل در استان گلستان اولین گروهی هستند که تحت تاثیر این دستور رئیس سازمان جنگلها قرار گرفتهاند. در سه استان شمالی 2200 نیروی حفاظتی وجود دارند که با دستورات اخیر، بلاتکلیف ماندهاند و بیکاری آنها قطعا به ضرر جنگل تمام خواهد شد. بهدنبال اخراج شدن یکباره 500 نفر از نیروهای حافظ جنگل در استان گلستان، نماینده مردم مینودشت و آزادشهر تذکر کتبی به وزیر جهاد کشاورزی داد، اما مسؤولان سازمان جنگلها، در واکنش به این انتقادات فقط به این پاسخ بسنده میکنند که قصد اخراج هیچ نیرویی را نداریم. پاسخی که بههیچوجه با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد.
قربانی شدن مهارت
دو دهه قبل سازمان جنگلها تصمیم گرفت در راستای کاهش وظایف تصدیگری خود از حضور بخش خصوصی در جنگل استفاده کند. نیمی از جنگلهای دارای چوب تجاری که تحت پوشش طرحهای جنگلداری بودند، به بخش خصوصی واگذار شد و بنگاههای خصوصی پذیرفتند در ازای درآمدهای حاصل از چوب، حفاظت جنگل را که وظیفه حاکمیتی سازمان جنگلهاست به عهده بگیرند. بخش خصوصی همواره از تغییرات یکباره سیاستهای دولت که منجر به زیان بنگاههای خصوصی میشود، گلهمند است اما این بار پای اشتغال 2200 نفری در میان است که تاکنون بار حفاظت جنگل را به دوش میکشیدند، اما در معادلات سازمان جنگلها در زمان تصویب طرح تنفس، جایی برای آنها در نظر گرفته نشد. بخشی از نیروهای طرحی یا همان حافظان جنگل که شامل کارشناسان و نیروهای اداری و قرقبانان برخی شرکتهای بزرگ بودند، در استان مازندران نشستی ترتیب دادند تا مسائل و مشکلات خود را به خبرنگار جامجم بازگو کنند.
این نیروها به جامجم میگویند: شرکتهایی که وارد مقوله حفاظت جنگل شدهاند، سرمایه خود را تقسیم کردهاند و ابزارآلات مورد نیاز را برای حفاظت از جنگل و مرمت جادهها خریدهاند. بخشی از جادههای جنگلی در واقع به جاده دسترسی روستایی تبدیل شدهاند و به روستاها هم خدمترسانی میکنند. از آنجا که این شرکتها بخشی از سرمایه خود را صرف حفاظت میکنند در مقایسه با شرکتهای تولیدکننده محصولات چوبی که همه سرمایه خود را روی تولید متمرکز کردهاند، ثروت کمتری دارند. حفاظت جنگل هیچ ارزش افزودهای برای این شرکتها ایجاد نمیکند و به همین دلیل چنین شرکتهایی در رقابت با شرکتهایی که صرفا تولیدکننده مصنوعات چوبی هستند، قدرت رقابت کمتری دارند و همیشه در مناقصهها بازنده هستند. از نگاه آنها واگذاری حفاظت به شرط برگزاری مناقصه، خلاف انصاف است زیرا براساس مصوبه شورای تامین استان، با تغییر سیاست بهرهبرداری ازجنگل باید طرحهای حفاظتی بدون برگزاری مناقصه به شرکتهای قبلی واگذار میشد. این گروه، این شائبه را هم مطرح میکنند که شاید پشت پردههایی در جایگزینی پیمانکاران نیروهای حفاظتی وجود داشته باشد.
حافظان جنگل تاکید میکنند: نیروی آموزشدیده، سرمایهای هستند که به راحتی با تغییر سیاستهای سازمان جنگلها از دست میروند و کسی به ده تا 15 سال انرژی صرف شده توسط شرکتها برای آموزش نیروهای تخصصی جنگل، توجهی ندارد. این نیروها میگویند: اغلب پرسنل حفاظت از جنگل شاغل در شرکتهای مجری طرحهای جنگلداری، قبلا دامدار بودهاند و در قبال خروج دام از جنگل، جذب شرکتهای مجری طرح شدهاند و اکثرا دارای سابقه بیش از 10 تا 15 سال هستند. این افراد حاضر نیستند با کارفرمای جدید و حداقل دستمزد همکاری کنند و با توجه به قیمت گوشت، متقاضی برگشت دام به جنگل هستند.
به گفته آنها، با تغییر کارفرمای نیروهای حفاظتی، مشکلات متعددی برای این نیروها ایجاد میشود، زیرا با تغییر کارفرما کد کارگاهی تغییر میکند و با توجه به سابقه بالای بعضی از نیروهای حفاظتی، آنها با مشکل سختی کار و مزایای سنوات در زمان بازنشستگی مواجه خواهند شد.
به اعتقاد حافظان جنگل، واگذاری تکههای کوچک جنگل به پیمانکاران مختلف سبب میشود شناسایی متخلفان دشوار شود، زیرا بین شرکتهای مختلفی که مسؤولیت حفاظت را بهعهده میگیرند، هماهنگی وجود ندارد.
آنطور که در قانون تنفس به تصویب رسیده است، سالانه باید 80 میلیارد تومان برای اجرای طرح تنفس به سازمان جنگلها اختصاص یابد، اما نیروهای حفاظتی فعال در طرحهای بهرهبرداری سابق معتقدند این عدد ثابت پاسخگوی حقوق پرسنلی که سالانه حقوقشان بر مبنای نرخ تورم افزایش مییابد نیست و به همین دلیل سازمان جنگلها طی دو سال گذشته، به بهانههای مختلف تعداد نیروهای حفاظتی جنگل را کاهش داده و این یعنی چتر حفاظتی جنگل در حال ضعیفشدن است.
جان جنگلبان در خطر است
حافظان جنگل با اشاره به تغییرات چندباره در رویکردهای سازمان جنگلها عنوان میکنند، این تغییرات سبب شده آنها دیگر ضابط دادگستری به حساب نیایند، بنابراین اگر در جریان حفاظت از جنگل و درگیر شدن با قاچاقچیان چوب، دچار مشکلی شوند، تمام هزینههای این درگیری را باید شخصا تحمل کنند. دو نفر از این نیروها در گذشته دچار مشکل شدهاند. یکی از آنها به دلیل درگیری با قاچاقچیان به یکسال زندان و پرداخت جریمه نقدی و دیگری به 120 میلیون تومان دیه به خاطر استفاده از اسلحه در مواجهه با قاچاقچی شمشاد محکوم شده است. به باور این نیروها، با توجه به تغییرات شرایط اقلیمی در ایران، نمیتوان از عملیات حفاظت فنی و بیولوژیک در جنگلها غافل شد. اجرای این عملیات هم هزینهبردار است و دولت باید برای تامین این هزینهها فکری کند. ضمن آنکه از هزینههای حفاظت فیزیکی هم نمیتوان غافل شد. آنطور که آنها برآورد میکنند برای حقوق کارگران جنگل صد میلیارد تومان اعتبار و برای عملیات حفاظت فنی و بیولوژیک نیز صد میلیارد تومان اعتبار دیگر بدون در نظر گرفتن هزینه مرمت جادهها نیاز است که دولت باید در برنامههای سالانه به آن توجه کند. حافظان جنگل تاکید میکنند وجود طرح جنگلداری یک چتر حفاظتی برای نگهداشت عرصه جنگل به حساب میآمد. فقط کسانی میتوانستند عرصههای تحت پوشش طرحهای جنگلداری را تصرف کنند که نفوذ بالایی داشتند، اما حالا با حذف عنوان طرح جنگلداری، راه برای کسانی که چشم طمع به جنگل دارند باز شده است.
لیلا مرگن
جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: