در روز ملی خلیج فارس سراغ مجید مظفری رفتیم که سابقه بازی در جنگ نفتکش‌ها را دارد

یک روز درباره نفتکش‌ها فیلم خواهم ساخت

کمتر کسی است که نقش‌آفرینی‌های ماندگار مجید مظفری را در مهم‌ترین فیلم‌های سینمای ایران فراموش کند. «جنگ نفتکش‌ها» و «کشتی آنجلیکا» به کارگردانی محمدرضا بزرگ‌نیا، «مسافران» و «وقتی همه خوابیم» و «سگ‌کشی» به کارگردانی بهرام بیضایی، «تیغ و ابریشم» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «در مسیر تندباد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی و «یوزپلنگ» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان از جمله فیلم‌ها ی شاخصی هستند که بازی خوب مظفری در آنها تا ابد در ذهن تک تک ایرانی‌ها به یادگار می‌ماند. مظفری سال‌ها پیش در فیلم جنگ نفتکش‌ها در نقش ناخدایی جوان تصمیم گرفت یک نفتکش ایرانی را از تنگه هرمز عبور دهد و محموله آن را به بازار جهانی برساند. او برای انجام این ماموریت که اهمیت سیاسی داشت، سراغ ناخدای بازنشسته‌ای رفت که سال‌ها پیش در هدایت کشتی‌ها نام‌آور بوده است، اما ناخدای پیر از ماموریت طفره رفت و باقی ماجراها. به بهانه روز ملی خلیج فارس گفت‌وگویی با مجید مظفری انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۱۲۰۳۶۷۶

شما فیلم‌های زیادی بازی کردید که بر بستر خلیج فارس اتفاق می‌افتد که از جمله آنها جنگ نفتکش‌ها‌ست. بازی در نقش یک ناخدای کشتی چه حس و حالی داشت؟
من فیلم‌های بیا با من، جنگ نفتکش‌ها، کشتی آنجلیکا و طوفان را در خلیج فارس بازی کردم که موضوع دوتای آنها نفت بود. جنگ نفتکش‌ها فیلمی دلی است، به شکلی که همه بچه‌های گروه فیلمسازی و سازندگان آن در همه مدت طولانی ساخت فیلم صمیمانه و دوستانه کار را پیش بردند. خاطرم هست تولید این فیلم یک سال زمان برد. به این دلیل که ما بنا به اتفاقاتی فصل فیلمبرداری را از دست می‌دادیم و مجبور بودیم چند ماه صبر کنیم تا بتوانیم به زمان مناسب فیلمبرداری برسیم. متاسفانه مردم ما از خیلی از تخصص‌هایی که باید خبر داشته باشند خبر ندارند. خلیج فارس در اقتصاد این کشور نقش به‌سزایی دارد و بخش اعظمی از صادرات و واردات ما از آنجا تامین می‌شود. فعالان حوزه نفت ما زحمات بسیاری در آن مناطق می‌شود. در دوران جنگ فعالان حوزه نفت در خلیج فارس زحمات بسیاری می‌کشیدند تا من و امثال من فشار زیادی را حس نکنیم و ما دیگر به این فکر نمی‌کردیم که این سوخت از کجا و با زحمت چه کسانی تهیه می‌شود. خاطرم می‌آید که زمان فیلمبرداری جنگ نفتکش‌ها یک روز روی عرشه رفتم و دور تا دورم فقط آب بود، انگار که نقطه پرگار من بودم. دریا انسان را خیلی به خدا و عرفان نزدیک می‌کند و بچه‌های دریا به اندازه همین دریا آرام و وسیع هستند. دریا هیچ چیز آلوده‌ای را در خودش نگه می‌دارد و هرگونه ناپاکی را از خود دور می‌کند. کسانی که در کشتی‌های نفتی تردد دارند به دلیل حساسیت‌های نفت ملاحظات زیادی حتی در جنس الیافی که می‌پوشند دارند.
در دوران جنگ نفتکش‌ها انگار روی بمبی متحرک راه می‌رفتند. چون اگر اژدری به آنها می‌خورد سریع مشتعل و منهدم می‌شد. با این حال اقتصاد کشور در آن زمان در حرکت بود و صادرات و واردات داشتیم.
زمانی که در جنگ نفتکش‌ها بازی کردید چقدر به موفقیت نقش و ماندگاری این فیلم باور داشتید؟
من وقتی یک فیلمنامه را می‌خوانم و با کارگردانش صحبت می‌کنم کاملا متوجه می‌شوم آن کارگردان چرا من را برای این نقش انتخاب کرده. قبل از جنگ نفتکش‌ها در کشتی آنجلیکا با محمد بزرگ‌نیا کار کرده بودم و به‌خوبی با شیوه کارش آشنا بودم و وقتی فیلمنامه را خواندم به‌خوبی بر غنای آن واقف شدم. مرور زمان ثابت کرده انتخاب‌های محمد بزرگ‌نیا تقریبا همیشه درست بوده.
در سال‌های اخیر وقتی به جنوب کشور می‌روید به نظرتان چقدر نسبت به گذشته تغییر کرده؟
در زمان جنگ و شاید بتوان گفت همان دهه‌های 70 - 60 بود که جنوبی‌ها در خلیج فارس از راه و روشی که می‌شد جانفشانی کردند و دردآور اینجاست که همین عزیزان امروز گرفتار سیل و بی‌خانمانی و انواع و اقسام مشکلات هستند. تقریبا هر سال زمستان یک سفر به جنوب می‌روم. چون در گذشته در زمستان برای فیلمبرداری به جنوب می‌رفتیم و من خاطرات خوبی از جنوب در این فصل دارم. خاطرم هست زمان فیلمبرداری جنگ نفتکش‌ها در جزیره خارک یکسری جوان بومی بودند که برای هنروری گهگاه به آنجا می‌آمدند که همان‌ها زمان فیلمبرداری «طوفان شن» خودشان را از ما پنهان می‌کردند! چون عموما معتاد شده بودند و این تاسفبار است. در جنوب کشور با وجود تاسیسات فراوان نفتی و گازی چرا باید کسی بیکار باشد؟ و بدتر از آن چرا باید اعتیاد آنقدر فراگیر باشد؟ وضعیت جنوب کشور نسبت به گذشته بدتر شده. نمی‌دانم مشکل از کجاست؛ دولت، ملت یا...؟ فقط امیدوارم خدا کمک کند.
چرا سینمای ایران باوجود پیشرفت در محتوا و تکنولوژی این‌قدر کم سراغ موضوعات استراتژیک و مسائلی چون خلیج‌فارس و... می‌رود؟
ساخت فیلم‌هایی با این مضامین و در این ابعاد گران است و ارگان‌های مختلف باید سرمایه‌گذاری آن را بر عهده بگیرند، چون بخش خصوصی از عهده آن برنمی‌آید. الان سرمایه‌گذارهای کلان ما دنبال کیفیت نیستند و بنابراین سینمای ما چنین شد که نباید می‌شد.
اگر ما وضعیت دهه ۶۰ را در سینما داشتیم، شاید اوضاعمان خیلی بهتر می‌شد. محمد بزرگ‌نیا بارها می‌خواست فیلم‌هایی بر بستر خلیج فارس بسازد، فیلم‌هایی که جزو تاریخ این کشور است و باعث غرور ملی ما می‌شود، اما دریغ از سرمایه! سرمایه‌های هنگفت متعلق به افراد و گروهی خاص است که شخصی مثل محمد بزرگ‌نیا در آن حیطه نمی‌گنجد. من شاهد بودم بزرگ‌نیا می‌خواست فیلمی باارزش در قشم با هزینه پنج میلیارد تومانی بسازد که هیچ نهادی برای آن پیشقدم نشد. آن ارگان‌ها برای اشخاص دیگری پیشقدم می‌شوند... .
اشخاصی که دغدغه ساخت فیلم‌های ملی - میهنی ندارند!
دقیقا! این عده رانت‌های خودشان را دارند و دغدغه‌شان اصلا نفس سینما نیست. اگر بودجه باشد اشخاصی مثل محمد بزرگ‌نیا هستند که - هنوز که هنوز است - توانایی ساخت آثار شاخصی در این حوزه را دارند. خاطرم هست حدود سه سال پیش من و محمد بزرگ‌نیا جلسه‌ای داشتیم با فرمانده نیروی دریایی، مدیرعامل کشتیرانی، مدیرکل نفتکش‌ها و برخی مدیران این حوزه و قرار بود فیلمی با همکاری این دوستان ساخته شود. یک ماه رفتیم و آمدیم و جلسه داشتیم تا بالاخره یک روز فرمانده نیروی دریایی گفت: «نیروی دریایی دربست در اختیار شماست». چه شد؟ همه چیز در حد همان حرف باقی ماند.
خاطرم هست با بازماندگان حادثه نفتکش سانچی همدردی کردید. فکر نمی‌کنید این حادثه ظرفیت به تصویر کشیده شدن در قاب سینما را دارد؟
بله، چرا که نه. اولین نفتکشی که بعد از انقلاب به اسپانیا وارد شد به قدری داستان جذابی دارد که اگر خود من روزی پول کلانی به دست آورم حتما آن را می‌سازم.

ساناز قنبری

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها