در گفت‌وگوی تفصیلی مدرس سواد رسانه‌‌ای با جام‌جم آنلاین انجام شد

بررسی ارتباط حاشیه‌های فضای مجازی با قتل طلبه همدانی

پرحاشیه‌ترین تئاتر موزیکال این روزها با چه کیفیتی روی صحنه می‌رود؟

فالش‌خوانی‌های «بینوایانِ» پارسایی

تئاتر موزیکال در اواخر قرن نوزدهم در آمریکا متداول شد. این نمایش‌ها که ترکیبی از دیالوگ‌گویی‌های معمول و آواز بود با بهره بردن از موسیقی عامیانه، بسیار محبوب شدند. ملودی‌ها و تم‌های موسیقی که در این نمایش‌ها استفاده می‌شد وردِ زبان مردم می‌شد و کمی بعد، با ظهور موسیقی جاز، شالوده اصلی «جاز استاندارد» را تشکیل داد. اولین اجرای تئاتر موزیکال در ایران پس از انقلاب، موزیکال اشکها و لبخندهاست که سال 92 توسط آنسامبل اپرای تهران به کارگردانی هادی قضات روی صحنه رفت. اغلب بازیگران این اجرا خوانندگان بودند. نمایش موزیکال بعدی، الیورتوئیست است که سال 96 به کارگردانی حسین پارسایی روی صحنه رفت. در این اجرا، بازیگران تئاتر و سینما(نوید محمدزاده، هوتن شکیبا، مهناز افشار و...) در کنار گروه خوانندگان، ایفای نقش‌ها را به‌عهده داشتند. دلیل این ترکیب علاوه بر فروش بیشتر گیشه، ارائه اجرایی باکیفیت تر هم از لحاظ بازیگری و هم از نظر موسیقی بود تا خلأ وجود خواننده ـ بازیگرانی که در هر دو هنر مهارت دارند، پر شود. نتیجه کار اثری شد که از هردو نظر بی‌نقص نبود اما در جلب رضایت مخاطب تا حدودی موفق بود. ارکستر هماهنگ، طراحی صحنه و لباس مناسب در کنار بازی جذاب هوتن شکیبا (در نقش فاگین)، که در خواندن قسمت‌های آوازی هم اجرای قابل قبولی داشت، شب خاطره‌انگیزی را در تالار وحدت(سالنی که به‌طور ویژه برای اجرای اپرا طراحی شده است) برای مخاطبان رقم زد. در شهریور امسال ، حسین پارسایی با تبلیغات بسیار خبر از اجرای موزیکال بینوایان داد؛ نمایشی که محبوب‌ترین نمایش موزیکال و همچنین رکورددار طولانی‌ترین زمان نمایش ( از سال 1980) است. صرف‌نظر از حواشی بسیار پیرامون منابع مالی و بهای بلیت، حضور پرشمار بازیگران سینما و تئاتر، جلب توجه می‌کرد. در حالی‌که با توجه به وجود قسمت‌های آوازی بیشتر و پیچیده‌تر در این نمایش نسبت به نمایش الیورتوئیست، استفاده بیشتر از خوانندگان حرفه‌ای، مهم‌تر به نظر می‌رسد. اما نمایش بینوایان پارسایی را می‌توان از چند منظر بررسی کرد:
کد خبر: ۱۱۹۳۸۲۳

1. ترجمه متن و پیوند آن با موسیقی
اولین مشکلی که بینوایان با آن دست و پنجه نرم می‌کند مشکل بازسرایی اشعار و پیوند آن با موسیقی است. علاوه بر ناموزون بودن اشعار در بسیاری موارد، به نظر می‌رسد تمپوی موسیقی با شعر همخوانی ندارد. این مورد بخصوص در قسمت بازداشت ژان والژان، خودکشی ژاور محسوس است. در این قسمت‌ها تمپوی موسیقی به‌قدری بالاست که هم شعر به‌طور واضح شنیده نمی‌شود و هم به‌دلیل مهارت ناکافی بازیگران، از ریتم می‌افتد.

2. بازیگران فالش
به‌رغم ادعای پارسایی مبنی بر آموزش شش ماهه آواز به بازیگرانش تحت نظر هاسمیک کاراپتیان، باید گفت فالش بودن بیشتر بازیگران در تمام طول اجرا محسوس است و مخاطب را بشدت آزار می‌دهد. بازیگران اصلی نمایش در بسیاری از موارد حتی قادر به حفظ ریتم قطعات نبودند چه برسد به اجرای دقیق نت‌ها. از همان آغاز نمایش نوید محمدزاده(بازرس ژاور) با چنان ناهماهنگی‌ای با ارکستر می‌خواند که حتی تعجب تماشاگران ناآشنا به موسیقی را هم برمی‌انگیزد. فریادهای گوشخراش او اغلب حتی نزدیک به نت نواخته شده هم نیست. پریناز ایزدیار(مادر کوزت) چنان خارج می‌خواند که شنونده تردید می‌کند شاید او اصلا موسیقی را نمی‌شنود. اشکان خطیبی(ماریوس) به‌رغم سابقه خوانندگی، حتی در حفظ ریتم و هماهنگی با ارکستر دچار مشکل است. ثباتی در اجرای پارسا پیروزفر(ژان والژان) شنیده نمی‌شود. او به همان اندازه که آریاهای آرام را مسلط اجرا می‌کند در اجرای قسمت‌های با تمپوی بالاتر، از ریتم خارج می‌شود. از معدود صداهای کوکی که در بینوایان می‌توان شنید مربوط به مهرداد بابایی(کشیش) است که نقش بسیار کوتاهی دارد. پریسا دلفانی(اپونین) با وجود سابقه خوانندگی در گروه کر، در اجرای مدولاسیون‌های قسمت On my Own ناتوان عمل می‌کند. در این میان هوتن شکیبا اجرای با ثباتی تا پایان نمایش کرد. این عدم توفیق نمایانگر این است که جای خالی خواننده - بازیگر را نه می‌توان با بازیگران مشهور پر کرد و نه خوانندگان حرفه‌ای.

3. دخل و تصرف پارتیتور
پیش از هر چیز ذکر این نکته ضروری است که نسخه اصلی بینوایان(اجرای برادوی) تماما آوازی بوده و هیچ دیالوگ معمولی(بدون آواز) ندارد، اما در نسخه پارسایی قسمت‌های آوازی بسیاری با دیالوگ جایگزین شده است. همچنین تعدادی از قسمت‌ها از جمله سولوی اورا به خانه ببر(Bring him home) ژان‌والژان، سولوی ستاره‌ها(Stars) ژاور، سولوی فاضلاب تناردیه، قسمت ابتدا و سولوی قسمت آیا صدای آواز مردم را می‌شنوی(Do you hear the people sing) و بسیاری قسمت‌های دیگر حذف شده است. با بررسی قسمت‌های حذف شده می‌توان پی برد هیچ مشکل محتوایی در این قسمت‌ها وجود نداشته و تنها دلیل حذف این قسمت‌ها، ناتوانی بازیگران از خواندن آنها بوده است. بهای گزافی که بینوایان پارسایی با انتخاب نامناسب بازیگران ناخواننده می‌پردازد، علاوه بر نارضایتی مخاطب، کوتاه کردن نمایش و پایبند نبودن به نسخه اصلی است. مخاطب بینوایان نسخه ایرانی، به لطف انتخاب ناشیانه بازیگران، از شنیدن بهترین سولوهای نمایش محروم است.

4. طراحی صحنه و ارکستر
صحنه بینوایان شکوه و زیبایی سن الیورتوئیست را ندارد؛ هرچند استفاده از جلوه‌های تصویری در این نمایش به جذاب بودن صحنه کمک شایانی کرده است. اما اشکال اساسی آن در محل ارکستر و جایگاه رهبر است. در بیشتر نمایش‌های موزیکال، جایگاه ارکستر در جلوی سن است تا رهبر علاوه بر ارکستر، بازیگران را هم به سهولت ببیند و تمام مجموعه با رهبر ارکستر هماهنگ شوند. اما قرار دادن ارکستر در قسمت بالا و عقب صحنه، رهبری را برای بردیا کیارس هم دشوار کرد تا جایی که او مجبور بود برای دیدن بازیگران کاملا به پشت سر خود نگاه کند. شاید اگر تهیه‌کنندگان بر وسوسه استفاده از سالن 2400 نفری فائق می‌آمدند و مانند الیورتوئیست از تالار وحدت(با ظرفیت 740 نفر) استفاده می‌کردند بسیاری از مشکلات ناهماهنگی ارکستر با بازیگران حل می‌شد.
در خاتمه باید گفت احساس رضایتی که پس از مشاهده بینوایان پارسایی به مخاطب دست می‌دهد حتی در اندازه فیلم‌های کمدی نازل این روزها هم نیست؛ چراکه هرچند هردو هدفی جز گیشه و فروش بالا ندارند، اما دست‌کم تماشاگرِ این فیلم‌ها می‌داند قرار نیست اثری هنری را به تماشا بنشیند. اما مخاطبی که با وجود دشواری‌های اقتصادی این روزها، رنج خرید بلیت‌های گزاف را متحمل می‌شود تا اثری را ببیند که نام «تئاتر بینوایان» را آن هم با لشکری از بازیگران مشهور یدک می‌کشد که پیش از این، نامشان زینت فیلم‌های پر جایزه جشنواره‌ها بوده است، بسیار ناخشنود خواهد شد.

امید ناظم‌پور
نوازنده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها