در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
وضعیت در تیم آبی بهشدت قرمز است. روزی نیست که بازیکنان این تیم مصاحبه نکنند و از مشکلات نگویند، اما به قول خودشان: «کو گوش شنوا؟» دیگر طاقت بازیکنان طاق شده است و نمیتوانند هر روز از فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و مسؤولانی که در راس قرار دارند بخواهند تا به دادشان برسند.پژمان منتظری یکی از کاپیتانهای استقلال درباره مشکلاتی که وجود دارد، میگوید: «حتما باید اشک بریزیم و شما گریه ما را ببینید؟ ما شرمنده هواداران هستیم که مقابل تراکتورسازی باختیم. نباید اینگونه میشد اما برای جستوجوی دلیل آن باید به عقب برگردیم. باشگاه استقلال بزرگ است و باید کارهای زیادی در آن انجام شود. بازیکنان عصبی هستند و امکانات اولیه هم نداریم. برای اولینبار در هفت یا هشت سال گذشته وضع اینگونه است. از هشت سال پیش کمپ تمرین سالانه اجاره میشد اما یک سالی است که قرارداد با نوبنیاد تمام شده است و ما آواره هستیم.»
منتظری در حالی این حرفها را زده است که روزبه چشمی هم دست کمی از پژمان ندارد.او هم که واقعا نشان میدهد عصبانی است، میگوید: «ما ۵۰ روز تعطیل بودیم اما حالا حتماً باید اتفاق بدی رخ دهد تا به بازیکنان پول بدهند؟ پس ۵۰ روز چه کار میکردید؟ زمین تمرین چه شد؟ ما یک سال در زمین نوبنیاد با وجود رختکن و امکانات تمرین کردیم اما پس از آن در زمینهای دیگر مثل پژوهشگاه، تمرینات خود را پیگیری کردیم در حالی که رختکنی برای تعویض لباسهای خودمان نداشتیم. ما استقلال تهران و ایران هستیم، اما فکر میکنم شخصیت تیم را میخواهند پایین بیاورند.
شفر: بعد از ۳ هفته میخواستند سرمربی را تغییر بدهند
وینفرد شفر که او هم مثل شاگردانش به شرایط این روزهای استقلال معترض است، در این باره میگوید:
شنیدهام میخواستند بعد از سه هفته مربی را تغییر بدهند. من زمان و وقتی ندارم به اینگونه مسائل اختصاص دهم. اینبار اول نیست که من چنین چیزهایی را میشنوم. این مشکلات برای باشگاه و هواداران خوب نیست. اگر به گذشته برگردیم، باشگاههایی با این مشکلات به دستههای پایینتر میروند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم