در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
این بیت بخشی از شعری است که اسماعیل آذر برای شب یلدا سروده است.شبی که به گفته او ارتفاع تاریکی به اوج میرسد، اما ایرانیها از همان قدیم آنقدر رند و باهوش بودهاند که برای کم کردن روی تاریکی و سیاهی و سرما، جشنی تدارک دیدهاند تا به زمستان بگویند، چشم به راه خورشیدند و میدانند که زمستان دوام نخواهد آورد.
همصحبتی با اسماعیل آذر که هم شاعر است و هم پژوهشگر و کلی اطلاعات مفید و خوب درباره شب یلدا دارد، آنهم در روزی که تا این شب فقط دو روز فاصله داریم یکی از موقعیتهای خوبی است که نصیبم شد.آذر در ابتدای صحبت درباره تاریخچه شب یلدا گفت اما من ترجیحا این بار از آخر شروع میکنم و این بخش از حرفهای او را که درباره تنقلات و خوردنیهای شب یلداست را اول مینویسم و دلیل هم دارم؛ بیشتر دغدغه ما این روزها شده گرانی خوردنیها از تنقلات بگیر تا خوراکیهای دیگر؛ مرغ و گوشت و برنج و میوه و... واقعیت این است که ما اصل را فدای حاشیه کردهایم.دور همنشینی و گپ و گفت و شادی و از حال هم با خبر شدن در سایه این که چی بخورم، چی بپوشم قرار گرفته و شده دغدغه اصلی که چه کنیم با این گرانی! داریم کمکم جشن سنتی را - که قرار بود ساده و دوستداشتنی باشد - به غم تبدیل میکنیم، آن هم به یک دلیل ساده؛ تجمل جای آرامش را گرفته است.
دکتر آذر اما معتقد است که اصل جشن مهم است و اصلا قرار نیست خوراکیها و تنقلات که در ذات این جشن وجود دارد را نادیده بگیریم و آنها را سر سفره شب یلدا نگذاریم. اگر تحقیق کنیم، متوجه میشویم ایرانیهای قدیم برای شب یلدا گندم و ماش و حبوباتی مانند اینها را تفت میدادند و برای شب یلدا آماده میکردند. خوراکیهایی که بسیار برای بدن و سلامتی مفید است. دلیلی ندارد خودمان را محدود به پسته و بادام و ... کنیم.تنقلات در سفره شب یلدا گذاشته شده تا آرام آرام آن را بخوریم تا سرمان گرم شود و طولانی بودن شب یلدا را احساس نکنیم.
برای شام هم نباید سفره رنگین و گرانی در نظر بگیریم. باز هم به سنتها و فرهنگ قدیمی خود برگردیم و غذاهای محلی را که برای شب یلدا آماده میکردند، پیدا کنیم و همانها را بار بگذاریم.آنقدر تنوع غذایی شب یلدا زیاد است که حتما مبهوت میشوید.
میگویم، یلدا تاریکترین شب سال است، تاریکی ارتفاع گرفته و شب و سرمایش سوزناک است اما ایرانیها که زیباترین اسمها را برای دخترانشان انتخاب میکنند چرا یلدا را در فهرست نام دختران گذاشتهاند؟ آذر میگوید: شب یلدا سنگین است و سیاه، اما ایرانیها آنقدر رندند که زیر بار سرمای شب یلدا نمیروند و آن را به جشنی بزرگ تبدیل میکنند، دور هم جمع میشوند، میخورند، میآشامند، قصه میگویند،میخندند و این شادی آنقدر عمیق است که انگار مردم سرما را نمیبینند، چشم به خورشید و بهاری دارند که بهزودی خواهد درخشید. یلدا جشنی بزرگ است، برای همین نام دختران را یلدا میگذارند؛ یعنی دختری که چشم به راه خورشید است.
آذر معتقد است در ایران، یلدا نماد خانواده است، شبی که همه اعضای خانواده از بزرگ و کوچک دور هم جمع میشوند و بزرگ خاندان برای آنها حکایتهای شیرین و قصههای شگفتانگیز تعریف میکند.آذر میگوید: برای تعریف یلدا باید از دیماه صحبت کنیم، ابوریحان بزرگ نوشته که دیماه را خُرماه مینامند؛ یعنی ماهی که متعلق به خورشید است و روز اول دیماه را خُرم روز مینامند. چون پشت دی به بهار گرم است و از اول دی نور خورشید بیشتر بر زمین میتابد، قدیمها چون کار بیشتر مردم زراعت بود، ثانیههای تابش خورشید برایشان مهم بود.ایرانیها شادترین مردم روی زمین بودند و برای بیشتر روزهای سال جشن داشتند که برخی از آنها هنوز هم در فرهنگ ما مانده است. دیماه در زبان اوستایی یعنی خداوند دادا... یعنی ماهی که متعلق به خداست.در باور ما ایرانیها در اول دی، قوس به فرجام میرسد و خورشید تحویل میشود! شب یلدا، نحس بود و برای رفع این نحسی، ایرانیها سفرهای پهن میکردند و انواع تنقلات را در آن میگذاشتند تا بخورند و قصههای خوب بگویند تا این شب سیاه تمام شود.بعد از ورود اسلام به ایران، جشن یلدا ماند و پای حافظ و فردوسی به مراسم شب یلدا باز شد.رسم بر این است تا هنگام طلوع مردم بیدار بمانند و خورشید را تحویل بگیرند.
ریشه یلدا سُریانی است وکلماتی مانند میلاد و تولد از این کلمه مشتق شده است. ایرانیها از همان قدیم تقدم خورشید بر ظلمت را جشن میگرفتند و هنوز هم به دنبال نور و روشنی هستند. البته در قرآن هم ذکر شده: خداوند نور زمین و آسمان است....
اروپاییان میپنداشتند که مهر موجودی است با هزار دست و پا که با کالسکهای زرین در قله دماوند نشسته و 21 دسامبر روز تولدش است.در سال 384 میلادی امپراتوریای روی کار آمد که همه مهریان را از بین برد و بیشتر کسانی که با کیش مهر در ارتباط بودند را قتلعام کرد.در همین سال با اختلاف چند روز از شب یلدا، 25 دسامبر را تولد حضرت مسیح قرار دادند. قبل از قتلعام مهریها، این شب را «شب مهر» میگفتند، اما بعد از آن «شب یلدا» نامگذاری شد.اما این شب متعلق به فرهنگ ایرانیاست که اروپاییها این شب را ناتالیسم میگفتند و جشن نوئل و بابانوئلی را برای آن طراحی کردند، اما همه اینها بعد از کشتار مهریها بود که ریشه در ایران باستان داشتند.
تقویم سال 97 تا اینجا شگفتیها و همزمانیهای زیادی داشت.امسال اول دی و ابتدای زمستان، روز شنبه است که اول هفته است، شنبهای که میتواند خوبیهای زیادی داشته باشد؛ طولانیترین شب سال را پشت سرگذاشته و خورشید را تحویل گرفتهایم. قدیمیها اول دی تا دهم بهمن را چله بزرگه میگویند و 20 روز مانده از بهمن را چله کوچیکه مینامند. در ادبیات ما بین این دو چله همیشه کریخوانیهایی بوده که از دل آن قصههای زیادی بیرون آمده. اسفند اما به سه دهه تقسیم میشود که اهمن و بهمن و سرمای پیرزن نام دارند که هر کدام قصه خودشان را دارند و کاملا مرتبط به احوالات طبیعت است و به بهار و نوروز ختم میشود.
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد