جام‌جم به مناسبت برداشتن نرده‌های نمازجمعه تهران، سایر موانعی را که میان مردم و مسؤولان فاصله ایجاد کرده است، بررسی می‌کند

همه نرده‌هایی که باید برداشته شود

موضوع جمع‌آوری نرده‌های میان مردم و مسؤولان در محل برگزاری نمازجمعه در یکی دو شهر با واکنش‌های مختلفی روبه‌رو شده است. برخی از این ماجرا حمایت و از آن تمجید کرده‌اند و بعضی‌ها نیز این اقدام را در مقابل اقدامات فراوان دیگری که باید انجام شود،ناچیز دانسته‌اند. جام‌جم در گزارشی به بررسی برخی از مسائل که همچون نرده‌هایی میان مردم و مسؤولان فاصله انداخته و ضروری است که در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، این نرده‌‌ها برداشته شود، پرداخته است.
کد خبر: ۱۱۸۴۹۵۹

حقوق‌های نجومی
در شرایطی که حداقل دستمزد طبق قانون کار حدود یک میلیون تومان تعیین شده و خیل عظیم بیکاران از دستیابی به همین حداقل حقوق نیز محرومند، اوایل سال 95 خبرهایی از دریافت حقوق‌های چند ده میلیونی توسط برخی مسؤولان منتشر شد که همچون نمک بود بر زخم اقشار مستضعف. این خبرها رفته رفته قوت گرفت و دامنه‌اش وسیع‌تر شد. برخی مسؤولان هم برای تبرئه خود از این ماجرا بیانیه‌هایی دادند که البته همان بیانیه‌ها عمق ماجرا را بیشتر نشان می‌داد؛ چرا که مثلا یکی از مقامات برای پاسخ به برخی شایعات فضای مجازی بیانیه‌ای داد و اعلام کرد که فقط ماهی 17 میلیون حقوق می‌گیرد! این حقوق در حالی از سوی یک مسؤول، حقوق متعارف شناخته می‌شد که معادل است با دستمزد یک سال یک کارگر.
رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت در شهریور 95 فرمودند: از مساله حقوق‌های نجومی آسان عبور نکنید... به مردم بگویید که چه کار کردید. در این قضیه، مردم اعتمادشان ضربه خورده. این ماجرا به برکناری یکی دو نفر از مسؤولان از جمله رئیس صندوق توسعه ملی منجر شد و قوه قضاییه هم پیگیری‌هایی در این زمینه انجام داد، اما به نظر نمی‌رسد افکار عمومی در این زمینه چندان قانع شده باشد.

پای ثابت صف اول
در عکس‌هایی که از مراسم و همایش‌های مختلف منتشر می‌شود معمولا صندلی‌های ردیف اول و دوم مزین به کاغذهایی است که روی آن نوشته شده «رزرو». این یعنی کسی نباید روی این صندلی‌ها بنشیند، زیرا جای نشستن «بزرگان» است، اما تاکنون هیچ یک از برگزارکنندگان اینگونه همایش‌ها پاسخی به این سؤال نداده‌اند که اگر افرادی که برایشان صندلی رزرو شده در میان سایر شرکت‌کنندگان بنشینند چه اتفاق ناگواری ممکن است بیفتد.
همچنین نگاهی به عکس‌های نمازهای جمعه یا عید فطر، مسؤولان به هم فشرده‌ای را نشان می‌دهد که همگی در صف‌های اول نماز حضور دارند. در این خصوص هم این ابهام وجود دارد که به جز تعداد انگشت‌شماری از مسؤولان که به دلیل ملاحظات امنیتی باید حفاظت ویژه‌ای داشته باشند چه اشکالی دارد که سایر مسؤولان در میان مردم و دیگر نمازگزاران حضور یابند و احتمالا در همین حضورها از مشکلات مردم مطلع شوند.

البته با اقدامی که در یکی دو شهر از جمله تبریز و اخیرا تهران انجام شده و نرده‌های میان مسؤولان و مردم برداشته شده امید است این معضل کمرنگ‌تر شود.

مصونیت‌های بی‌جا
اظهار نظر و رفتار برخی مسؤولان نشان می‌دهد گویا آنها برای خود و اطرافیانشان یک حاشیه امن قائلند و مطمئن هستند که در صورت ارتکاب یک تخلف، مشکلی گریبانگیرشان نخواهد شد. طبیعتا چنین تصوری به پشتوانه یک پیشینه، شکل گرفته و همین پیشینه است که باعث عمیق شدن فاصله میان برخی مسؤولان و جامعه می شود. بعید است مسؤولی که خود را مصون از هرگونه برخورد می‌داند، نمی تواند درک درستی از شرایط مردم داشته باشد. در این میان نه‌تنها برخی مسؤولان، نوعی مصونیت ساختگی پیدا کرده‌اند بلکه منصوبانشان هم دارای مصونیت می‌شوند و از همین رو است که در برخی مقاطع، بعضی‌ چهره‌های حاشیه‌دار در احکامی از سوی بعضی مسؤولان، مسؤولیت می‌گیرند تا به این ترتیب از هرگونه برخورد سفت و سخت در امان باشند.

تجمل و اشرافیت
زندگی برخی مسؤولان با زندگی قشر متوسط جامعه چندان همخوانی ندارد و محل زندگی و خودرو و آن چیزهایی که از زندگی برخی مسؤولان عیان است، تناسبی با ساده‌زیستی که یکی از اصول اصلی حکمرانی در جمهوری اسلامی است ندارد.
رهبر انقلاب چند سال قبل در شرح یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه در این باره فرمودند: شما چگونه می‌خواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیت‌المال هیچ حدی برای خودمان قائل نشدیم ـ مگر حدی که دردسر قضایی درست بکند! ـ و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی می‌ماند؟ مگر مردم کورند؟.... نمی‌شود ما در زندگی مادی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمی که خیلیشان از اولیات زندگی محرومند.
با وجود اینچنین هشدارهایی از سوی رهبر انقلاب همچنان اشرافیت به عنوان یکی از آفت‌ها گریبانگیر برخی مسؤولان است و میان مردم و مسؤولان فاصله ایجاد کرده است.

رانت‌های اقتصادی
اقتصاد ایران به علت وابستگی بالا به نفت، در اصطلاح کارشناسی، یک اقتصاد رانتیر است. درآمد بالای نفت موجب شده تا توزیع رانت در اقتصاد ایران، به معضلی دیرینه تبدیل شود. اقتصاد نفتی همچنین موجب بروز معضل امضاهای طلایی نیز شده است؛ امضاهایی برای کسب مجوز واردات، صادرات و هر فرآیند پرسود دیگر.
در فضای دلالی و سوداگری، هر کس بتواند امتیاز اقتصادی را زودتر دریافت کند، سود بیشتری به جیب می‌زند. مثلا در حالی که بسیاری از مردم برای دریافت یک وام چند میلیونی، باید ماه‌ها در شعب بانک‌ها معطل بمانند، برخی چهره‌های سیاسی با سفارش و رانت،‌به راحتی میلیاردها تومان وام دریافت می‌کنند بدون آن که وثایق مطمئنی نیز به بانک ارائه دهند. بررسی‌ها نشان می‌دهد عمده مطالبات معوق چند ده هزار میلیارد تومانی بانک‌ها نیز مربوط به همین وام‌های سفارشی است.
در ماجرای التهابات ارزی امسال هم بالغ بر 18 میلیارد دلار ارز با نرخ هر دلار 4200 تومان به افراد خاص داده شد که توانستند هزاران میلیارد تومان از فروش اجناس خود با نرخ ارز آزاد به جیب بزنند. در این زمینه هم‌اکنون معاون ارزی بانک مرکزی که بالاترین مقام مسؤول در سیاست‌های ارزی کشور محسوب می‌شود، ماه‌هاست که در بازداشت است و سخنگوی قوه قضاییه هم روز گذشته از باز شدن ابعاد جدیدی از این پرونده فساد خبر داد. این ماجرا البته فقط مربوط به این دولت نیست. بابک زنجانی که بابت بدهی چند هزار میلیارد تومانی به اعدام محکوم شده، گفته بود با دریافت ارز دولتی از بانک مرکزی و فروش آن به صرافی‌ها، یک‌شبه ره صدساله را طی کرد و تاجر شد!

تکبر در مقابل مخدومان!
مروری بر سخنان و مواضع کاندیداها در دوره‌های مختلف انتخابات اعم از ریاست‌جمهوری، مجلس، شورا و... نشان می‌دهد شرکت‌کنندگان در انتخابات همواره خود را خادمان ملت می‌دانند و تلاششان را در راستای دستیابی به فرصت خدمت قلمداد می‌کنند. بعد از پیروزی در انتخابات هم مواضع رسمی و سخنرانی‌های عمومی افراد پیروز در همان چارچوب قبل از انتخابات است و همه از خدمت به مردم می‌گویند، اما برخی رفتارها در مجامع غیر‌رسمی با شعارها همخوانی ندارد و چیزی نیست جز خوی تکبر. به عنوان مثال از رفتار نماینده‌ای که خود را تافته جدابافته می‌داند و مخالفت یک کارمند گمرک با خواسته‌اش او را به استفاده از ادبیات نامتعارف وا می‌دارد، این‌گونه برداشت می‌شود که او خود را در جایگاهی برتر از دیگران می‌بیند و همراهی با مردم برایش مقدور نیست.

عادت به بالاشهرنشینی
آگاهی از معضلات مردم محروم و ساکنان کوچه پس‌کوچه‌های جنوب شهر تهران یا مناطق محروم در نقاط مختلف کشور، مسؤولانی می‌خواهد که در میان مردم باشند، با آنها کار و زندگی کنند و در نقاط مختلف رفت و آمد داشته باشند. اما طبیعتا مسؤولی که محل کارش در شمال شهر تهران است و قاعدتا برای تسهیل در رفت و آمد در نزدیکی محل کارش، سکونت دارد چندان نمی‌تواند از مشکلات سایر نقاط مطلع باشد. یک گشت و گذار کوتاه در شمال شهر کافی است تا ساختمان‌های عظیم اداری را در این مناطق مشاهده کنید. همچنین شهرک‌های سازمانی که مربوط به برخی مسؤولان است همچون هاله‌ای آنها را از جامعه جدا می‌کند، از جمله شهرکی متعلق به نمایندگان مجلس در سعادت‌آباد که البته چند سالی است برخی نمایندگان با دریافت هزینه از مجلس، خارج از آنجا سکونت می‌کنند. البته در طرح توسعه مجلس هم خانه‌های سازمانی برای نمایندگان در اطراف بهارستان در حال تاسیس است که هنوز نیمه‌کاره است.

معضل آقازادگی
پدیده آقازادگی، یکی از معضلاتی است که سال‌هاست بر سر زبان‌هاست، اما هنوز چاره‌ای برای آن اندیشیده نشده و صرفا هر چند وقت یک بار با نام جدیدی بر سر زبان‌ها می‌افتد از جمله ژن خوب که در یکی دو سال اخیر برای فرزندان و بستگان نزدیک مسؤولان به کار برده می‌شود. جدیدترین مورد آن، داماد رئیس‌جمهور بود که معاون وزیر صنعت شد و قبل از آن هم پسر وزیر کشور، مشاور وزیر اقتصاد شده بود. فهرست ژن‌های خوب، بسیار بلندبالاست و ذکر همه آنها در اینجا میسر نیست و معمولا پاسخی هم که در مورد این‌گونه انتصابات داده می‌شود، این است که فرد منصوب از توانایی‌های بالایی برخوردار است و انتصاب او صرفا بر اساس توانایی‌ها و سوابقش بوده و ربطی به انتسابش به فلان مسؤول ندارد. اما سؤال اینجاست چرا برخلاف اقشار معمولی جامعه که مراحل را به صورت پله‌پله طی می‌کنند آقازاده‌ها، پله‌های ترقی را یکجا می‌پیمایند و کمتر می‌توان فرزند یکی از مقامات را یافت که در یک اداره به یک شغل معمولی و متوسط مشغول باشد.

عبور از خط ویژه

از سال‌ها قبل که در شهرها خطوط ویژه‌ای برای عبور اتوبوس و آمبولانس و برخی خودروهای ویژه در نظر گرفته شد خودروهای مسؤولان هم پای ثابت این خطوط بود. البته برخی معتقدند عبور مسؤولان از خطوط ویژه، به دلیل اهمیتی که شغل آنها دارد این امکان را ایجاد می‌کند تا خدمت‌رسانی بیشتری انجام دهند، اما بعید به نظر می‌رسد چنین تحلیلی درباره همه مسؤولان صدق کند. خیلی‌ها معتقدند مسؤولان هم باید همچون سایر مردم از همان مسیرهایی که مردم تردد می‌کنند رفت و آمد داشته باشند و از این نظر تفاوتی میان مردم و مسؤولان نباشد.

راننده و محافظ و گماشته و خدم و حشم و ....

معمولا هر کسی که مسؤولیتی می‌گیرد، یکی از اولین اتفاقاتی که در زندگی‌اش رخ می دهد، این است که با رانندگی خداحافظی می‌کند و سوار بر خودروی دولتی می‌شود و راننده شخصی، او را این‌طرف و آن‌طرف می‌برد. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب سال 70 در این باره هشدار داده و تاکید کردند: وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند، حق ندارند از امکانات دولتی استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتی یعنی چه؟ با این‌حال پدیده استفاده از خودروی دولتی همچنان رواج دارد و در مورد برخی مسؤولان نکته جالب این است که علاوه بر خودروی حامل آن مسؤول، خودروی دیگری هم آن را مشایعت می‌کند. محافظ‌هایی که نیاز به آنها نیست و اطرافیانی که هر یک به نوعی خدمت‌رسانی به برخی مسؤولان را در بخش‌های مختلف زندگی به عهده دارند همه از مواردی هستند که میان مسؤولان و مردم فاصله ایجاد می‌کند.
سفرهای خارجی
سفرهای خارجی مسؤولان یکی از مرسوم‌ترین شیوه‌های اتلاف بیت‌المال در کشورمان محسوب می‌شود. از آنجا که مسؤولان و کارمندان دولت بابت سفرهای خارجی، حق ماموریت به واحد پول خارجی (دلار یا یورو) دریافت می‌کنند، میان آنها همیشه رقابت شدیدی برای حضور در سفرهای خارجی وجود دارد. با این‌که حسن روحانی در تیرماه امسال از دستگاه‌های اجرایی خواست نسبت به کاهش سفرهای خارجی و کاهش نفرات اعزامی به این سفرها اقدام کنند، اما تاکنون تغییر محسوسی در این رسم نامبارک ایجاد نشده است. معمولا در سفرهای خارجی وزرا شاهد حضور بی‌ربط نمایندگان مجلس هم هستیم. به عنوان مثال در اجلاس اخیر اوپک، چند نماینده مجلس نیز همراه وزیر نفت به وین سفر کردند، در حالی که حضور آنها قطعا کمکی به مسؤولان نفتی کشور نمی‌کند. اجلاس اوپک، اجلاسی کاملا فنی است و قطعا حضور کارشناسان و خبرگان نفتی در این اجلاس، قابل توجیه است اما حضور چند نماینده مجلس که سررشته‌ای هم از نفت ندارند، فقط موجب افزایش هزینه‌ها بر بیت‌المال می‌شود.

حسین نیکپور

سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها