پسر 21 ساله با فریب پسران دانش‌آموز به بهانه دیدن خرگوش آنها را به خانه‌شان در محله مولوی کشاند و مورد تعرض قرار داد. متهم در بازجویی‌ها با اعتراف به جرایمش گفت که در کودکی دو بار قربانی آزار جنسی شده است.
کد خبر: ۱۱۷۶۷۵۰

به گزارش جامجم، عصر سهشنبه دو خانواده همراه پسران ده سالهشان با حضور در کلانتری مولوی پایتخت از پسر 21 سالهای به اتهام آزار و اذیت پسران خود شکایت کردند. با تحقیق از دو پسر دانشآموز معلوم شد که آنها بعد از پایان زنگ مدرسه به بهانه دیدن خرگوش فریب پسر 21 ساله را که خانهاش نزدیک مدرسه بود خورده و با ورود به خانه او این بلا سرشان آمده است. ماموران با هماهنگی قضایی به آنجا رفته و متهم را بازداشت کردند. او به افسر تحقیق گفت: آن روز از پنجره بیرون را نگاه کردم که دیدم 15 پسر دانشآموز در حیاط مدرسه هستند. گفتم که خرگوشهایی دارم و میتوانند به خانهام بیایند و به آنها غذا بدهند. دونفرشان به خانهمان آمدند و من با تهدید چاقو آنها را مورد تعرض قراردادم و بعد رهایشان کردم. فکر نمیکردم شکایت کنند و ماجرا لو برود. بیمار دو قطبیام و دو بار خودم قربانی آزار جنسی شدهام.

متهم برای تحقیقات تحویل مامورن اداره 16 پلیس آگاهی تهران شد تا برای سلامت روانیاش به پزشکی قانونی معرفی شود.

کاش قربانی نمیشدم که قربانی بگیرم

سهیل 21 ساله آرام به صندلی تکیه زده و شمرده شمرده حرف میزند، زیر لب میگفت اگر بیمار نبودم و قربانی نمیشدم، قربانی نمیگرفتم. با این کار بدبخت شدم. او در گفتوگو با جامجم به تشریح جنایت سیاهش پرداخت.

چرا تصمیم به آزار پسران دانشآموز گرفتی؟

خانهمان نزدیک مدرسه بود. آن روز پنجره را که باز کردم، بچهها را در حیاط مدرسه دیدم. وسوسه شدم آنها را به دام بیندازم. بعد از تعطیلی مدرسه 12 نفرشان که
9 و 10 ساله بودند سمت خانهام آمدند، اما میترسیدند وارد شوند. دو پسر دانشآموز ده ساله از میان آنها وارد خانهمان شدند و بقیه در خیابان ماندند. پدرم سرکار و مادرم بیرون رفته بود. وقتی فهمیدند خرگوشی نیست، فریاد زدند و خواستند فرار کنند که نگذاشتم و در را قفل کردم. چاقوی میوهخوری را برداشتم و بعد از تهدید آنها را مورد تعرض قرار دادم.

چطور بازداشت شدی؟

نیمساعت بعد از این ماجرا، بچهها به خانوادههایشان گفتند و همراه آنها و ماموران به خانهمان آمدند و بازداشت شدم. مادرم با اطلاع از ماجرا شوکه شده بود.

درس خواندهای؟

من بیماری دوقطبی داشتم و مدتی مدرسه نرفتم. بعد درسم را ادامه دادم و اکنون سال سوم دبیرستان شبانهام و صبحها در شرکتی کار میکنم. یک ماه قبل به خاطر کار پدرم از مشهد به تهران آمدیم.

چرا برای درمانت کاری نکردی؟

تحت درمانم. پدرم زیاد توجهی نمیکرد و بیماری دوقطبیام را به مادرم گفتم که درمان را شروع کردم.
7 بار در بیمارستانی در مشهد و چهار بار در تهران بستری شدم.

قربانی تعرض شدهای؟

یکبار در هفت سالگی از سوی یک پسرجوان و در سن 14 سالگیام از سوی دو مرد مورد تعرض قرار گرفتم. شاید آنهایی که مرا میشناسند، باورشان نشود که من دست به چنین کارهایی زدم. بیمارم و همین باعث این همه بدبختیام شد. شاید اگر همان سالهای اول که من قربانی شدم موضوع را به خانوادهام میگفتم الان اینجا نبودم و پسران دیگری مثل من قربانی نمیشدند.

چرا موضوع را به خانوادهات نگفتی؟

میترسیدم و خجالت میکشیدم من هم مثل بقیه قربانیان جنسی سکوت کردم و حرفی نزدم. اما بعد از هفت سالگی که حالم بدتر شد گفتم حالم بد است و باید تحت درمان قرار بگیرم که درمان را شروع کردم، اما از آن آزارها حرفی نزدم.

پیش از این هم مرتکب این جرم شده بودی؟

در دوران نوجوانیام چند دختر و پسر خردسال در فامیلمان را مورد آزار و اذیت قرار دادم که آنها از ترس حرفی نزدند. ایکاش قربانی نمیشدم که قربانی بگیرم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها