جام‌جم در میزگردی با کارشناسان دلایل بالا بودن خشونت در جامعه بررسی کرد

جواب «های»، کتک نیست

این چندمین بار بود که شایان مزاحم مریم می‌شد، اما دخترک به او محل نمی‌گذاشت. مریم هرچه بیشتر بی‌محلی می‌کرد، پسر جوان انگار حریص‌تر می‌شد.
کد خبر: ۱۱۷۶۰۲۵

مزاحمتهای شایان، آخر جان به سرش کرد و موضوع را به متینکه یکی از اقوامش بود گفت تا شر پسرجوان را از سرشکمکند. متین هم به پاتوق شایان رفت و با او درگیر شد. درگیری چند دقیقه بعد با وساطت عابران در ظاهر تمام شد، اما شایان که خود را شکست خورده دعوا میدید، با سرو صورتی خونین، سراغ دوستش آرش رفت و از او خواست کمکشکند. آرش هم به خیال خودش، مرام و معرفت به خرج داد و به هواداری از شایان وارد معرکه شد و به محض به دست آوردن موقعیت مناسب با چاقوییکه همراهش بود ضربهای به دست متین زد. هرچه میگذشت، درگیری شدیدتر میشد.

با ادامه دعوا، متین با بعضی از پسران فامیلش تماس گرفت و آنها را در جریان دعوا قرار داد. پسرها با چاقو و قمه به محل درگیری رفتند و در یک نزاع دسته جمعی تمام عیار به جان هم افتادند و در این بین ضربات قمه و چاقو به سینه، سر، بازو، دست و پای آرش اصابت و او را ناکار کرد. با زخمی شدن او جوی خون از بدنش سرازیر و پسرجوان نقش بر زمین شد. بقیه نزاعکنندگان هم برای اینکه راز جنایتشان فاش نشود پا به فرار گذاشتند. آرش به بیمارستان منتقل شد، اما زخمها آنقدر عمیق وکاری بود که تاب نیاورد و تمام کرد.

این یک حادثه کاملا واقعی است که سه سال پیش در خیابان ری تهران اتفاق افتاد، آنهم توسط چند جوان 18 تا 19 ساله که به جای گفتوگو یا مراجعه به کلانتری برای حل و فصل قضیه، راه نزاع را انتخاب کردند. آرش در اوج جوانی جانش را از دست داد و قاتل هم بعد از مدتی توسط پلیس دستگیر شد.

این طور صحنههای نزاع را خیلیهایمان دیدهایم؛ شاید در مترو، ایستگاه تاکسی و اتوبوس، فروشگاه، کوچه، خیابان و حتی محلکار. آنقدر دیدهایم که گاهی بیتفاوت نسبت به صورتهای قرمز شده از خشم، نعرهها، ناسزاها و شاید خونیکه لباسها یا کف خیابان را سرخپوشکرده ، از کنارشان رد شدهایم.

پارسال وزیر بهداشت هشدار داد وگفت بعد از تصادفات رانندگی، نزاع دومین عامل مرگ و میر ناشی از حوادث در کشور است.

سردار سعید منتظرالمهدی ، معاون سابق اجتماعی ناجا هم خطر نزاعهای دسته جمعی را تا آنجا حس کرده بود که گفت میزان شیوع و نرخ وقوع خشونت در جامعه کمی نگرانکننده به نظر میرسد
به حدی که سالانه شماری از شهروندان را به طور مستقیم و جمعیتی انبوه را به طور غیر مستقیم درگیر رنج میکند.

آمارهای رسمی سازمان پزشکی قانونیکشور درخصوص نزاع هم خواندنی است. در سال 92، 607 هزار و 349 مورد نزاع ثبت شد، اما به ترتیب در سالهای بعد این رقم کاهش پیدا کرده و سال 96 به عدد 544 هزار و 470 نزاع رسیده است. آمار نزاعهای امسال هم داغ و تازه است. آنطور که پایگاه پزشکی قانونی نشان میدهد در پنج ماهه اول سال، 266 هزار و 146 نزاع ثبت شده است.

در مورد قتل با سلاح سرد هم
پزشکی قانونی آمارهایی روی پایگاهش گذاشته که بر اساس این آمار، سال 82، اوج دوران آدمکشی با سلاح سرد بود. در این سال، 1179 نفر کشته شدند که این رقم در سال 91 به 799 نفر کاهش پیدا کرد، اما از سال 92 تا 97 هنوز آماری ارائه نشده است.

میزگرد این هفته تپش، در مورد نزاعهای دسته جمعی، استفاده از سلاح سرد، علل افزایش خشونت، پایین بودن آستانه تحمل و بررسی راهکارهای حل این معضلات است. دکتر آرش حقیقت فرد؛ جرم شناس، دکتر پرویز رزاقی؛ روانشناس و دکتر افسر افشارنادری به عنوان جامعهشناس به سوالات ما پاسخ میدهند.

با توجه به آمار پزشکی قانونی و اخبار صفحه حوادث، میتوان گفت میزان خشونت در جامعه افزایش پیدا کرده است؟

حقیقت فرد: ارتکاب جرم دو حالت دارد یا با برنامه قبلی و تهیه ابزار و قصد و نیت خاصی انجام میشود که این حالت چندان پررنگ نیست. شکل دوم بر اثر خشونت، اتفاقی و از قبل برنامه ریزی نشده است که شاهد افزایش این نوع خشونتها در جامعه هستیم. علتش هم پایین آمدن آستانه تحمل مردم به دلایل ساختاری است. بهگونهای که افراد به محض مواجهه با یک محرک خارجی از کوره در میروند و تنها شیوه مقابله با مشکلات و رفتارهای ناپسند را توسل به خشونت میدانند. برای بعضی این خشونت در حد داد و فریاد است و برای عدهای دیگر حذف فیزیکی. عامل دوم نبود کنترل است. افراد درگیر میشوند، اما در لحظه نهاد یا فردی نیست که درگیری را خاتمه دهد. درحالیکه اگر مثلا به تعداد زیادتری دوربین وجود داشته باشد، کسی اجازه خشونت به خود نمیدهد. علت سوم این است که قوانین ما خیلی وقتها بازدارنده نیست. فرض کنید کسی مشت میزند. مجازات اصلی این عمل قصاص است، اما اغلب مواقع اجرا نمیشود و اگر هم شده انگشت شمار بوده است. چرا که در شرع اسلام، میزان مجازات نباید از اصل جرم بیشتر شود. برای همین تعزیری به جایش میآید و با تعیین دیه پرونده بسته میشود.

رزاقی: وقتی افراد در دستیابی به یک هدف دچار ناکامی و محرومیت میشوند، آستانه تحملشان پایین میآید تاحدی که درگیر خشونت و نزاع میشوند. عامل دوم، مشکلات معیشتی و وجود فشارهای عصبی و روانی است که متوجه ساختار روان این افراد میشود و با کوچک ترین محرک مزاحم یا تنشی پرخاشگری از خود نشان داده و وارد نزاع میشوند که در حال حاضر شاهد آن هستیم.

افشارنادری: هر زمان که میزان گفتوگو در جامعه کاهش پیدا کرده و مردم نتوانند با منطق با هم تعاملکنند، خشونت و در پی آن نزاع در جامعه افزایش پیدا میکند، چیزی که الان میبینیم. فرهنگ منازعه و زد و خورد یک امر نابهنجار است، اما شاهد بروز آن در درون خانواده و در زمان تربیت فرزندان هستیم. پس وقتی این فرهنگ وجود دارد و در اغلب موارد شاهد آن هستیم، نمیتوان گفت میزان نزاع کاهش پیدا کرده است. ازطرفی چون تمام نزاعها در مراجع رسمی ثبت و گزارش نمیشود، بنابراین به آمارهای ارائه شده چندان نمیتوان استناد کرد.

چرا آستانه تحمل اغلب مردم پایین آمده، به حدی که قادر به کنترل خشم خود در موقعیتهای تنشزا نیستند؟

رزاقی: چون مهارتهای کنترل خشم را در خانواده و مدرسه نیاموختهاند. وقتی این روشها را آموزش ندیدهاند، برای ترمیم احساس ناکامی خود متوسل به خشونت میشوند. بُعد خانواده نیز مهم است. وقتی فرزندی در خانواده، رفتار پرخاشگری را از والدین خود میبیند، این حالت به عنوان یک تیپ شخصیتی در وجود آنان رخنه و در زمان نزاع از آن استفاده میکند. علت دیگر، این است که افراد با پرخاشگری به موفقیتهای متعددی دست پیدا کردهاند. یعنی هر زمان خشمگین شدهاند به چیزی که میخواستهاند رسیدهاند.

افشارنادری: مشخص است. چون گفتوگوی منطقی برای حل مشکلات وجود ندارد و فشار روی شانههای مردم است. بر اساس نظریه «محرومیت»، وقتی نمیتوانیم از مسیرهای منطقی به نتیجه برسیم، تلافی آن را سر چیزهای دیگر درمیآوریم. فرض کنید فردی بیکار یا اخراج میشود در چنین موقعیتی واکنشش چیست؟ در مواردی، برخی تلافیاش را سر فرزند یا همسر خالی میکنند. الان جامعه تحت فشار شدید معیشتی است و به همین دلیل مردم تلافیاش را با نشان دادن خشونت و نزاع سر دیگران خالی میکنند.

حقیقتفرد: دو عامل باعث شده تا میزان خشونت در کشور ما زیاد باشد. اول اینکه گاهی مردم برای احقاق حقوق خود با مشکل مواجه هستند و به همین علت بستر اختلاف و نزاع زیاد است. مثلا در خرید و فروش یا موارد اینچنینی با مشکل مواجه هستیم . حالا برای اینکه حقکشی نشود، مردم وارد نزاع میشوند. بحث دوم، این است که نزاع به یک شیوه حل اختلاف تبدیل شده است. در صورتیکه اگر موارد اختلاف حل شود، میزان خشونت و نزاع نیز کم میشود.

متاسفانه مردم ما خشونت و نزاع را جرم نمیدانند و وقتی دچار اختلاف میشوند، خیلی راحت مشاجره میکنند و وارد نزاع میشوند، زیرا از عواقب آن نمیترسند. الان مردم ضرب و جرحهای ساده را جرم تلقی نمیکنند. چون ندیدهاند کسی در اثر وارد کردن ضرب و جرح مجازات شود. وقتی قبحِ اصلِ نزاع فرو میریزد، فرد متوسل به سلاح هم میشود.

خیلی از موارد نزاع به دادگاه گزارش نمیشود و خیلی وقتها هم مردم گذشت میکنند، در حالیکه اگر پلیس و دادگاه نظارت بیشتری داشته باشند، مردم یاد میگیرند خشونت و نزاع قابل گذشت نیست. در برخی کشور ها برای افراد حریم در نظر گرفته شده و برای نزدیک شدن به دیگران باید از آنها اجازه گرفت. اگر مساله حریم در ایران جا بیفتد، جرمهایش مانند نزاع همکم میشود.

راهحل کاهش نزاع، استفاده از سلاح سرد و کنترل خشم چیست؟

رزاقی: قانون باید بهگونهای وضع شودکه چنین سلاحهایی هرگز در دسترس مردم قرار نگیرد و برای حملکنندگان یا فروشندگان آن مجازاتهای بسیار سختگیرانهای در نظر گرفته شود. دوم؛ فرهنگ کنترل خشم باید از دوران مدرسه به نوجوانان آموزش داده شود تا در مواقعی که خشمگین میشوند، بتوانند بر خود مسلط شوند. نکته دیگر اینکه روشهای مهارت ارتباطی باید در مدارس پیاده سازی شود.
دانش آموزان باید آموزش ببینند که جز نزاع و خشونت و استفاده از هرگونه سلاح حتی سنگ، با استفاده از کلام و گفتوگو میتوان مشکلات را مرتفع کرد. در کنار اینها باید فرهنگ زیبای کتاب و کتابخوانی در میان مردم بویژه نوجوانان نهادینه شود که تاثیر چشمگیری در کنترل خشم و دوری از نزاع دارد.

حقیقتفرد: اساسیترین، مهمترین و زودبازدهترین راهحل، کنترل است. اقداماتی مانند آموزش دیر جواب میدهد و ممکن است در طول نسل بازدهی داشته باشد. مسیرهای شهری باید با نظارت و دوربینگذاری بیشتری همراه باشد. زیرا اگر مردم بدانند دوربین، ناظر اقدامات خشونت بار آنان است و پلیس بزودی آنان را دستگیر خواهد کرد، هرگز اقدام به نزاع نمیکنند یا دست کم آمار آن کاهش پیدا میکند. در درازمدت نیز باید رعایت حریم شخصی را به افراد آموزش دهیم. در کل باید به این نقطه برسند که اگر کسی حرف نادرستی به آنان زد یا دست به یقه شد، حق ندارند به خشونت متوسل شوند، مگر در موارد خاص. بهتر است این مساله را از کودکی به فرزندانمان آموزش دهیم.

افشارنادری: به عقیده من قانون میتواند تسهیلکننده امور و کاهش آمار نزاع و خشونت باشد. باید مجازاتهایی تعیین شود که بزرگتر از جرم رخ داده باشد. ضمن اینکه باز هم تاکید میکنم قانون باید از افراد حمایت کند. اگر قانون به همه افراد به یک چشم بنگرد و قانونمداری را بدون چشمپوشی در مورد همه رعایتکند، قطعا آمار خشونت و نزاع هم کاهش پیدا میکند.

قانون ممنوعیت استفاده از سلاح سرد در مجلس تصویب شده، اما اینکه الان براحتی خرید و فروش میشود، نشاندهنده نقص این قانون نیست؟

حقیقتفرد: باید قانون را هدفمند کرد. معتقدم حمل تمام وسایلی که امکان ضرب و جرح با آنها وجود دارد باید محدود شود، چون در زمان نزاع، افرادی که چاقو و سلاح سرد همراه دارند، دل و جرات بیشتری پیدا میکنند. تا زمانی که این ابزار در خانه نگهداری شوند، نباید حساسیت به خرج دهیم، اما باید به مردم آموزش دهیم و بگوییم در زمان رانندگی شما به ابزار رانندگی نیاز دارید، نه چماق و چاقو. اگر هم مردم در مواردی احساس ناامنی کردند، باید به پلیس اطلاع دهند تا امنیتشان تامین شود.

افشارنادری: نقص قانون وجود ندارد و پیش بینیهای لازم انجام شده، اما مساله این است که مردم از حمایت قانون برخوردار باشند. اگر مردم حمایت قانون را داشته باشند، هرگز خود شخصا قانون را با استفاده از چاقو و قمه اجرا نمیکنند. مردم آزادی خود را محدود کرده و در اختیار قانون قرار دادهاند که در موارد لزوم از آنها حمایت کند. مردم باید به این اطمینان برسند که قانون از آنها در همه جا حمایت میکند.

رزاقی: جرم خرید و فروش و حمل سلاح به هر شکلی باید سنگینتر از آن چیزی باشد که در قانون وضع شده است تا افراد براحتی نتوانند به آن دسترسی داشته باشند، زیرا
سهل الوصول بودن سلاح سرد باعث ترویج هر چه بیشتر خشونت و در پی آن نزاع میشود.

در چه مناطقی بیشتر شاهد نزاع و استفاده از سلاح سرد هستیم؟

افشارنادری: هر جا فشار ساختاری بیشتر باشد، نزاعکنندگان بیشتر از سلاحهای سرد استفاده میکنند.

مثلا در جنوب شهر یا جاییکه فاصله طبقاتی بیشتر است، شاهد استفاده بیشتر از سلاح سرد هستیم.

رزاقی: در جوامعی که فرهنگ ارتباطی ضعیف است یا فرهنگ کتابخوانی در پایینترین مرحله خود قرار دارد، یا حاشیه شهرها و نقاط محرومکه از حداقل امکانات برخوردارند، بیشتر میبینیمکه از سلاح سرد استفاده میشود.

حقیقت فرد: در تهران و البرز و در مجموع اغلب استانهای پرجمعیت آمار نزاع بالاست، اما در مناطق روستایی آمار نزاع پایین است، چون معمولا به پلیس مراجعه نمیکنند و نزاع در حد قبیلهای مرتفع میشود. اما در حاشیه شهرها، شهرکها، مناطق حاشیهای و فقیرنشین، آمار ضرب و جرح و نزاع بالاست. بر اساس آمارهای پزشکی قانونی که سال 96 منتشر شد، سالانه بیش از 500 هزار پرونده نزاع به این سازمان ارسال میشود، در حالیکه تعداد موارد جرم خیلی بیشتر از عددی است که ذکر میشود.

چرا اغلب نزاعکنندگان خیلی راحت از سلاحهای سرد مثل چاقو، قمه یا حتی قفل فرمان خودرو استفاده میکنند؟

رزاقی: خشم در زمان نزاع بهقدری قدرتمند است که افراد حس میکنند تنها با استفاده از چاقو یا هر سلاح دیگری میتوانند آن را خالیکنند. از نظر علم روانشناسی، وسیلهای مانند چاقو افراد را دچار ترس و وحشت کرده و باعث عقب نشینیآنان میشود. به همین دلیل، معمولا افرادی از سلاحهای سرد استفاده میکنندکه تیپ شخصیتی عصبی دارند تا عصبانیتشان را تخلیه کنند.

افشارنادری: برای افراد نزاعکننده مهم است که پیروز دعوا باشند وآن لحظه حرفشان به کرسی بنشیند. حالا به هرقیمتی. ما متاسفانه طاقت باخت نداریم، حتی در نزاعها. متاسفانه یکی از مشکلاتی که در عصبانیتها وجود دارد این است که نمیتوان آن لحظه درست فکر کرد و تصمیم گرفت. برای همین افرادی در جریان این نزاعها کشته شده یا بشدت مورد ضرب و جرح قرار میگیرند.

حقیقتفرد: یک مشکل ما این است که تعریف درستی از سلاح سرد نداریم. چند سال است که استفاده از سلاح سرد ممنوع و قانون آن هم به تصویب رسیده است. اما سوال این است که آیا چاقوی آشپزخانه هم جزو سلاح سرد طبقهبندی میشود؟ اگر سلاح سرد محسوب کنیم برای هرکسی که آن را نگهداری میکند، گرفتاری درست میشود، اگر هم محسوب نکنیم، خیلی از قتلها بوسیله همین ابزار خطرناک رخ میدهد. خیلی از افراد میگویند چاقو همراهمان است، اما استفاده نمیکنیم. باید اینها را هم اعلام جرم کرده و فضا و ظرفیت را از آنان سلب کنیم تا جلوی جرم اصلی گرفته شود.

لیلا حسین زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها