جام‌جم سریال‌های کره‌ای مطرح پخش شده از رسانه ملی را بررسی می‌کند:

جومونگ، یانگوم و دیگر مسافران چوسان !

کشور 51 میلیون نفری کره جنوبی به لحاظ جغرافیایی نزدیکی چندانی با کشورمان ندارد؛ با این حال اهالی پوست‌زرد و چشم‌بادامی این کشور به چهره‌هایی آشنا برای بسیاری از ایرانیان و فارسی‌زبانان تبدیل شده‌اند و قصرهای تک‌طبقه و مجلل و رنگارنگ و سلسله‌های پادشاهی پی‌درپی و جنگ‌ها و بویژه سبک لباس پوشیدن و آرایش‌های ظاهری دوره‌ای از تاریخ آن کشور، برای هموطنانمان بسیار آشناست. اتفاقی که البته آشنایی‌اش را در وهله نخست، مدیون و مرهون پخش شدن سریال‌های تاریخی تولید این کشور از رسانه ملی می‌توان دانست؛ سریال‌هایی چون جواهری در قصر، افسانه جومونگ، امپراطور دریا و امپراطور بادها که دوبله شدن و پخششان از شبکه‌های مختلف سیما، نگاه مخاطبان بی‌شماری را به این مجموعه‌ها جلب کرد و از قضا این مخاطبان، ارتباط حسی و عاطفی چندانی هم با مجموعه‌ها برقرار کردند. این روزها یک مجموعه کره‌ای جدید با نام «افسانه اوک‌نیو» در واحد دوبلاژ سیما در حال دوبله و آماده شدن برای پخش است و به این بهانه در گزارش امروز جام‌جم، به مطرح‌ترین سریال‌های کره‌ای پخش شده از رسانه ملی نگاهی دوباره انداخته و مرورشان کرده‌ایم تا شاید از رموز جذابیت و تاثیرگذاری دوچندان این مجموعه‌ها آگاهی یابیم!
کد خبر: ۱۱۷۲۷۶۲

جواهری در قصر:

بحران سوپ کلم برای پادشاه

یکی از اولین مجموعههای تلویزیونی کرهای زبانی که در ایران ترجمه و پخش شد، مجموعه جواهری در قصر بود که نخستین بار در پاییز سال 85 از شبکه دوی سیما روی آنتن رفت. این مجموعه داستان دختری به نام یانگوم را از دوران کودکی تا بزرگسالی روایت میکرد که استعدادی فوقالعاده در آشپزی و مزهیابی و نیز طب سنتی و پزشکی داشت و با تلاشهای خود توانست بهعنوان آشپز و پزشک برتر قصر پادشاهی انتخاب شود. یانگوم حتی یک مورد زایمان سزارین (یا همان رستمینه خودمان) را هم در کارنامه داشت و کرهایها معتقدند او نخستین کسی بود که به این شیوه، فرزند به دنیا آورد.

مجموعه جواهری در قصر در سال 2003 با مجموع هزینه 15 میلیون دلار توسط کانال امبیسی کره جنوبی تهیه شد، بهعنوان یکی از ده سریال درام برتر کرهجنوبی برگزیده، و با فروشش به حدود 91 کشور جهان هزینهای برابر با 4/103 میلیون دلار به دست آورد.

طبق مدارک و شواهد به دست آمده از تاریخچه سلسله یو سون و نیز مدارک پزشکی آن زمان، فردی با نام یانگگوم واقعاً در تاریخ این کشور وجود داشته و اولین پزشک زن دربار پادشاهی بوده است. جواهری در قصر ارزشهایی چون سختکوشی، خوشقلبی، ایمان و اتکا به خود را ترویج میکرد و در عین حال اطلاعاتی مفصل و البته غیرمستقیم از بخشی از تاریخ کرهجنوبی و فرهنگ تغذیه و معیشت مردم در آن دوران میداد.

لی یونگآئه یا همان بازیگر نقش یانگوم سریال هم بعد از بازی در این مجموعه حسابی معروف و مطرح شد؛ معروفیتی که تنها به مردم عادی منحصر نبود و حتی حسن قاضیزادههاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که سال گذشته به کرهجنوبی سفر کرده بود، با این بازیگر دیدار و از او تقدیر کرد.

افسانه جومونگ:

افسانهسازی با چاشنی قهرمانپروری

دومین سریال کرهای پرطرفدار بعد از جواهری در قصر، افسانه جومونگ بود.

مجموعهای که در همان فضا و حس و حال جواهری در قصر، اما با رویکردی تاریخی و جنگجویانهتر پیش میرفت و فضایی خشن داشت. این مجموعه در فاصله سالهای 2006 تا 2007 میلادی از شبکه امبیسی کره به نمایش درآمد و با فاصلهای کوتاه، در سالهای 87 تا 88 از شبکه سه ایران روی آنتن رفت و حسابی دیده شد.

شخصیت اصلی این مجموعه جومونگ، سرداری بود که وجودش ریشه در افسانههای تاریخی کره جنوبی دارد و حتی شاید به نوعی بشود او را شبیه به شخصیتهایی چون گیلگمش، سورنا، رستم و شماری از جنگجویان دیگر تاریخ خودمان دانست.

وجه تشابه این سریال تاریخی با تاریخ کشورمان البته همین یک مورد نبود و در موارد دیگری چون نوع جنگها و اقدامات جومونگ و مواردی دیگر، تاریخدانانی بودند که داستان این مجموعه را برگرفته از تاریخ ایران باستان میدانستند.

البته تنها وجود شخصیت جومونگ در موفقیت این مجموعه در ایران نقش نداشت و برای بازیگر نقش مقابلش یعنی سوسانا، میشود سهمی حتی بیشتر در نظر گرفت. بانو سوسانو دختری مستقل و با روحیهای جنگجو بود که بعد از گذراندن سختیهایی در کودکی، نهایتا همسر دوم جومونگ، پادشاه امپراطوری گوگوریو شد. تصویر جومونگ و سوسانو در کنار هم خیلی زود روی لوازمالتحریر کودکان، کیفهای مدرسه و حتی برخی لوازم خانگی رفت و احسان علیخانی هم در ویژهبرنامهای که عید یک سال بعد اجرا میکرد، با سونگ ایلگوک بازیگر نقش جومونگ در این مجموعه گفتوگو کرد.

خانواده کیمچی:

آشپزی سنتی با چاشنی کرهای

مجموعههای نمایشی کرهای زبانی که از شبکههای مختلف سیما روی آنتن رفتند و در ایران هم مورد توجه قرار گرفتند، عمدتأ مجموعههایی تاریخی بودند. با این حال تعدادی سریال با رویکرد و فضای معاصر را هم در میانشان میتوان دید که پخششان به همان اندازه مورد توجه قرار گرفت.

از جمله این مجموعهها، سریالی خانوادگی - اجتماعی و تا اندازهای طنز به نام خانواده کیمچی بود که سال 2011 تا 2012 در 24 قسمت از شبکه جی.تی.بی.سی کرهجنوبی پخش شد و در ایران هم نوروز سال 94 از شبکه نمایش سیما روی آنتن رفت.

در این مجموعه سونگ ایلگوک یا همان جومونگ معروف، نقش جوان خلافکاری به نام گی هوته را بازی میکند که در یکی از روزها به یک رستوران میرود و این مکان به نظرش آشنا میآید. کمی بعد متوجه میشود که دوران کودکی اش را در این محل گذرانده است و احتمال میدهد فرزند صاحبان آنجا باشد.

جدای از این خط داستان اصلی، محوریت کلی مجموعه حول غذایی به نام کیمچی میگردد و خانواده کیمچی که رستوراندار هستند، انواع مختلف این غذا را طبخ میکنند. کیمچی از جمله غذاهای سنتی کره جنوبی و نوعی خوراک تخمیر شده است که از ترکیب کلم چینی، فلفل قرمز و سبزیجات و ادویههای گوناگون تهیه میشود و کرهایها تعصبی خاص نسبت به آن دارند؛ آنقدر که این مجموعه را میسازند تا پخشش، این غذا را به دیگر کشورها هم معرفی کند.

امپراطوری بادها:

تکثیر ژن جومونگ

امپراطوری بادها هم دیگر سریال کرهای پخش شده از رسانه ملی بود. سریالی که نخستین بار در سال 2008 از شبکه کیبیاس آن کشور روانه آنتن شد و سال 1389 پایش به کشورما و آنتن شبکه سه سیما رسید. امپراطوری بادها که به عنوان ادامه داستان جومونگ و در واقع با نام جومونگ 2 هم شناخته میشود، سرگذشت شخصیتی به نام موهیول که نوه جومونگ و سومین پادشاه سلسله گوگوریو است را روایت میکرد.موهیول شاهزادهای بود که از ابتدای تولدش، پیشگوییهایی درباره او شد و بهدلیل همین پیشگوییها او توسط پدرش (پادشاه یوری) رانده شد و بعدها به دشمنی علیه پدرش برخاست؛ ولی متوجه اشتباه خود شد. او که در زندگیاش بارها تا حد مرگ رفت، به کمک شاهزاده بویو (بانو یون) نجات پیدا کرد اما نتوانست با او ازدواج کند. بسیاری از منتقدان تلویزیونی اهل کرهجنوبی، امپراطوری بادها را از حیث جنبههای فنی و ساختاری، فیلمنامه، نوع روایت و جلوههای ویژه و صحنههای مربوط به جنگ گامی جلوتر از افسانه جومونگ میدانند. با این حال این مجموعه در پخش از شبکه سه سیما، نتوانست اقبال آن مجموعه را تکرار کند و مخاطبان کمتری هم داشت.

آقای دکتر:

فرصتی برای یک فرهنگسازی درست

مجموعه آقای دکتر (یا نام اصلیاش: دکتر خوب) که توسط شبکه کی.بی.اس ساخته شد و در ایران هم اخیرا از شبکه دو سیما روی آنتن رفت، قصه دکتر جوانی را روایت میکرد که علیرغم اینکه پزشکی ماهر و باتجربه بود، در زندگی شخصی مبتلا به بیماری رفتاریای با نام ساوانت اوتیسمی هم بود و با این حال میکوشید تا با کمک همکاران و اطرافیان و با غلبه بر بیماریاش، زندگی اجتماعی خود را به درستی جلو برده و با کنترل صحیح بیماریاش به یک جراح کودکان تبدیل شود. ماهیت و محتوای اصلی این مجموعه در واقع تلاشهای این دکتر جوان و کمکهای اطرافیان او برای کنترل بیماریاش بود؛ اتفاقی که در وهله اول به منزله نوعی معرفی و ایجاد شناخت نسبت به این بیماری برای مخاطبان محسوب شده و آنها را با ویژگیهای رفتاری بیماران مبتلا به اوتیسم و ساوانتیسم و نشانهها و علائم آن آشنا میسازد و در وهلههای بعدی طریقه صحیح رفتار با این بیماران را به اطرافیان و اجتماع آموزش میدهد. این مجموعه فرهنگسازی درستی نسبت به بیماران و یا افراد حائز شرایط خاص دارد و در ایران هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.

چرا ما ایرانیها کرهایها را دوست داریم؟

مجموعههای معرفی شده در این گزارش تنها نمونههایی از فهرست بلند سریالهای کرهای بودند که در ایران دوبله و پخش شدند و با اقبال هم مواجه بودند. در پاسخ به این سوال که چرا مجموعههای کرهای را دوست داریم، به عوامل مختلفی میتوان اشاره کرد.

شاید اولین دلیل این باشد که سریالهای کرهای را دوست داریم، چون مدیران صدا و سیما دوست دارند و این محصولات را در سبد خرید فرهنگیشان از کشورهای مختلف قرار میدهند. البته تا اندازهای طبیعی هم هست.

کره هم همچون ایران، کشوری صاحب قدمت و با فرهنگ است و تفاوت تنها اینجاست که آنها بهتر از ما بلد بودهاند این فرهنگ را بازسازی کرده و بر اساس آن مجموعه بسازند.

همچنین در مقایسه سریالهای کرهای با سریالهای دیگر کشورها میبینیم که هنجارهای کرهای، با جامعه ما همسوتر است و عرفیات اخلاقی، روابط میان شخصیتهای زن و مرد و حتی پوشش بازیگران، نیاز به تعدیل کمتری نسبت به سریالهای اروپایی و آمریکایی دارد.

عامل دیگر، خود ما مخاطبان هستیم. ما شبکهای که مشغول پخش سریالی کرهای است را برای دیدن انتخاب میکنیم. کرهایها گرچه بازیگرانی چندان حرفهای نیستند و بازیهایشان در صحنههای شاد و غمگین اغراقشده به نظر میرسد، اما در نویسندگی دست خوبی دارند و با عوامل جذابیتآفرینی آشنا هستند. همین است که مخاطبی که از صبح درگیر اتفاقات روزمره بوده، ترجیح میدهد مقابل تلویزیون بنشیند و ساعتی یک داستان پرکشش و البته کم تنش را دنبال کند.

مجموع این دلایل و اتفاقات و نیز اقبالی که مخاطبان طی سالهای اخیر به تماشای سریالهای کرهای نشان دادهاند، میتواند درس خوبی برای فیلمنامهنویسان و کارگردانان ایرانی باشد تا مجموعههای تولیدی خودمان هم به آن کشش و جذابیت دست پیدا کنند.

زهرا غفاری

رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها