گفت‌وگوی «جام‌جم» با محمود عزیزی، بازیگر پیشکسوت

سینمای مبتذل نتیجه حاکمیت سرمایه است

محمود عزیزی از جمله مدرسان حیطه بازیگری است که تجربیات قابل اعتنای بازیگری خود را در تلویزیون داشته است. عزیزی فعالیت بازیگری خود در تلویزیون را از اوایل دهه 70 و با مجموعه خاطره‌انگیز «نیمه پنهان ماه» آغاز کرده و در بیش از دو دهه بعد نامش در برخی از مجموعه‌های مخاطب‌پسند تلویزیون و از جمله عملیات فوق سری، تولدی دیگر، ستایش و روشن‌تر از خاموشی به عنوان بازیگر آمده است.
کد خبر: ۱۱۶۷۰۷۸
سینمای مبتذل نتیجه حاکمیت سرمایه است

عزیزی آخرین بار نوروز امسال با مجموعه تعطیلات رویایی روی آنتن رفت و در ماههای اخیر هم به دنبال کارگردانی سریالی به نام گاراژ وصال برای شبکه دوم سیما بوده است. عزیزی در گفتوگو با جامجم درباره وضعیت گاراژ وصال و فعالیتهای تلویزیونیاش حرف زده است.

از پیشنهادات تازه تلویزیونیتان بگویید و اینکه کیفیت فیلمنامههای پیشنهادی نسبت به سالهای گذشته چطور است؟

پیشنهاد بازیگری برای تلویزیون همیشه هست، اما پیشنهادی را قبول میکنم که به دلم بچسبد چون اگر اساس را به تجربهگرایی بگذاریم من تجربههایم را در تلویزیون کردهام و اکنون در موقعیتی هستم که باید انتقالدهنده تجربیات به جوانان باشم. پس چه بهتر که به سراغ سریالهایی بروم که آنقدر قابل اعتنا باشند که به عنوان نمونهای از درام درست بتوانم آنها را به جوانان هنرجو معرفی کنم. درباره کیفیت فیلمنامهها هم چندان تغییری حادث نشده؛ اغلب با کلی پیشنهاد متوسط روبهروییم و معدودی پیشنهاد خوب! پیشنهادات نامناسب هم تا دلتان بخواهد هست ولی به هر حال زیربار چنین پیشنهاداتی نمیروم.

مدتهاست به دنبال ساخت سریالی به نام گاراژ وصال بودهاید. کار تولید این سریال بالاخره به کجا رسید؟

زمانی بود که چون برخی چهرههای سرشناس کارگردانی در تلویزیون حضور داشتند جرأت اینکه به عنوان کارگردان طرحهایمان را ارائه کنیم نداشتیم، اما حدود سه سال قبل بود که بهواسطه آن که حس کردم تلویزیون نیاز دارد به سریالهای پرکشش جذاب طرح یک سریال خانوادگی متکی بر مباحث روز را به شبکه دوم ارائه کردم. این سریال که گاراژ وصال نام داشت در کنار روایت یک داستان جذاب برخی از مناسبات اجتماعی ـ فرهنگی و آسیبهای اجتماعی را بازتاب میداد و میتوانست شرایطی را ایجاد کند که مخاطب حین تماشای سریال برای لحظاتی هم که شده سوزنی به خودش بزند و بازتاب رفتارهای نادرست خویش را در اجتماع ببیند، اما هنوز موفق به تولیدش نشدهام.

چرا این مجموعه به تولید نرسید؟ فیلمنامهاش تأیید نشد یا آن که مشکلات دیگری داشت؟

طرح سریال گاراژ وصال را به شبکه دو ارائه دادم و مدیران شبکه هم طرح را پسندیدند، اما تولید را منوط کردند به پیدا کردن اسپانسر و از آنجا که مدتها بود برجسازی را کنار گذاشته بودم!! (میخندد) ناچار شدم طرح را مسکوت بگذارم تا ببینم در آینده چه میشود. افسوسم از این است که عمر میگذرد و طرحهای اینچنینی خاک میخورند فقط چون بودجه نیست!

این محدودیت بودجه در سالهای اخیر بسیاری از طرحهایی که مدیران سیما هم راغب به تولید آن بودهاند را هم به محاق برده.

متأسفم که چنین است. چون نباید شرایط به سمتی برود که فقط صاحبان سرمایه بتوانند به کار تولید دست بزنند. حاکمیت سرمایه است که سینما را به کمدیسازیهای پر از شوخیهای مبتذل کشانده و نباید شرایط به سمتی برود که تلویزیون هم به چنین نقطهای برسد. فکر میکنید چرا موسیقی یا سینمایمان حتی 10 درصد جامعه را به خود جلب نمیکند؛ به خاطر همین تأثیرگذاری صاحبان سرمایهای است که عمدتا بویی از هنر اصیل مردمی نبردهاند و فقط و فقط تنور ابتذال را گرم میکنند. ما ادعای این را داریم که جزو معدود ممالک دنیا هستیم که هم سینما و هم تلویزیونمان، مولد است پس باید به سمت تولیداتی برویم که حرفی برای گفتن داشته باشند و این مهم هم رخ نمیدهد مگر با ارجحیت صاحبان اندیشه بر صاحبان سرمایه. به هر حال مشکل کمبود بودجه باید حل شود، اما از آن مهمتر استفاده بهینه از بودجه فعلی است؛ باید به سمت چابکسازی رفت و از کارمندی پرهیز کرد. باید در تعیین بودجه برای پروژهها کیفیت آنها مدنظر قرار گیرد و نه آشنایی و رابطه و...؛ اگر این اتفاق بیفتد یقینا اوضاع به مراتب بهتر از اینی خواهد بود که میبینیم.

آخرین کار تلویزیونی شما «تعطیلات رویایی» بود. تا چه اندازه از آخرین مجموعه تلویزیونیتان رضایت دارید؟

«تعطیلات...» یک قصه مناسبتی خوب داشت و نجیبانه به دنبال خلق کمدی بود و در میان پیشنهاداتی که به من شده بود، پیشنهاد آبرومندانهای بود، اما دستکاری فیلمنامه اولیه باعث سستی برخی اپیزودها و در نهایت نزول تدریجی سریال شد.

این به قول شما «دستکاری فیلمنامه» باعث متأثر شدن نقش شما هم شد؟

وقتی روایت دچار سستی میشود مشخص است که کاراکترها هم خدشهدار میشوند و نقش من هم متأثر از کل کار دستخوش تغییر و تحول شد. به قول معروف وقتی شهر شلوغ میشود همه چیز و همه کس دستخوش تغییر میشوند و عین این اتفاق هم وقتی میافتد که فیلمنامه اثری تغییر میکند، ولی نباید فراموش کرد همین مجموعه هم از بسیاری کارهای مناسبتی دیگر کیفیتی مقبولتر داشت و حداقل باعث شرمندگی نشد.

از جمله بازیگران تلویزیون هستید که عقبه تئاتری دارید و تئاتر هم تدریس میکنید. از نقش تلویزیون در توسعه تئاتر بگویید.

فارغ از برنامههای آموزش و تحلیلمحور که میتواند به رشد تئاتر کمک کند، اکنون که بازپخش تلهتئاترهای موفق را در شبکه چهارم میبینیم جای خالی این مدیوم نمایشی بیش از هر زمانی در رسانه ملی حس میشود. میتوان تلهتئاترسازی را احیا کرد بخصوص که هزینه چندانی هم نیاز ندارد و فقط به آدمهای توانمند نیازمندیم که در کشورمان فراوان یافت میشوند. زمانی امثال داریوش مودبیان برای رسانه ملی، تلهتئاترهایی ساختند که هنوز هم تماشایشان مخاطبان را به وجد میآورد. چرا نشود دوباره این تولیدات را احیا کرد؟ در کشور ما کلی گروه نمایشی قوی داریم که کافی است فقط قدری به آنها فضا دهند تا استعداد خود را نشان دهد؛ تلویزیون میتواند با بهکارگیری کارگردانان مجرب تئاتر و در کنارش استفاده از این گروههای نمایشی تلهتئاترهایی اخلاقمدار تولید کند که حتی الگوی تولید سریالهای تلویزیونی شود.

شناسنامه

محمود عزیزی (متولد ۲۴ آذر ۱۳۲۳، تهران) بازیگر، نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر، تلویزیون و سینما ایران است.

عزیزی در 24 سریال با تلویزیون همکاری کرده و در 14 فیلم سینمایی هم بازی کرده است.

او هم‌اکنون عضو هیات علمی و استاد تمام دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی، پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

مظفر حامدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها