چرا ایرانی‌ها باغ می‌ساختند؟

پردیس‌های پارسی

به هر جای ایران که سفر کنید، باغی دلربایی می‌کند؛ از دل کویر گرفته تا کنار دریا و در جوار کوه‌ها. باغ ایرانی در سراسر ایران زندگی می‌کند و حیات دارد. هر چند امروزه دیگر به سبک گذشته ساخته نمی‌شود، اما یادگارهای پیشینیان شمال تا جنوب و شرق تا غرب ایران را گرفته است.
کد خبر: ۱۱۶۶۲۹۳

در سده چهارم پیش از میلاد مسیح، ایرانیها باغسازی را آغاز کردند. در این دوره تاریخی که هخامنشیان در ایران حکومت میکردند، هم مردم و هم پادشاهان به ساختن باغ و باغچه اطراف محل زندگی خود علاقه خاصی داشتند و تخت جمشید نمونه یکی از باغهایی است که هخامنشیان آن را ایجاد و با معماری خاصی طراحیاش کردند.

آنها به باغهایی که میساختند، پردیس میگفتند. پردیس نام اصلی همان چیزی است که ما امروزه آن را باغ ایرانی مینامیم. این اصطلاح تازه، ترجمه Persian garden است که از دیگر زبانها و در بستر پژوهشهای ایرانشناسان غیر ایرانی به فرهنگ و زبان ایران وارد شده است.

پردیس که معنی بهشت میدهد، به شکل فردوس وارد زبان عربی و به شکل پارادایز وارد دیگر زبانها شد. پردیسها علاوه بر نظم دادن به طبیعت، نوعی بازسازی بهشت روی زمین بودند که انسان ایرانی نسبت به ساخت آنها رغبت نشان میداد. او تصور میکرد بهترین و کاملترین زندگی در بهشت وجود دارد و پر از درخت و گل و زیبایی است. جویهای آب در آن روان است و طبیعتش با انسان همراه و دوست شده است. این اندیشه موجب شد علاوه بر نظم دادن به طبیعت، بهشت زمینی ساخته شود که به او یادآوری میکرد اگر کارهای خوبی انجام دهد، بهشت پاداش اوست.

باغسازی ایرانی که از قبل از اسلام و دوره هخامنشیان شکل جدی به خود گرفته، در زمان ساسانیان ادامه پیدا کرده و پس از آن در دوره اسلامی به اوج خود رسید. در این دوره، سنت باغسازی به دیگر کشورها هم منتقل شد و سرزمینهای اطراف ایران، باغهایی به شیوه ایرانی ساختند یا از معماری ایرانیها در باغ تاثیر گرفتند.

از آنجا که باغسازی ایرانی یک سنت مستقل و تاثیرگذار است، شکل خاصی هم دارد. معماران ایرانی به دلیل کمبود آب در این کشور باغها را در مسیر جویها و قناتها میساختند، اطراف آن دیوارهای بلندی میکشیدند و فضای مناسبی را به ساخت عمارت یا کوشک و استخر اختصاص میدادند. آنها تمام تلاش خود را میکردند تا باغ فضایی آرامبخش و دلربا داشته باشد.

در ساخت باغ هم مانند خانه ایرانی دقت به هندسه، حرف اول را میزده است. باغساز ایرانی به شکل هندسی توجه نشان داده و تقریبا همه چیز را به شکل قرینه میساخته تا فرمولهای هندسی به باغ نظم بدهد، به این صورت که ساختمان جایی میان باغ قرار گرفته و آبنما یا استخر هم مقابل آن است. در بیشتر باغها در چهار سمت ساختمان با خیابانهایی روبهرو میشویم که جوی آب از آنها میگذرد و الگوی چهارباغ ایرانی را میسازد. این خیابانها پر از درخت و گل هستند و درختان در دو طرف آنها دقیقا مقابل هم کاشته شدهاند تا دالانی خنک و زیبا بسازند. جویها در سراسر باغ به یک میزان جاری میشدند تا هم درختان را آبیاری کنند و هم در این سرزمین کم آب، زیبایی را با آب به نمایش بگذارند.

در اقلیم گرم و خشک سرزمین ایران، وجود باغهای سرسبز و خرم همیشه به عنوان مکانی خنک و آرام برای آسایش، لذت و تفریح مورد توجه بوده، پس در این اقلیم یکی از اهداف مهم، ایجاد سایه و تولید خنکی است. اما باغسازی هم مانند هر پدیده دیگری دلایل سیاسی هم دارد و حاکمان در طول تاریخ، با انگیزههای مختلفی باغ ساختند.

برخی باغها با انگیزههای اقتصادی برای برداشت محصول ساخته شدند، اما دستهای برای نشان دادن قدرت حکومت ساخته شده و برخی دیگر هم برای زیبا کردن محیط. در دوران اسلامی که باغسازی در ایران شکوه خاصی داشته، برخی باغها برای کشت گیاهان دارویی ساخته شده و علاوه بر زیبایی، مصرف درمانی و شفابخشی داشتند.

باغها تا دوران صفوی در اختیار حاکمان بودند و مردم سهمی در استفاده از آنها نداشتند تا اینکه صفویان برای اولینبار سراغ جنبهای از باغ رفتند که تا پیش از این وجود نداشته است. آنها برای اولینبار باغهای مردمی را ساختند. این باغها شبیه پارکهای امروزی بود و در روزهای خاصی مردم میتوانستند از آنها استفاده کنند.

باغ ایرانی یا پردیس دارای کالبدی است که فلسفه زندگی ایرانیها را نشان میدهد و علاوه بر بازسازی بهشت، نظم دادن به طبیعت و بهرهبرداریهای سیاسی، اقتصادی و درمانی فلسفه فکری یک ملت را هم به نمایش میگذارد. باغ برای انسان ایرانی قرنها صحنه بزرگترین شادمانیها و محلی برای گریز از پیچیدگیهای زندگی روزمره بوده است. او خسته از کار و تلاش به باغها میآمده تا در جوار طبیعت آرام بگیرد. او نبود باغ را به عنوان فقدانی در طبیعت به آن اضافه کرده است تا چهره خشک طبیعت ایران را تغییر دهد و رویاهای غیرمادی و نیازهای مادی خود را در آن بسازد. باغ از طرفی محل تفرج، تفکر، شکار و خوشگذرانی است و از طرف دیگر بهشتی است روی زمین که در شعرهای ایرانی از آن به عنوان نمادی از جاودانگی و زیبایی یاد میشود. حضور باغ در اشعار و موسیقی ایرانیان هم مورد توجه است و درونمایه بسیاری از هنرهای آنان را تحت تاثیر خود قرار داده است. نمونههای این اتفاق را میتوان در هنر نگارگری و فرش ایرانی که شباهت بسیاری به طراحی باغهای ایرانی یا پردیسها دارند، مشاهده کرد.

زینب مرتضاییفرد

خبرنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها