روح پاک سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، این شاعر آزاده اهل آذربایجان، در بامداد 27 شهریور 1367، به سوی بارگاه پروردگارش پرکشید. این روز را به افتخار خدمات ارزنده این شاعر پراحساس به ادبیات پارسی، روز شعر و ادب پارسی نام نهاده اند. همین موضوع بهانه خوبی بود برای هم کلام شدن با دکتر میرجلال الدین کزازی این استاد زبان شیرین و شکّرین پارسی و مولف و مترجم عرصه ادبیات و شاعر گرانقدر که بسیاری از ایرانیان با صدای زیبای ایشان لذت ها برده اند و او را به خاطر عدم استفاده از هرگونه کلمه غیرپارسی در صحبت هایش میستایند.
کد خبر: ۱۱۶۵۱۷۱
کارکرد زبان رسانه در زبان پارسی

با او با محوریت کارکرد زبان رسانه در زبان پارسی صحبت کردیم و از شیرینی نوع حرف زدنش حظ و بهره بردیم.

نظرات ایشان که در گفتگو با جام جم آنلاین به زبانی زیبا و نغز بیان شد را از دست ندهید:

از نگاهی بسیار فراخ، رسانه به تیغی می ماند دو دم؛ خواست من از این سخن، از این نگاره و انگاره زنگارینه این است که دو بهره یک سره ناساز می توان از رسانه برد.

یک دم رسانه می تواند بسیار سودمند، کارساز، سازنده و مایه آغازی باشد. سوی دیگر به وارونگی می تواند بسیار زیان بار، ویرانگر و مایه پژمردگی شمرده بشود. بسته به اینکه ما از کدامیک از این دو دم بهره می بریم، آن بهره، بهره ای دیگر خواهد بود ناساز با بهره نخستین.

از رسانه گریزی نیست؛ رسانه ابزار است. به آن کاردی برّان می ماند که کاردپزشک یا جراح آن را به کار می گیرد برای اینکه بیماری را از درد و مرگ برهاند، اما همان کارد به گفته پیر بلخ اگر در دست زنگی مست باشد، آن زنگی با آن کارد هنگامه ای برخواهد انگیخت و کسانی را آسیب خواهد زد و خواهد کشت.

رسانه در پیوند با زبان، همین کارکرد ناساز دوگانه را می تواند داشت. اگر در رسانه از زبان به درستی و به شایستگی بهره ببرد، زبان نیرو خواهد گرفت، پرورده خواهد شد، از سستی و کاستی و نابهنجاری به دور خواهد ماند؛ اما اگر در رسانه از زبانی بی اندام، نابهنجار و آشفته بهره ببرد کارکردی بسیار زیان بار و ویرانگر خواهد داشت. این دوگانگی در کارکرد رسانه در پیوند با زبان به دامنه گسترده آن بازمی گردد.


رسانه در روزگار ما به هر گوشه ی نهان راه جسته است، تا اندرونه خانه ما رفته است به ویژه رسانه های دیداری و شنیداری. بخشی گسترده از آشفتگی و نابهنجاری زبان پارسی به این رسانه ها باز می گردد؛ چرا؟ کسانی که در این رسانه ها سخن می گویند یا برنامه ای را به انجام می رسانند با زبان پارسی، با نغزی ها و نازکی ها و توانمندی های آن به درستی آشنایی ندارند؛ از همین روی به زبان، زیانی گران و تاوانی هنگفت می رسانند.

گاهی زبان دراین برنامه ها به ویژه برنامه های دیداری، دست مایه شوخی و خنده و لودگی می شود. شما، واژه شوخ و لوده را اندکی پس از آن از زبان همگان می شنوید. نمونه ای برجسته، آشکار و روزآمد از آن برنامه ای بود که زبانی ویژه و برساخته را در آن به کار می بردند.

هنوز هم آن واژگان که پیداست واژگانی بهنجار و درست و به آیین نیستند، گهگاه بر زبان مردم می رود. اگر رسانه بخواهد به زبان پارسی که زبانی است شکّرین و شیوا یاری برساند، می باید یکی از بنیادین ترین پرواهای سرپرستان رسانه، زبان پارسی باشد.

برای نمونه اگر می خواهند گوینده ای را در رسانه دیداری یا شنیداری به کار بگمارند، می باید با آزمون های سخت پارسی دانی او را بسنجند، به هرکس از راه می رسد آوای خوشی دارد یا بر و رویی دلپسند، توان و امکان آن را ندهند که در رسانه سخن بگوید.

اگر این پروا در رسانه ها به ویژه دو رسانه دیداری و شنیداری پروایی فراگیر و نیرومند بشود رسانه نه تنها به زبان زیان نخواهد رسانید،که آن را نیرو خواهد داد، زبان سنجیده و درست و زیبا را در میان ایرانیان، و حتی دیگر پارسی زبانان خواهد گسترد.

محمود آزوش - جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها