در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حضرت آدم ابوالبشر(علیه الرحمه)
هنگامی که حضرت آدم نام حسین را از جبرئیل شنید اشک از گونه هایش جاری شد. دلیلش را از جبرئیل پرسید و او جریان کربلا را برایش توضیح داد و هردو گریستند.
بحارالانوار، ج44، ص245، ح44
حضرت ابراهیم خلیل الرحمان(علیه الرحمه)
پس از آنکه خداوند قوچی بجای اسماعیل جهت قربانی برایش فرستاد ماجرای واقعه کربلا را برای او توضیح داد و فرمود: ای ابراهیم! گروهی که خود را امت محمد(ص) می پندارند پسرش حسین را پس از او از سر ستم و دشمنی می کشند، همانگونه که قوچ را سر می برند و با این کار گرفتار خشم من می شوند.
خصال، ص58،ح79؛ عیون اخبارالرضا ع ، ج2، ص209، ح1؛ بحارالانوار، ج44، ص225، ح6
حضرت عیسی روح الله(علیه الرحمه)
روزی حضرت عیسی و حواریون از سرزمین کربلا گذر کردند که در آنجا تعدادی آهو زندگی می کردند. عیسی در آنجا بسیار گریست و حوایون از گریه او گریستند. سپس عیسی اینگونه شرح داد که این، سرزمینی است که در آن، فرزند پیامبر خدا احمد، و فرزند زن آزاده و پاک و بتول(که همانند مادر من است) کشته می شود و در آن دفن می گردد. سرزمینی است خوشبوتر از مشک و آن گل فرزند شهید آن پیامبر است. این آهوان با من سخن می گویند و می گویند که در این سرزمین به عشق خاک آن فرزند پاک می چرند و گمان می کنند که در آن در امانند.
کمال الدین، ص532، ح1؛ امالی صدوق، ص694، ح951؛ بحارالانوار، ج44، ص252، ح2؛ الفتوح، ج2ف ص553
پیامبر اکرم (صلوات الله و سلامه علیه)
محمد بن عبدالرحمن از پدرش، از امیرالمومنین (ع) نقل می کند: من و فاطمه و حسن و حسین در محضر پیامبر بودیم که رو به ما کرد و گریست. گفتم ای پیامبر خدا! چرا گریه می کنی؟ ایشان فرمود:" می گریم برای ضربت خوردن سر تو و سیلی خوردن فاطمه و فرورفتن نیزه در ران حسن و زهری که به او خورانده می شود و ( نیز برای) کشته شدن حسین" در این هنگام همگی گریستند.
امالی صدوق، ص197، ح208؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص209؛ بحارالانوار، ج44، ص149، ح17
امیرالمومنین علی (علیه السلام)
ایشان وقتی راهی صفین شدند در کربلا فرود آمدند و چشمانشان گریان گشت. آنگاه فرمود: اینجا محل خوابیدن شترانشان است و اینجا جای اثاثیه کاروانشان است و اینجاست که خونشان ریخته می شود. خوشا به حال تو ای خاک! بر این خاک خون های دوستان ریخته می شود.
خصائص الائمه(ع)، ص47؛ کامل الزیارات، ص453، ح 685، الخرائج والجرائح، ج1، ص183، ح16؛ بحارالانوار، ج 101، ص116، ح44
فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)
روزی پیامبر به فاطمه فرمود: جبرئیل پیش من آمد و مرا به دو پسری که تو خواهی داشت مژده داد و بعد درباره یکی از آنان دلداری ام داد و فهمیدم که او تشنه و در غربت کشته می شود. پس فاطمه چنان گریست که صدای گریه اش بلند شد. آنگاه گفت: پدرجان چرا او را می کشند؟ و پیامبر فرمود:"دخترم! برای پادشاهی. بدان که برروی آن ها شمشیری آشکار خواهد شد که غلاف نمی شود، جز به دست مهدی از فرزندان تو"
دلائل الامامه،ص102، ح30
از این دست موارد در طول تاریخ بسیار نقل شده که هرکدام شرح مفصلی دارد و در این مقال نمیگنجد. در این مطلب فقط سعی گردیده که به طور مختصر برخی از آنها را عنوان کنیم تا همگان به اهمیت این واقعه عظیم در پیشگاه خداوند متعال پی ببرند. به نظر می رسد که درناک ترین واقعه تاریخی بشر همین جنایت علیه حسین و یارانش بوده است که خداوند خودش به وسیله امین وحیش جبرئیل برای او مرثیه خوانی کرده است. همین موضوع می تواند دلیلی در پاسخ به یاوه برخی روشنفکرنماهای جامعه باشد که خود را مخالف سوگواری و عزاداری برای شخصی می دانند که 1400 سال پیش کشته شده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم