تعزیه‌خوانی و پرده‌خوانی ماه محرم به روایت جواد انصافی

کار شبیه‌خوان‌ها کار دل است

از دیشب غوغایی به پا شده؛‌غوغایی برای پوشش همه دلتنگی‌ها و بغض‌ها و حسرت‌‌ها.اصلا انگار محرم با همه اندوه و حُزنش می‌آید تا آبی باشد بر همه دردها و رنج‌ها.انگار محرم و بخصوص دهه اولش که به حادثه عظیم تاسوعا و عاشورا ختم می‌شود، می‌آید تا مردم صبرشان را به صبر همه آنهایی که محشر کربلا را تجربه کرده‌اند، گره بزنند و یاد بگیرند که چگونه ببینند، چگونه صبر کنند، چگونه جوانمردی کنند، چگونه پای عهد انسانیت بایستند چگونه ایمان را حفظ کنند و بدانند که خدایی هست و همان خدا اجر خواهد داد و جبران خواهد کرد همه صبوری‌ها و اشک‌ها و حرمان‌ها و کمبود‌ها را .
کد خبر: ۱۱۶۴۰۳۲

مردم معمولا به استقبال عید میروند مثلا مردم ایران برای عید نوروز از یک ماه قبل آماده میشوند، میشویند و میسابند و لباس نو میخرند و ... اما همین مناسک را برای محرم هم بهجا میآورند، لباس سیاه میخرند، محله و مساجد را آماده میکنند، پرچمهای سیاه بالا میروند ، تکیهها شکل میگیرند، بازار طبل و سنج و زنجیر داغ میشود، همه جا ولوله میشود اما اینبار نه برای عید و شادی که برای عزا؛ عزای سروران عالم از سیدالشهدا(ع) گرفته تا حضرت عباس(ع)، علیاکبر(ع) ، علیاصغر (ع) و هفتاد و دو نفر دیگر.عجب داغی؛ آقا امام حسین (ع) همه اهل بیت (ع) خود را به میدان آورده و چه بیرحمند آنهایی که همه را از دم تیغ میگذرانند حتی طفل شیرخوار را و در این میان عجب صبری زینب (س) دارد.باید محرم شود باید این واگویهها از پس قرنها دوباره به سر زبانها بیاید تا یاد بگیری صبرت را به صبر زینب (س) گره بزنی و دیگر به گِله و شکایت زبان باز نکنی. اصلا برای همین است که از ده روزی مانده به محرم در شهر و روستا و محله ها ولوله و غوغا میشود ، یک سال اینهمه گرفتاری و مشکل را به دوش میگیری تا در محرم شانه بگذاری به گوشه علم و کُتلی و زار بزنی برای همه مظلومیت آنهایی که به کربلا رسیدند و برای بیقراریهای خودت.محرم برای ایرانی‌‌ها کم از نوروز ندارد؛ یک زمانی شهر را سفید پوش میکنند و اینجا به حرمت اولاد پیامبر (ص) ایران را سیاهپوش میکنند.

ایرانی‌‌ها که پیشینه طویلی در پردهخوانی و نقالی و روایتهای شاهنامه دارند وقتی به مصیبت بزرگ محرم میرسند، از این هنرهای خود استفاده کرده و روایتی متفاوت از عاشورا و تاسوعا ارائه میدهند. جواد انصافی، پژوهشگر آیینهای ایرانی و بازیگر درباره پردهخوانی عاشورا و تاسوعا میگوید:«ایرانی‌‌ها، پرده‌‌خوانی را برای روایت اتفاقات شاهنامه طراحی کردند اما وقتی به محرم و سوگواری برای اباعبدا... رسیدند، تصمیم گرفتند از این هنر برای روایت اتفاقات کربلا هم استفاده کنند.نقاشیها کشیده شد و در دو طرف نهر علقمه اشقیا و اولیاء به صف شدند.صورت اولیاء یا پوشیده شد و یا نورانی و چهره اشقیا همچون دیوها طراحی شد.پردهخوان کنار پرده میایستاد و به سبک نقالها، تاسوعا و عاشورا را برای مردمی که گرد او جمع شده بودند روایت میکرد، چنان جانسوز که اشک همه را در میآورد.البته سالهاست سنت پردهخوانی تقریبا از بین رفته و در محرم هم بندرت این هنر در شهرها و روستاها دیده میشود.هر چند در سالهای اخیر فعالان فرهنگی و هنری تلاش کردهاند این هنر را دوباره زنده کنند.»

تعزیهخوانی و شبیهخوانی ایرانیها برای امامحسین(ع) و یارانش طراحی شده، نمایشهایی که در دهه اول محرم در تکایا و کوچهها و خیابانها برگزار میشده و همچنان این سنت ادامه دارد و چند سالی است که جدیتر شده است.در تعزیه یکی شمر میشود و دیگری امام حسین(ع). یکی اولیاء و دیگری اشقیا. لباس رزم بر تن می‌‌کنند و زیباییاش در این است که روی نمیپوشانند و چه جراتی دارد آنکه امام (ع) میشود و چه دلی دارد آنکه شمر میشود. یکی در اوج محبوبیت و دیگری در اوج نفرت.

انصافی درباره تاریخچه تعزیهخوانی میگوید:« از دوره صفویه شروع شد و در دوره قاجار به اوج رسید و حتی برای آن تکیهای ساختند به نام تکیه دولت که هوشمندانه ساخته شد و مثل تئاتر شهر و سالنهای اپرا چند طبقه داشت که مردم بهراحتی روی سن را میدیدند.حتی از شهرستانها هم تعزیه‌‌خوانها میآمدند و در تکیه دولت اجراهایی داشتند.تکیه دولت اما از بین رفت و واقعا حیف شد، چند سالی است تلاش‌‌هایی میشود که دوباره احیا شود اما هنوز به نتیجه نرسیده»

شمرخوانها معمولا مورد غضب مردم قرار میگیرند و برخی گاهی به آنها گمانهایی میبرند مثلا میگویند ببین چه کرده که نقش شمر به او رسیده ! اما واقعیت این است که او برای ادا کردن دیناش به امام حسین (ع) و دیگر شهدای کربلا تصمیم گرفته است که لباس سرخ بپوشد و مقتل سیدالشهدا را در لباس بدترین آدم کربلا بخواند.شاید که اجر او را صاحب عزا جور دیگری بدهد.انصافی درباره شمرخوانی میگوید:«در تعزیه آنجا که شمر میخواهد سر از بدن امامحسین (ع) جدا کند خودش میگوید: بر شمر لعنت ! و جمعیت در جواب میگوید: بیش باد ! شمر این را میگوید که به مردم ثابت کند ذات او شمر نیست و به اندازه مردم از این شخصیت نفرت دارد و مردم نباید نقش او را با خودش اشتباه بگیرند.برخی از بازیگران نقش شمر زمانی که با امام حسین (ع) وارد نبرد میشوند و به لحظه آخر میرسند، روضه میخوانند و گریه میکنند چون ته دلشان راضی نیستند که حتی در نمایش امام را شهید کنند.»

ایران چند روزی است آماده محرم شده و از دیشب هیاتها درهای خود را به روی عزاداران باز کردهاند.این روزها مشکلات زیاد شده و مردم گرفتاری‌‌های اقتصادی زیادی دارند اما هیچکدام از اینها باعث نشده مردم برای عزاداری سالار شهیدان کم بگذارند، توسل به اهل بیت (ع) آنقدر زیاد است که مردم میدانند خود امام (ع) به عزاداری آنها برکت خواهد داد وامسال از هر سال بهتر و پر و پیمانتر مراسم محرم را برگزار خواهند کرد.تعزیهخوانها از از دیشب به میدان آمدهاند و در روستاها وشهرهای کوچک هر روز مراسم یکی از شهدای کربلا را روایت میکنند. انصافی میگوید:« یک روز به اسم حضرت علیاکبر(ع) است و روز دیگر برای حضرت عباس (ع) و بقیه شهدا و روز عاشورا که مهمترین و تکاندهندهترین اتفاق کربلا روایت میشود.مردم از تعزیه استقبال میکنند چون نمایش است و نمایش ذهنیت را به عینیت تبدیل می‌‌کند. مردم با شخصیتها همذاتپنداری می‌‌کنند و درد و مصیبت آنها را بهتر درک میکنند.ظهر عاشورا خیمهها آتش زده میشود و زنان وکودکان اسیر میشوند و یکی از تکاندهندهترین اتفاقات تاریخ به شکل رئال اجرا میشود.تعزیهخوانهای بومی معمولا تمرینی ندارند و این زیبایی کار آنها را بیشتر می‌‌کند.آنها با دلشان به میدان میآیند و به صورت شهودی و آیینی اتفاقات کربلا را بازسازی می‌‌کنند به همین دلیل است که کار آنها به دل مینشیند و مردم را با خود همراه میکند»

طاهره آشیانی

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها