مرد جوان که برای پایان دادن به مشکلات مالی تصمیم به خودکشی گرفته بود، با تغییر نقشه‌اش، پدرش را کشت تا با ارثیه بدهی‌هایش را بدهد.
کد خبر: ۱۱۶۰۳۷۴

به گزارش جامجم، رسیدگی به این پرونده از 21 مرداد امسال و به دنبال مرگ مرد میانسالی به خاطر مسمومیت در بیمارستان امام حسین (ع) در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران پس از حضور در بیمارستان متوجه شدند مرد 53 ساله و شریکش و پسر او دچار مسمومیت شده و به بیمارستان منتقل شده بودند. این دو نفر به صورت سرپایی درمان شدند، اما مرد میانسال فوت شده بود.

کارآگاهان به تحقیق از این دو نفر پرداختند که پدر و پسر در اظهارات خود به ماموران عنوان داشتند: همراه امیر و پسرش به نام محسن 35 ساله در داخل مغازه در خیابان بهار مشغول ناهار خوردن بودیم که متوجه مزه عجیبی در داخل غذا شدیم. به همین خاطر فقط چند قاشق از غذا را خوردیم اما امیر غذای خودشان را تمام کرد. حدود یک ساعت پس از صرف غذا، ناگهان هر سه نفرمان دچار مسمومیت شده و به بیمارستان منتقل شدیم. ما دو نفر به صورت سرپایی مداوا شدیم، اما امیر پس از چند ساعت در بیمارستان فوت کرد .

با اعلام نظریه پزشکی که مرگ را بر اثر مسمومیت شدید اعلام کرده بود، کارآگاهان به تحقیق از پسر مقتول پرداختند که در زمان صرف ناهار حضور داشت اما دچار هیچگونه مسمومیت غذایی نشده بود. همزمان کارآگاهان با اطلاع از وجود دوربینهای مداربسته در داخل مغازه به بررسی تصاویر آنها پرداخته اما دریافتند که دوربین مغازه از صبح روز حادثه هیچگونه ضبط تصویری نداشته است .

دلایل و شواهد به دست آمده حکایت از وقوع جنایت داشت، به همین خاطر 24 مرداد امسال محسن - پسر مقتول- در محل سکونتش در منطقه تهرانپارس دستگیر شد .

محسن در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت و قتل پدر خود شد اما روز شنبه لب به اعتراف گشود و به قتل پدرش به شیوه مسموم کردن غذا اعتراف کرد .

متهم به قتل در اظهاراتش گفت: از چندی پیش دچار مشکلات مالی شده بودم و هیچ راهی برای حل آنها پیدا نمیکردم. سرانجام تصمیم گرفتم تا به زندگی خود پایان دهم و به همین علت با 15 هزار تومان سم خریدم. روز جنایت در داخل مغازه نشسته بودم و قصد داشتم با خوردن سم به زندگی خود پایان دهم که در یک لحظه، زمانی که هیچ کس در داخل مغازه حضور نداشت تصمیم خود را تغییر دادم و تصمیم به کشتن پدرم گرفتم اما برای آنکه همه چیز را عادی نشان دهم غذای پدرم را همراه غذای شریک مغازه و پسرش مسموم کرده تا علت مرگ پدرم را مسمومیت غذایی عنوان کنم . سراغ دستگاه ضبط دوربینهای داخل مغازه رفته و آن را خاموش کردم.

سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در این باره گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه دهم دادسرای ناحیه 27 تهران صادر و متهم برای تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ
قرار گرفت.

سیانور را راحت خریدم!

محسن 35 ساله، متاهل و یک فرزند دارد. او به اتهام قتل پدرش بازداشت شده است. متهم روز یکشنبه برای ادامه تحقیقات به شعبه دهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و با اعتراف به قتل پدرش به بازپرس دشتبان گفت: من قتل را قبول دارم. زمانی که بدهی 400 میلیون تومانی به بار آوردم، تصمیم به اجرای این نقشه گرفتم و با ریختن قرص سیانور در غذای پدرم، او را کشتم تا ارثیه خانوادگیام را تصاحب کنم و همچنین بتوانم اموال و پول داخل مغازه پدرم و شریکش را سرقت کنم تا با این اموال و پولها بدهیهایم را بپردازم.

چه کاره هستی؟

من سالهاست که در کار خرید و فروش لوازم خانگی هستم و باپدرم و شریکش و پسر او همکاری دارم.

بدهی مالی داشتی؟

400 میلیون تومان. من این پول را در معامله لوازم خانگی به افراد مختلفی بدهکار شدم. بخشی از بدهیام هم به خاطر قمار بود.

نقشه جنایت را چطور طراحی کردی؟

اول میخواستم خودم را بکشم تا از دست بدهکاران خلاص شوم که نشد. بعد تصمیم گرفتم پدرم را به قتل برسانم تا زودتر به ارثیه خانوادگی دست پیدا کنم. به همین خاطر چند روز قبل از جنایت این نقشه را طراحی کردم.

سیانور را از کجا خریدی؟

در ناصرخسرو نزد یک دستفروش رفتم. مدعی شدم که میخواهم دست به خودکشی بزنم. او کارش فروش قرصهای سیانور بود. وی براحتی به من قرص سیانور را فروخت و در قبال آن 15 هزار تومان گرفت.

از روز جنایت بگو؟

آن روز مادرم برنج و بادمجان پخته بود. غذا به اندازه خودم و پدرم بردم. شریکش و پسرش هم دو مدل غذا آورده بودند. آن روز سیانور را با خودم برده بودم. قرص سیانور را داخل
هر سه غذا ریختم و بعد غذاها را آماده کردم. آنها مشغول خوردن غذا شدند که حالشان بد شد و مسموم شدند. من هم بهانه آوردم که چون دندانم درد میکند، غذا نمیخورم. حتی پدرم در تماس با خانهمان به مادرم به خاطر تهیه این غذا اعتراض کرد که او گفت از همان غذای شب گذشته، برایمان ناهار گذاشته است.

بعد چه شد؟

همسایهها که متوجه شده بودند، آنها را به بیمارستان امام حسین (ع) منتقل کردند. پدر و پسر بعد از ساعاتی مرخص شده و به خانههایشان بازگشتند اما پدرم در بیمارستان ماند و روز بعد فوت کرد. همه باورشان شده بود که پدرم براثر مسمومیت غذا فوت شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها