در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اگرچه قانون کشف حجاب توسط رضاشاه انجام گرفت اما این موضوع ریشه در دوره قاجار دارد. طاهره قرة العین در سال ۱۲۶۴ قمری در واقعه بَدَشت سخنرانی کرد و بدون نقاب روبنده حاضران را شگفتزده کرد. در دربار قاجار، مسافرتهای شاه به اروپا و مشاهداتش از وضعیت پوشش زنان اروپایی در دربار تأثیر به سزایی داشت و به تدریج موضوع کشف حجاب در قالب تجدد خواهی به محافل روشنفکری و اشعار شعرا نفوذ کرد و در مطبوعات منعکس شد.
اما در دوره پهلوی اول سفر امانالله خان و ملکه ثریا، شاه و ملکه افغانستان در سال ۱۳۰۸ زمینه ساز شد. سفری که در ان ملکه افغان بدون حجاب به ایران آمد و خشم روحانیون را برانگیخت و رضاشاه حاضر نشد در برابر عصبانیت علما، ملکه افغانستان را مجاب کند که به سنت های ایرانی و اسلامی احترام بگذارد.
پس از آن، رضاشاه در سال 1313 به ترکیه سفر کرد که این تنها سفر خارجی او محسوب می شود. رضاشاه در این سفر سخت مجذوب ترقی و پیشرفت ترک ها قرار گرفت، محسن صدر در کتاب خاطرات صدرالاشرف می نویسد: رضاشاه بعد از مسافرت به ترکیه در اغلب اوقات ضمن اشاره به پیشرفت سریع کشور ترکیه از رفع حجاب زنها و آزادی آنها صحبت و تشویق میکرد. تا اوایل خرداد ۱۳۱۴ یک روز هیات دولت را احضار کرد و گفت ما باید غربی بشویم و باید در قدم اول کلاهها تبدیل به شاپو بشود. در واقع پهلوی اول پیش از کشف حجاب اجباری یکسان سازی لباس را مد نظر قرار داد.
اجباری شدن کلاه شاپو و تغییر لباس در تیرماه همان سال، واقعه گوهرشاد را رقم زد. قبل واقعه محمدولی اسدی، نایب التولیه استان قدس که نسبتی خویشاوندی با محمدعلی فروغی نخست وزیر رضاشاه هم داشت، به شاه هشدار داد که مشهد شهری مذهبی است و بسیاری از اهالی اش پیرو روحانیت هستند و برای پرهیز از هرگونه رویداد شومی بایستی کاربرد کلاه شاپو در خراسان دلبخواهی باشد. اما رضا شاه به این هشدار بی توجهی کرد و مردم و علما به مقابله پرداختند. در منزل آیت الله سید یونس اردبیلی پیشنهاد شد که آیت الله حسین قمی به تهران برود و با رضاخان در مورد توقف اجرای بخشنامه یادشده و تغییرلباس مذاکره کند. او در هشتم یا نهم تیرماه به تهران آمد و پس از ورود به باغ سراج الملک، باغ توسط نیروهای دولتی به محاصره درآمد و آیت الله ممنوع الملاقات شد. روحانیون مشهد در اطلاعیههایی از مردم خواستند که با اعتراض به سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیت الله قمی بهوجود آورده، دست به اعتصاب و تحصن بزنند و در مسجد گوهرشاد گرد هم آیند. مردم دعوت علما را لبیک گفتند و این خبر خشم رضاشاه را برانگیخت. نتیجه سرکوب مردم و کشتار بیش از 1500 نفر از مردم بیگناه بود. پس از این واقعه آیت الله قمی به عراق تبعید، محمدولی اسدی اعدام و فروغی از نخست وزیری کنار گذاشته شد.
مرحله بعد کشف حجاب بود. رضاشاه در آذر ۱۳۱۴ به محمود جم «رئیسالوزرا» چنین می گوید: نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشتهاست، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک میکنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمدهاست. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.
بخشنامه کشف حجاب جهت تصویب رضاشاه در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۱۴ از طرف رئیسالوزرا به دربار فرستاده شد تا در آغاز دیماه فرمان اجرای غیررسمی قانون کشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال شود. رضا شاه در ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ طی جشن فارغالتحصیلی دختران بیحجاب در دانشسرای مقدماتی رسماً بر کشف حجاب تأکید کرد.
پس از هجوم متفقین به ایران و برکناری رضاشاه، اجرای قانون کشف حجاب سریعاً فراموش شد. وزارت فرهنگ حکم داد از ورود زنان بیحجاب به دانشگاه جلوگیری شود و معلمان زن مدرسهها و استادان زن دانشگاهها مجبور شدند با حجاب به کلاس درس بروند.
سجاد روشنی- جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد