به گزارش جامجم، چندی پیش مردی با حضور در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای شهرری از دو مرد به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد.
شاکی به بازپرس سیدمحمود محمدی گفت: مردی برای خرید خشکبار به مغازهام آمد و بعد از جلب اعتمادم با من معامله کرد. او خشکبار خرید و در قبال آن یک فقره چک 50 میلیون تومانی پرداخت کرد. چند هفته بعد که نوبت نقد کردن چک رسید و به بانک رفتم، متوجه شدم این چک بلامحل صادر شده و پولی در آن حساب نیست.
وی افزود: به ماجرا مشکوک شدم و بعد از چند روز جستجو نشانی خانه مرد کلاهبردار را به دست آوردم. زمانی که به مقابل خانهاش رفتم، دو برادرش از آن خانه بیرون آمدند. آنها مدعی شدند چک متعلق به برادرشان است که فوت کرده و در شهرستان به خاک سپرده شده است. زمانی که موضوع را پیگیر شدم پی بردم برادر آنها فوت شده است. زمانی که از من کلاهبرداری شده بود بعداز مرگ صاحب چک بود. گمان میکنم که این دو برادر دروغ میگویند و یکی از آنها باید همان مردی باشد که از من کلاهبرداری کرده است. او شباهت زیادی به مرد کلاهبردار داشت.
با این شکایت تحقیقات برای دستگیری کلاهبردار واقعی و راز گشایی از دیگر ابعاد این پرونده آغاز شد. این در حالی بود که افراد دیگری نیز با حضور در پلیس آگاهی شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. تحقیقات از این افراد نشان میدادکه آنها نیز در جریان معامله فروش خشکبار، فلزات، ظروف پلاستیکی، حبوبات و... مورد کلاهبرداریهای میلیونی قرار گرفتهاند.
ماموران هنگام بررسی روی پرونده این شاکیان متوجه شدند مردی که آنها با وی معامله کردهاند در همان شهری که شاکیان میگویند دفن شده، اما جواز کفن و دفن برای او صادر نشده است. این درحالی بود که بررسیها نشان میداد بعد از مرگ این مرد حسابهای بانکی او مسدود نشده و همچنان فعال بوده و چکهای او در بازار خرج شده است. همین سرنخها باعث شد که ماموران به دو برادر متوفی مشکوک شوند. پس از هماهنگی قضایی آن دو چند روز پیش بازداشت شدند.
متهمان در پلیس آگاهی بازجویی شدند و اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کردند و همچنان مدعی بودند برادرشان که فوت شده به این کلاهبرداریها دست زده است. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه دو مرد سکوت خود را شکستند و راز بیش از 400 میلیون تومان کلاهبرداریهای خود را فاش کردند.
یکی از متهمان به افسر تحقیق گفت: من و برادرم دچار مشکلات مالی شده بودیم از طرفی زمانی که برادر دیگرمان فوت شد، تصمیم گرفتیم از هویت او به نفع خودمان سوءاستفاده کنیم. ما دو نفر شباهت زیادی به برادر فوت شدهمان داشتیم. بعد از مرگ برادرم او را در روستای زادگاهمان دفن کردیم بدون اینکه گواهی دفن برای او صادر شود. در ادامه حسابهای بانکی او را مسدود نکرده و دستهچکهایش را باطل نکردیم. بعد از آن قرار شد به طور نوبتی از این حساب بانکی و دسته چکها استفاده کنیم. با افراد مختلفی معامله میکردیم و پول خریدهایمان را که بیش از 400 میلیون تومان شده بود با همان چکهای بلامحل پرداخت میکردیم و حتی روی چکها امضای جعل شده او را هم میزدیم.
متهم ادامه داد: بعد کالاهایی که خریده بودیم را به بنکداران و مغازهداران میفروختیم. هر زمان که شاکیان ردی از ما پیدا کرده و به مقابل خانهمان میآمدند اعلامیه مرگ برادرمان را به آنها نشان میدادیم و میگفتیم او کلاهبردار بوده و اکنون فوت شده است و ما نمیتوانیم طلبشان را بپردازیم و بعد آنها میرفتند و ما نیز خانههایمان را تغییر میدادیم تا دوباره سراغمان نیایند.
با اعتراف این مرد، برادرش هم که با او در این کلاهبرداریهای سریالی همدستی کرده بود، نیز اعتراف کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: