به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران، احسان علیخانی در نوزدهمین برنامه ماه عسل میزبان خانواده ای از بندر جاسک استان هرمزگان بود.
در بخش ابتدایی غلام درباره شغل خودگفت:در روستای بحل از بندر جاسک استان هرمزگان زندگی می کنیم.مشغول صیادی هستم و همسرم هم خیاط است.
وی ادامه داد: زمانی که از همسرم که دختر خاله ام بود ، خواستگاری کردم خانواده او مخالفت کردند و بعد از چهار سال خانواده اش رضایت دادند البته همسرم به خانواده اش اصرار کرده بودکه با این ازدواج موافقت کنند.
غلام درباره حرفه صیادی عنوان کرد: من از نوجوانی مشغول صیادی هستم اما این روزها کشتیهای چینی با ورود به دریا ماهیها را صید میکنند و دریا به تدریج در حال نابود شدن است.
غلام درباره موضوعی که باعث حضورش در برنامه ماه عسل گفت: همسرم در بارداری اول که هشت ماهه بود فشارخوش بالا رفت و پزشکان گفتند مادر باید سزارین شود، اما نوزاد فقط یک روز زنده ماند و از دنیا رفت. دو سال گذشت و بچه دار شدیم و دوباره فرزند دوم ما در هفت ماهگی به دنیا آمد و اما بعد از یک ساعت فوت کرد .اما طی مشورتهایی که با همسرم کردم سر فرزند سومم همسرم زیر نظر یک پزشک قرار گرفت و هر روز انسولین تزریق میکرد حدودا ماهی ۸۰۰ - ۹۰۰ هزار تومان هزینه درمان داشت. بعد از نه ماه که وقت زایمان رسید، سزارین کرد و پسرم به سلامت به دنیا آمد،به خاطر این چند سال انتظاری که برای فرزند داشتیم ، نامش را انتظار انتخاب کردیم.
وی ادامه داد: بعد از پسرم دختر دیگری به دنیا آمدو نام او را نجات گذاشتم. البته در زمان بارداری همسزم به من گفتند به دلیل ناتوانایی جسمی باید بستری شود. در این بارداری احتمال به خطر افتادن همسرم هم به دلیل فشار خون بالا بود. من ترسیده بودم که همسر و فرزندم را از دست بدهم خیلی سخت گذشت ،به همین خاطر سالم ماندن همسر و فرزندم اسم نجات را برای او انتخاب کردم.
غلام درباره مشکل جسمی نجات گفت: نجات به دلیل جثه ریزش شش روز در بیمارستان بستری شد و همین جا بود که متوجه کج بودن پاهایش شدیم. از پزشکان بسیاری برای درمان پای فرزندم پیگیری کردیم و بعضی از پزشکان ناامیدمان کرده بودندهمیشه چهار دست و پا می رفت اما آرزو کردم خودم پا نداشتم و دخترم توانایی راه رفتن داشته باشد من به خاطر درمان او بسیار هزینه کردم.
در ادامه گفتگو دو پزشک در برنامه حضور پیدا کردند،آنها به صورت جهادی به مناطق محروم می روند و گروه ماه عسل با آنها در یکی از سفرها همراه شده است.
یکی از پزشکان گفت : پزشکان هم بخشی از جامعه هستند و جدا از مردم نیستیم حضور ما درمناطق محروم به تصمیم ما در دوران دانشجویی بر می گردد، ما با دوستان خود تصمیم به مراجعه به روستاها داشتیم و بیماران را ویزیت میکردیم و یا ارجاع به تهران میدادیم.
وی ادامه داد: در یکی از سفرها پسر بچه ۸ سالهای بود که دچار سوختگی گردن و به دنبال آن کجی گردن شده بود و ما تصمیم به جراحی گردن بچه گرفتیم.
پزشک دیگر که مهمان ماه عسل بود درباره این تصمیم دوستانه گفت: پزشکان با یکدیگر ارتباط کاری دارند و مواردی پیش میآید که بین رشتهای است و به دلیل شرایط مالی به پزشک آشنا معرفی میشود. در سفر آخری که اواخر سال قبل بود دکتر فلاحی فر با من تماس گرفت و درباره دختر خانمی به نام نجات با من صحبت کردند ،نجات بهمن ماه به تهران منتقل شد. تاکنون پنجاه درصد درمان نجات انجام شده و پنجاه درصد مانده و در طی زمان انجام میشود.
در ادامه پس از نمایش تصاویری از عمل پاهای نجات در زمستان ۹۶، غلام و همسرش که دستان دختر کوچکشان را گرفته بودند با پاهای خودش راه می رفت به استودیو ماه عسل وارد شدند.
در بخش دیگر برنامه گروهی از پزشکان که به مناطق محروم می روند در برنامه حضور پیدا کردند. تیم ۳۰ نفره آنها جهادگران سلامت نام داشت. احسان علیخانی به آنها پیشنهاد داد نام این گروه پزشکی از جهادگران سلامت به گروه نجات تغییر پیدا کند.
در بخش پایانی هر کدام از پزشکان از سفرهای جهادی خود صحلت کردند و راه رفتن نجات را یکی از اتفاق های خوب سفر خود یاد کردند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد