به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی (ره)

ماجرای گفتگوی مرحوم عسگراولادی با امام درباره گلایه های مردم / صدام ، قذافی و مبارک کجا هستند؟

درحالی نزدیک به سه دهه از عروج ملکوتی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد که همچنان ناگفته‌های بسیاری از دوران حیات پربرکت ایشان بخصوص در دوران انقلاب و پس از آن باقی است. شنیدن این خاطرات هرچند در برخی موارد یادآور دوران تلخ استبداد است، اما شیرینی مبارزه با ظلم به رهبری امام خمینی قطعا عاملی است که می‌تواند و باید بارها و بارها تکرار و یادآوری شود تا نسل جوان هم از دیدگاه و نظرات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مطلع باشند.
کد خبر: ۱۱۴۵۰۰۷
ماجرای گفتگوی مرحوم عسگراولادی با امام درباره گلایه های مردم / صدام ، قذافی و مبارک کجا هستند؟

جام جم‌ آنلاین در آستانه بیست و نهمین سالگرد عروج ملکوتی امام خمینی (ره) مصاحبه‌ای اختصاصی با یحیی‌آل‌اسحاق که هم اکنون در آستانه دهه هفتم زندگی خود قرار دارد، داشته تا از وی درباره خاطراتش از دوران مبارزه و انقلاب بپرسد.


آشنایی با دیدگاه امام خمینی‌(ره)


آل‌اسحاق سخنش را اینگونه آغاز کرد که تجربه انقلاب برای من از دوران کودکی و نوجوانی بود به این دلیل که مرحوم پدرم با توجه به اینکه روحانی و مجتهد بود، امام خمینی (ره) را به عنوان الگو و رهبر مذهبی خود برگزیده بودند و از ایشان پیروی می‌فرمودند. به همین دلیل بنده هم به نوعی از فیض برکات امام راحل برخوردار بودم.
اما اصلی‌ترین خاطره بنده مربوط به زمانی اوایل دهه 1350 است که کتاب ولایت فقیه ایشان در میان علما و یاران امام خمینی (ره) توسط مقام معظم رهبری و شهید بهشتی دست به دست می‌شد و مورد بحث و گفت‌وگو قرار می‌گرفت.
مقام معظم رهبری همراه با مرحوم شهید بهشتی کتاب ولایت فقیه امام (ره) که تدوین شده بود را برای توجیه بزرگان و علمای و نهایتا زمینه‌سازی جهت اجرای حکومت اسلامی منزل به منزل و شخص به شخص، معرفی و توجیه می‌کردند تا زمینه ساز این حرکت بزرگ باشند و برگزاری یکی از این جلسات با مرحوم پدرم بود من آن زمان کلاس هفتم بودم.

پدرم خانواده را به منزل یکی از بستگان فرستادند ولی به من فرمودند که بمان تا از جمع پذیرایی کنی، مقام معظم رهبری و شهید بهشتی باشیوه‌ای خودشان را به منزل ما رساندند و جلسه آغاز شد. هنگامی که من چای، میوه و شیرینی تعارف می‌کردم تازه متوجه شدم دلیل حضور افراد در منزلمان چیست و نهایتا همانجا پیمان و عهد و امضایی از همه گرفتند که این کار انجام شود. این مهمترین خاطره‌ای است که من از دوران انقلاب به یاد دارم و از آن پس شاید رفته رفته مسایل و موارد با شیوه‌ای دیگر در ذهنم نقش بست و امروز هم در رکاب انقلاب هستم.


برادرم خود را سپر بلای امام (ره) کرد


آل اسحاق وقتی اولین خاطره خود از دوران انقلاب و بنیانگذار آن را برایمان تعریف کرد به خبرنگار ما گفت: خاطره دیگری که از این دوره به یاد دارم مربوط به روز بازگشت پرشکوه امام به ایران است. روزی که ایران یکپارچه شور و هیجان بود و به نوعی سر از پا نمی‌شناخت.
در این روز برادرم مرحوم شهید ابوالحسن که یکی از انقلابیون و جان‌برکفان امام بود در جریان استقبال از رهبر کبیر انقلاب به فرودگاه مهرآباد رفته بود و هنگامی که امام خمینی (ره) در آن بلیزر معروف به سمت مقصد در حرکت بودند خود را سپر بلای ایشان کرد.
به خاطر دارم وقتی اتومبیل حامل ایشان در میان انبوهی از جمعیت حرکت می‌کرد برادرم یکباره به این فکر می‌افتد که اگر سوء قصدی به جان امام شکل بگیرد شیشه ماشین قابلیت حفاظت از ایشان را ندارد به همین دلیل یکباره روی کاپوت خودرو پریده و خودش را به شیشه (سمتی که امام نشسته بودند) چسباند تا اگر گلوله‌ای شلیک شد به ایشان برخورد نکند.
این صحنه در تصاویر مربوط به آن روز ثبت شده و شاید تعداد زیادی از هموطنان خبر از حضور ایشان روی ماشین نداشته باشند که تصمیم گرفتم امروز درباره آن صحبت کنم تا همه بدانند موضوع چه بوده و چرا ایشان مقابل امام قرار گرفته‌اند.


مردم مگر نمی‌دانند برای ظهور زمینه‌سازی می‌کنند؟


آل اسحاق پس از پایان سخنانش درباره روز ورود باشکوه بنیانگذار جمهوری اسلامی کمی مکث کرد و گفت: بد نیست خاطره‌ای هم از شرایط و نظرات امام خمینی (ره) درباره مشکلات و روحیه مردم در اوایل انقلاب بازگو شود. چون این خاطره می‌تواند امروز هم که دشمنان تمام قد علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ایستاده‌اند کاربرد مفیدی داشته باشد.»
وی نفسی تازه کرد و ادامه داد: به واسطه فعالیت‌ها و مسئولیت‌هایم در دوران انقلاب ارتباطی نزدیک و صمیمی با مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی داشتم. ایشان (مرحوم عسگراولادی) نقل کردند، در دوره بنی‌صدر احساس ‌کردند مردم از شرایط و گرفتاری‌هایی که اوایل انقلاب برایشان ایجاد شده بود کمی خسته شده بودند. به همین دلیل تصمیم‌گرفتند نزد امام (ره) رفته و از ایشان کمک بخواهند.
بطور کلی در شرایطی بودیم که اوضاع داخلی مشکلاتی را به دلیل کارشکنی‌های مختلف تجربه می‌کرد و شوای انقلاب هم در دوره مرحوم بهشتی با بنی‌صدر چالش داشت. به همین دلیل فضای عمومی کشور زیاد مناسب نبود و دلخوری‌هایی زیادی وجود داشت.
مرحوم عسگراولادی به من گفتند: «رفتم خدمت امام‌(ره) به ایشان عرض کردم فضای عمومی کشور ملتهب است و در میان جناح‌های مختلف مشکلاتی وجود دارد. به همین دلیل اعصاب مردم بهم‌ریخته اگر صلاح می‌دانید، شما - امام (ره)- در سخنرانی‌های آتی کمی بحث‌های اخلاقی و عرفانی مطرح بفرمایید که به واسطه توصیه‌های شما شرایط بهبودی داشته باشد.
به گفته مرحوم عسگراولادی، سخن هنوز تمام نشده بود که امام‌(ره) صندلی را جلوکشیدند و فرمودند: چه گفتی؟! یکبار دیگر تکرار کن. دوباره خدمت ایشان عرض کردم، شرایط عمومی کشور مناسب نیست و مردم خسته شده‌اند. امام فرمودند: از چی مردم خسته شده‌اند؟ مردم مگر نمی‌دانند چه کاری انجام می‌دهند؟ مگر آماده سازی منزل برای ورود یک مهمان عزیز و گرانمایه خسته‌ کننده است؟ آنها درحال مهیا کردن ورود حضرت صاحب هستند باید پایکوبی کنند، نه اینکه از شرایط ابراز خستگی کنند.»
آل اسحاق دوباره کمی مکث کرد و به خبرنگار ما گفت: این خاطره دقیقا بیان می‌کند، هدف امام (ره) و یارانشان زمینه سازی برای ظهور حضرت است. همانطور که مقام معظم رهبری امروز نیز تاکید دارند اینهمه کارشکنی خارجی و دشمنی با نظام مقدس جمهوری اسلامی همه بهانه است، اینها با اصل اسلام مشکل دارند. پس همه باید بدانیم که البته خوشبختانه بخش بزرگی از جامعه درک کرده‌اند که هم براساس مبانی دینی و هم براساس اهداف مشخص شده بنیانگذاری جمهوری اسلامی ایران با رهبری مقام معظم رهبری اکنون زمینه‌سازی ظهور حضرت هستیم و نباید از سختی‌ها گلایه کنیم. حضرت ظهور خواهد کرد و تمام بنیاد کفر را برهم خواهد زد.
دنیا هم این مورد را فهمیده، اهداف ما را هم می‌داند و عملکرد ما را هم می‌بیند. بنابراین با ما درگیر شده به این دلیل که همه وجودش درگیر است. اهداف کلی کاملا مشخص است یعنی مقدمه سازی ظهور حضرت ولی عصر؛ این تدریج‌الحصول است. یعنی ما امروز درحال شدن هستیم. مقداری زیادی از راه را آمده‌ایم و موفقیت‌های فراوانی داشتیم و مقدار زیادی هم فاصله داریم که باید به آن برسیم و در مقابل همه استکبار در تمامی حوزه‌ها ایستادگی کنیم.


دستیابی به اهداف و آرمان‌های امام راحل


آل اسحاق در پاسخ به این سئوال که آیا به اهداف تعیین شده امام راحل رسیده‌ایم یا خیر؟ به جام جم آنلاین گفت: پاسخ به این سئوال نیازمند بررسی‌های مختلف و همه جانبه‌ای است که دریابیم امروز کجای کار هستیم.
در شرایط جنگ با اراده‌ای قوی و عزم الهی و رهبری امام ( یک متر از کشور را از دست ندادیم) این موفقیت است و دقیقا به اهداف رسیدیم. علاوه براینکه در 8 سال چیزی از دست ندادیم. صدام کجاست؟ قذافی کجاست، حسنی مبارک چه شد؟ ما کجاییم و جمهوری اسلامی ایران کجاست. دشمنان با همه اقتدارات و امکانات و هماهنگی‌هایی که دارند تاکنون دستاوردی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نداشته‌اند
تاثیرگذاری ایران در منطقه برهیچ کس پوشیده نیست و علی‌رغم هزینه 6 هزار میلیارد دلاری از سوی آمریکا و هم پیمانانش برای حذف اقتدار ایران از منطقه امروز رهبر معظم انقلاب قاطعانه می‌فرمایند: « ترامپ غلط کرده درباره ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سخن می‌گوید.» آیا کسی جرات این حرف‌ها را دارند؟ اما رهبر معظم انقلاب آن را تاکید می‌فرمایند. پس به اهداف یعنی عزت و اقتدار جمهوری اسلامی رسیده‌ایم.
حتی اگر از موارد سیاسی و بین المللی هم که بگذریم، در موارد اقتصادی هم دستاوردهای قابل توجهی داشتیم. براساس آمارهای منتشر شده دشمنان در سال‌های اولیه انقلاب اسلامی با دشمنی هرچه تمام جنگی را به کشورمان تحمیل کردند که هزار میلیارد دلار خسارت به ارکان اقتصادی کشورمان تحمیل کرد. درحالی که امروز نه تنها آن زیان بزرگ را به همت مردم ومسئولان جبران کرده‌ایم بلکه صد میلیارد دلار مبادلات تجاری با دیگران داریم و پیشرفت‌ کرده‌ایم. اینها همه دستیابی به اهداف تعیین شده است.
کشوری را تحویل گرفتیم که پزشک و کارگر از خارج می‌آورد، اما امروز با توجه به دستاوردهای انقلاب حجم بالایی از فارغ‌التحصیل داریم که در حال جستجوی کار هستند. پس باید به خاطر داشته باشیم که هر جا بر اساس آموزه‌های انقلابی و اهداف امام (ره) و مقام معظم رهبری گام برداشتیم و با ادبیات و شاخص‌های انقلابی جلو رفتیم موفق بودیم. یعنی آن الگو جواب داده و هنوز هم جواب خواهد داد به‌عنوان‌مثال در حوزه‌های نظامی.


عماد عزتی / جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها