به گزارش جامجم، مهری زن تنهایی بود با سرنوشتی تلخ. او وقتی که 18 سال داشت در شامگاه 4 مرداد 88 شوهر صیغهایاش به نام اردشیر 26ساله را در خانهشان در شهرری با ضربههای چاقو کشت و بلافاصله همسایهها را خبر کرد.
مهری پای میز محاکمه ایستاد و اولیای دم برای او حکم قصاص خواستند.
این زن به تشریح جزئیات تلخ زندگیاش پرداخت و گفت با اعتقاد به مهدورالدم بودن شوهر صیغهایاش او را کشته است. قضات دادگاه وی را از قصاص معاف و به پرداخت دیه و هشت سال زندان محکوم کردند.این حکم در شعبه 24 دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قطعی شد اما با پایان دوران محکومیت مهری، وی نتوانست مبلغ دیه را تهیه و به اولیای دم پرداخت کند. با گذشت نزدیک به 9 سال از این جنایت مهری همچنان در زندان مانده است. وی که حالا 27سال دارد درخواست اعسار را مطرح کرد و با تقاضای کمک از قضات خواستار قسطی شدن دیه شد.
وی دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و گفت: من در زندگیام تنها هستم و در مدتی که در زندانم هیچکسی به ملاقاتم نیامده است. من نمیتوانم مبلغ دیه را یکجا به اولیای دم بپردازم. به همین خاطر از قضات دادگاه تقاضا دارم درخواست اعسار مرا بپذیرند و با تقسیط دیه موافقت کنند. من در صورتی که از زندان آزاد شوم کار میکنم و دیه را قسطی به اولیای دم میپردازم.
این زن در تشـــــریح جزئیات تلخ زندگی اش گفت: سال اول راهنمایی بودم که برادرم مرا آزار داد. میترسیدم ماجرا را به کسی بگویم به همین خاطر از روستایمان فرار کردم و به تهران آمدم. شبها را همراه چند دختر هم سن و سال خودم در پارک میگذراندم تا این که یک روز در پارک با اردشیر آشنا شدم . وقتی ماجرای زندگی ام را برایش تعریف کردم دلش برایم سوخت و قول داد به من کمک کند. او پسر خوبی بود و به من کمک میکرد.به همین خاطر به او اعتماد کردم و شش ماه بعد از آشنایی به عقد موقت او درآمدم. اردشیر گفته بود قبلا معتاد بوده و حالا مواد را کنار گذاشته اما وقتی زندگی ام را با اردشیر شروع کردم متوجه شدم او به من دروغ گفته است. او به کراک معتاد بود. دوستانش را برای مصرف مواد به خانه دعوت و مرا مجبور میکرد تا دیروقت در خیابان بمانم.
وی ادامه داد: اردشیر یک شب به بهانه تفریح مرا به باغی در لواسان برد. او به بهانه خرید از باغ بیرون ر فت و همان موقع سه مرد جوان وارد باغ شدند. آنها مرا آزار دادند و وقتی به آنها اعتراض کردم گفتند به اردشیر 700 هزار تومان پول دادهاند. از آن روز به بعد اختلافهای من و اردشیر شروع شد.
اردشیر میگفت از این ماجرا فیلم تهیه کرده واگر با او مخالفت کنم فیلم را در محل پخش میکند. او برای تهیه پول موادمخدر مرا در اختیار مردان غریبه قرار میداد و در عوض پول میگرفت. من که از این وضعیت خسته شده بودم به خانه مادرم رفتم اما اردشیر شبانه دنبالم آمد و گفت اگر با او به تهران برنگردم فیلم سیاه را به مادرم نشان میدهد و آبرویم را میبرد. چون مادرم بیماری قلبی داشت سکوت کردم و همراه اردشیر به تهران برگشتم تا به زندگی نکبت بارم ادامه دهم.
مهری در تشریح جزئیات جنایت گفت: از زندگی با اردشیر خسته شده بودم. به همین خاطر میخواستم او را بترسانم تا دست از سرم بردارد. او اتانول خورده و خوابیده بود که شبانه با چاقو دو ضربه به سینه اش زدم اما ضربهها کشنده بود و او جان سپرد.
اردشیر مستحق مرگ بود و من از کشتن او پشیمان نیستم. ولی میدانم دیه حق اولیای دم است.اما تا زمانی که در زندان باشم نمیتوانم دیه را بپردازم. من عاجزانه از قضات دادگاه تقاضا دارم با تقسیط دیه موافقت کنند. در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا درباره درخواست این زن تصمیمگیری کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: