در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«آنسوی ابرها» فیلم افتتاحیه سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر بود و شامگاه چهارشنبه هفته گذشته در سینما فلسطین روی پرده رفت. این فیلم شامگاه جمعه هم در پردیس چارسو به نمایش درآمد. فیلم تازه مجیدی که در این نمایشها با استقبال خوب تماشاگران روبهرو شد، در روزهای باقیمانده جشنواره فیلم فجر در چند نوبت دیگر اکران میشود.
در گزارش امروز سینمای جامجم، نگاهی داریم به نقاط مثبت و منفی آنسوی ابرها و اخبار مربوط به این اثر.
بازگشت به مسیر قبلی
آنسوی ابرها به دلیل قصهگویی در بستری انسانی و شاعرانه، به نوعی بازگشت به سینمای همیشگی و مسیر قبلی فیلمسازی مجید مجیدی است، همان سینمایی که این فیلمساز خوب سینمای ایران با آن جهانی شد. فیلم محمدرسولا...(ص) اگرچه واجد مضامین شاعرانه، عارفانه، انسانی و ایمانی بود، اما شاید به دلیل پروداکشن گسترده و فضایی تاریخی، در فرم نسبت ظاهری و مستقیمی با سینمای آشنا و همیشگی مجیدی نداشت.
آنسوی ابرها آن تشتت و پراکندگی شخصیت و لکنت در داستانگویی اثر پیشین مجیدی را ندارد و همین که میخواهد قصه بگوید، گامی رو به جلو و یا دست کم قدمی به دوران اوج کارنامه مجیدی برداشته است. فیلم قصه خلافکار خرده پا و جوانی به نام امیر را روایت میکند که در مناطق فقیرنشین بمبئی روزگار میگذراند. در یکی از تعقیب و گریزها او به خواهر بزرگش تارا برخورد میکند که مشغول کار است. آنها مدتهاست که از هم بیخبرند و رفت و آمدی ندارند، نقطه مشترک آنها سرنوشتی تلخ و غمبار و فقر و فلاکت است. اتفاقی غیرمنتظره در ادامه، زندگی این برادر و خواهر را دوباره به هم پیوند میزند. رستگاری و رهایی از دل فقر و ناامیدی و گناه و تابیده شدن نور معجزه به زندگی آنها، همان نشانههای همیشگی سینمای مجیدی است.
سرگردانی آقای فیلمساز
آنسوی ابرها فیلم خوش آب و رنگی است و به لحاظ فیلمبرداری، طراحی صحنه و لباس و موسیقی و دیگر موارد فنی و تکنیکی، اثری است که همراهی تماشاگر را در پی دارد. دوربین آنیل مهتا رها و روان به مناطق مختلف فقیرنشین بمبئی سرک میکشد و ای.آر. رحمان هم به عنوان آهنگساز در دومین همکاری خود با مجیدی پس از فیلم محمد رسولا...(ص) ، موسیقی پرحس و حالی را برای صحنههای آنسوی ابرها ساخته، هرچند در برخی جاها غلظت استفاده زیاد از آن توی ذوق میزند.
بازیگران فیلم بویژه دو بازیگر نقشهای اصلی، ایشان خاطر (امیر) و مالاویکا موهانان (تارا) هم بازیهای خوب، تاثیرگذار و همدلیبرانگیزی دارند و حس و حال و غم و رنج شخصیتها را به درستی و به اندازه به تماشاگر منتقل میکنند.
باوجود این امتیازات، مهمترین معضل فیلم تردید و سرگردانی در اتخاذ رویکرد است. بالیوود (سینمای هند) یکی از سینماهای تجاری مشهور و مثالزدنی و موفق دنیاست؛ فیلمهایی مبتنی بر رقص و آواز و قصههایی با شخصیتهای خیر و شر مطلق و احساساتی افراطی و مهارنشده که طرفداران بسیاری در هند، آسیا از جمله کشور خودمان ایران و حتی سایر نقاط جهان دارد.
برخلاف این مسیر سینمایی محبوب میان تماشاگران عام سینما - البته سینمای هند در میان نخبگان سینما هم شیفتگانی دارد، از جمله همکار باسابقه ما کیکاووس زیاری که به طرفداری ازلی و ابدی از سینمای هند شهره عالم رسانه و سینماست- نوع مهجورتری از سینمای هند هم هست که در اقلیت قرار دارد و بیشتر موردتوجه جشنوارهها و علاقهمندان جدی و خاص سینماست. ساتیا جیت رای (سازنده سهگانه آپو) و شیام بنگال از جمله فیلمسازان جریان متفاوت سینمای هند هستند.
مجیدی در آنسوی ابرها نمیداند دقیقا در کدام سمت بایستد. البته کارنامه مجیدی با انبوهی از فیلمهای شاعرانه و انسانی تا اندازهای در این میان راهگشاست و به نظر میرسد سینمای او با آن جریان متفاوت سینمای هند قرابت بیشتری دارد، اما انگار توصیههای تهیهکننده هندی و علاقه او برای آزمودن گونه دیگری از سینما و فیلمسازی، اندکی فیلمساز بینالمللی سینمای ایران را برای ابراز تمایلی نصفه و نیمه به جریان بالیوود و سینمای تجاری هند قلقلک میدهد. نتیجه این گرایش دوسویه، تردید و سرگردانی است و فیلم مجیدی میان این دو نگاه و مسیرهای جداگانه و متقابل سینمایی معلق میماند. این حیرانی به پاشنه آشیل فیلم تبدیل میشود و تماشاگران بویژه مخاطبان سینمای هند که برای دیدن فیلم مجیدی هم کنجکاو میشوند را در رضایتمندی تام و تمام از فیلم دچار سستی میکند.
آنسوی ابرها در ابتدای فیلم ضرباهنگ یک فیلم بالیوودی را دارد، اما در جاهایی دچار افت ریتم میشود تا در باب فقر و امید و ایمان و معجزه بگوید. مشکل همخوانی نداشتن و ناسازگاربودن ذاتی این دو فضاست. فیلم از این منظر شاید تا حدی یادآور «میلیونر زاغه نشین» ساخته دنی بویل باشد، اما ترکیب سینمای ایرانی- هندی مبتنی بر مدل فیلمسازی مجیدی، فاصله زیادی با ترکیب سینمای هالیوودی- بالیوودی دارد. بویل بهخوبی از فقر هندی، مصادرهای هالیوودی میکند و پول و اعتبار جهانی به جیب و به جان میزند، اما فیلم محتاط، سرگردان و دست به عصای مجیدی، نه میتواند به سودآوری فکر کند، چون نه از ستارههای نامآشنا و محبوب هندی استفاده کرده و نه از رقص و آوازهای آنچنانی و نه احتمالا بتواند در جشنوارههای جهانی، به موفقیت مهمی دست پیدا کند، چون شهامت گرایش به سمت سینمای متفاوت هند و چشم پوشی از مظاهر و جلوههای بالیوودی را نداشته و به ذات سینمای امتحان پس داده خود فیلمساز هم بسنده نکرده است.
ضمن اینکه مجیدی در هرصورت فیلمساز بیگانهای با فرهنگ و سنت هند است و طبیعتا نمیتوان هم از او انتظار معجزه و دستاورد ویژهای داشت. فیلمسازی برای هر کارگردانی در جایی غیر از موطنش، چالشی نفسگیر است و برای موفقیت به ابزارها و ملزومات مهم و تعیین کنندهای نیاز دارد.
وضعیت در گیشه
آنسوی ابرها مدتی است که اکران خود را در برخی سینماهای کشور هند آغاز کرده؛ با نگاهی به بالیوود باکس آفیس (جدول گیشه سینمای هند) میبینیم که فیلم در این چند روز اکران، به فروش بسیار ناچیزی دست پیدا کرده است. بودجه فیلم و تبلیغات آنسوی ابرها در همین سایت 12 کرور عنوان شده است؛ در صفحه ویکی پدیای انگلیسی فیلم هم رقم بودجه آن را 12 میلیون دلار ذکر کردهاند. البته نفروختن فیلم در گیشه بالیوود، از ابتدا هم قابل حدس بود. فیلم از ستاره مشهور و محبوبی بهرهمند نیست و همین مساله سهم سینماهای نمایشدهنده و استقبال مردمی را تا حد زیادی کاهش داده است.
برنامه اکران عمومی فیلم مجیدی در ایران هنوز مشخص نیست، اما فیلم قرار بود پس از جشنواره ملی فیلم فجر در اواخر بهمن سال گذشته روی پرده برود که به دلیل آماده نبودن نسخه دوبله فیلم، نمایش آن به تعویق افتاد. با این حال احتمالا فیلم مجیدی در اکران عمومی به موفقیت در گیشه دست پیدا خواهد کرد، هرچند کمی بعید است مخاطبان به اندازه فیلم محمد رسولالله به آن اقبال نشان دهند و اصلا فیلم از امتیازات نمایشی آن اثر بهرهمند شود.
یک سوال
مجید مجیدی در حالیکه هنوز نتیجه و ثمره آنسوی ابرها را در اکران ایران و نمایش جهانی آن ندیده، بلافاصله خودش را مهیای کارگردانی فیلم دیگری در هند و با همان تهیهکننده آنسوی ابرها کرده است. حرکت برای جهانی شدن و تلاش برای فعالیتهای بینالمللی و مشترک، امری ارزشمند است، اما سوال اینجاست که بهتر نبود مجیدی اجازه میداد، دستاوردهای فیلم قبلی او در هند کاملا مشخص و بررسی و آسیب شناسی شود و بعد فیلم بعدی خود را کلید بزند؟
کارگاه فیلمسازی مجیدی و آهنگسازی رحمان
مجید مجیدی باوجود موفقیت یا عدم موفقیت آنسوی ابرها، جایگاه مهمی به عنوان یک فیلمساز ایرانی در عرصه جهانی دارد و مخاطبان بسیاری کارنامه این کارگردان را با اشتیاق دنبال میکنند. هنوز مجیدی را با فیلمهای درخشان و ماندگاری چون بچههای آسمان، باران، رنگ خدا و آواز گنجشکها و ... میشناسیم و بارها با صحنههای آثارش تحت تاثیر قرار گرفتهایم. استقبال خوب از آنسوی ابرها در همین چند شب و کنجکاوی و اشتیاق برای تماشای این اثر از سوی دیگر مخاطبان، گواه جایگاه مهم و محبوبیت مجیدی است. مجیدی روز گذشته در پردیس چارسو حاضر شد و به عنوان یکی از مدرسان کارگاههای دارالفنون، مطالبی آموزشی را برای علاقهمندان و دانشجویان سینما بیان کرد.
در همین رابطه باید به اطلاع برسانیم که ای.آر.رحمان، آهنگساز آنسوی ابرها هم
سه شنبه به ایران میآید و یک کارگاه تخصصی موسیقی هم برای علاقهمندان برگزار میکند.
علی رستگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
فؤاد ایزدی، کارشناس حوزه روابط بینالملل در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه عنوان شد