یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
اعضای گروه جهادی سالار شهیدان تبریز، از همین جنس آدمها بودند. طلبههای نوجوان و جوانی که ده روز از تعطیلات نوروزشان را در سرپل ذهاب گذراندند، با زلزله زدهها زندگی کردند و روی زخمهای زلزله مرهم گذاشتند. آنها خاطره متفاوت این نوروز را هیچ وقت فراموش نمیکنند.
ما با حجتالاسلام علیرضا سالک جدی، مدیر حوزه علمیه سالار شهیدان تبریز به همین بهانه به گفتوگو نشستیم. مدیری که معتقد است «نوجوانها و جوانهای این مرزوبوم ساخته شدهاند برای کار جهادی، فقط کافی است به آنها پروبال بدهیم.
گروه جهادی سالار شهیدان از چه سالی فعالیتش را شروع کرده است؟
تقریبا چهارسالی میشود. از سال 92 بود که ما به این فکر افتادیم از ظرفیتهای موجود در حوزه علمیه سالار شهیدان استفاده کنیم و از همان زمان، همیشه در ایام تابستان و بقیه ایام تعطیل با همکاری اردوی جهادی بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز در اردوهای جهادی شرکت میکنیم.
این اردوهای جهادی را بیشتر در کجاها برگزار میکنید؟
اغلب در مناطق محروم استان خودمان یعنی آذربایجان شرقی، بیشتر اوقات هم در شهرستان چاراویماق و روستاهای محرومش تمرکز داریم. معمولا هم کار مدرسهسازی، مسجدسازی و خانهسازی برای روستاییان مناطق محروم را انجام میدهیم، اما در این دوسال بیشتر تمرکزمان روی مدرسهسازی
بوده است.
انگیزه انجام کار جهادی چطور برای شما به وجود آمد؟
اول اینکه بحث جهاد در خود حوزهها همیشه مطرح بوده است. ما اگر بخواهیم یک حوزه تربیت محور داشته باشیم، حوزهای که میخواهد بحث تربیت طلبه انجام بدهد، انسانسازی کند، باید در اردوهای جهادی هم فعال باشیم. این اردوهای جهادی اهداف مختلفی دارند. یکی از اهداف، بحثهای تربیتی است. بحثهای تربیتی که به خود انسان و به خود جهادگر مربوط میشود، چرا که خود این فرد با حضور در اردوی جهادی رشد پیدا میکند و تربیت میشود و روحیه خدمترسانی پیدا میکند و روحیه ایثارگریاش به این طریق تقویت میشود. نکته اینجاست که بهترین سن تقویت این روحیه در نوجوانی و جوانی است، اگر ما الان طلبههای خودمان را ایثارگر و خدمتگزار بار بیاوریم. اینها در آینده هم وقتی روحانی شدند، همین حس را درخودشان دارند و در جامعه این حس را به خدمت میگیرند. به همین دلیل ما همیشه در اردوها طلبههای 15 تا 22 سال حوزه را با خودمان همراه میکنیم تا همزمان در اردوها رشد کنند.
یعنی نوجوانهای 15 ساله هم در اردو با شما همراه میشوند؟
بله، تمامی برنامههای مدرسه(مثل اردوهای علمی، جهادی، زیارتی، پیاده روی اربعین و...) به صورت یکپارچه و با حضور تمامی طلاب برگزار میشود. در این اردوی جهادی نوروز 97 هم که ششمین اردوی جهادی حوزه ما بود، از 90 نفر جمعیت حوزه، 83 نفر از طلبهها با ما در منطقه زلزلهزده حضور پیدا کردند و آن چند نفری هم که به دلیل مسافرت کربلا و ...از روز اول نتواستند با ما بیایند، روزهای میانی خودشان را رساندند.
بچهها با چه انگیزهای در این اردوها شرکت میکنند؟
آنها را توجیه میکنیم که اثر معنوی و تربیتی اردوی جهادی، بیشتر از مسائل عمرانیاش است و هدف ما هم از این اردوها، هم بعد معنوی و سازندگیاش است و هم، بحث فرهنگی و تربیتی خود شخص. در این اردوها همیشه بچهها میرسند به جایی که تخریب میکنند. به جایی که سازندگی میکنند. ما همیشه میگوییم شما وقتی تخریب و آواربرداری میکنید، درحقیقت مثل این است که نفس خودتان را تخریب میکنید. صفات منفی خودتان را تخریب میکنید. پس با این نیت کار کنید . وقتی هم دیواری را میسازید و آجر به آجر آن را بالا میبرید، انگار با بالا آمدن این دیوار خودتان هم رشد میکنید. من معتقدم اگر جوانها و نوجوانهای ما با این انگیزه جلو بیایند کارها بسرعت بیشتری هم انجام میشود. حضرت آقا در همین زمینه بیاناتی دارند که ما همیشه آن را مثال میزنیم و میگوییم ایشان میفرمایند، از شور و نشاط انقلابی جوانان مستعد در راستای اهداف مقدس جمهوری اسلامی استفاده کنید. این شور و نشاط را نوجوان و جوان دارد، پس در اردوی جهادی کاملا مفید واقع میشود، چون هم روحیه استقلالطلبی دارد، هم پر از انرژی و انگیزه است. انگار ساخته شده باشد برای کار جهادی، فقط کافی است به او پروبال بدهیم.
اما شاید درخانوادهها این نگاه به نوجوانها وجود نداشته باشد. شما واقعا به آنها مسئولیت میدهید؟ مثلا چه کارهایی را میسپارید انجام بدهند؟
بله من هم قبول دارم شاید به این نکته در فضای خانواده کمتر توجه شود اما یک نوجوان دیگر به سنی رسیده که دوست دارد مسئولیتپذیر باشد و این را قطعا با آزمون و خطا جلو میبرد. ما باید قبول کنیم شاید در این راه خطا هم داشته باشد، اما کار را جلو میبرد و فقط باید مربی بالای سرش باشد و در این مسیر همراهیاش کند و صبر پیشه کند.
نکته این است روحیه مسئولیتپذیری نوجوان جدی گرفته شود. ما وقتی حوزه علمیه سالار شهیدان را تاسیس کردیم از همان ابتدا اصل را برهمین گذاشتیم و در مدرسه ما طلبهها خودشان حوزه را اداره میکنند. ما در حوزه خادم نداریم و تمامی بخشهای حوزه توسط خود طلبهها اداره میشود، مثل مسائل اجرایی، خدماتی، آموزشی، حتی کارهای بیرون حوزه مثل کارهای بانکی و ... به خود طلبهها سپرده میشود. در مورد ساخت و ساز و سازندگی هم، وقتی ما داشتیم ساختمان جدید حوزه را میساختیم، در سیمکشی، نقاشی، گچکاری، سیمان کاری و بقیه فعالیتها از خود طلبهها کمک گرفتیم و اینکه من میگویم در اردوهای جهادی، بچههای ما دیوار یک مدرسه را گچکاری میکنند، به خاطر این است که قبلا این کار را تمرین کردهاند.
در فعالیتهایی که به جهادگرها میسپرید، تقسیم کاری هم انجام میشود؟
قطعا تقسیم کار هست، مثلا در همین اردوی نوروز، بچهها به 11 گروه تقسیم شدند. یک گروه کاشیکاری میکرد، یک گروه دیوار میساخت، یک گروه گچکاری میکرد. سه گروه کار تخریب و آوار برداری را داشتند چون در سرپل ذهاب به خاطر ویرانیهای زلزله بحث تخریب و آوار برداری هم مهم بود.
چه شد ایام نوروز را برای این اردوی جهادی انتخاب کردید؟
ما هر سال برنامه نوروزی مان در حوزه این است که معمولا از پنجم فروردین درسها را شروع میکنیم و کلا تعداد روزهای تعطیلی در حوزه بسیار کم است، اغلب تعطیلات رسمی را تعطیل نیستیم و برای هرکدام از این مناسبتها یک برنامه داریم، مثل عید غدیر یا 22 بهمن و ... چون به این اصل معتقدیم تعطیلات زیاد آفت دارد. اولین آفتش هم تنبلی است. به همین دلیل روی بحث آموزشی در ایام تعطیل هم تاکید داریم و همین موضوع باعث شده از نظر رسیدن به سرفصلهای درسی عقب نباشیم . از طرف دیگر این نیاز را دیدیم امسال به خاطر حادثهای که در سرپل ذهاب رخ داده بود و هموطنان ما درگیر این حادثه بودند در این منطقه حضور پیدا کنیم. هماهنگی را از بهمن انجام دادیم و از پنجم فروردین تا چهاردهم در چند منطقه حاشیهنشین سرپل ذهاب حضور داشتیم.
کدام منطقهها؟
بیشتر در احمدآباد، پاونار و زعفرانیه که نقاط حاشیهای این شهر هستند و سازندگی در آنها کمتر انجام شده است. در این منطقه چون بیشتر مردم مستاجر بودند هنوز کانکس ندارند و درچادر زندگی میکنند. ما بعد از شناسایی خانههای محروم، با مشارکت خود اهالی اقدام به آواربرداری و ساخت و ساز کردیم. این که میگویم با مشارکت خود اهالی به این دلیل است که باید همیشه در اردوهای جهادی از ظرفیت خود مناطق محروم هم استفاده کرد و به آنها انگیزه فعالیت داد. اتفاقا در این منطقهها با این که بیشتر مردم اهل تسنن بودند اما از علمای شیعه از دانشجوها از سپاه و ارتش خیلی رضایت داشتند و واقعا این را بیان میکردند.
بچههای حوزه علمیه شما چطور؟ از این تجربه راضی بودند؟
خیلی زیاد. حتی روز چهاردهم که تصمیم به برگشت گرفته بودیم، خیلی ناراحت بودند و به من پیامک میزدند حاج آقا ما راه افتادیم، ولی دلمان هنوز همراه مان نشده و سرپل ذهاب مانده است. همانجا به بچهها قول دادیم دوباره در یک فرصت دیگر آنها را به این منطقه بیاوریم، چون هنوز جای کار زیاد است و واقعا نیاز است همه هموطنان مان با هرخدمت و مهارتی که دارند در این منطقه حضور داشته باشند و یک گوشه کار را بگیرند تا کار سازندگی در این منطقه زلزله زده سریعتر جلو برود.
مینا مولایی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد