آسیب، آن موقع بدنامی بود. طلاق، اعتیاد، بیشرمی و حاشیهنشینی کم بود. کسی اما یادش نمیآید زمانه چطور به هم ریخت و آسیبها کی ریشه دواند، مردم تا آمدند به خود بجنبند، ریشههای آسیب های اجتماعی خزید درمحله ها، خیابانها و کوچهها را گرفت و آمد پشت در خانهها، درِخانهها را باز کرد و سُرید تو. حالا همه به هم میگویند زمانه بدی شده، حالا دیگر اگر دستهای مردم یک محله نیز برای شمردن اجیرشود کفاف شمارش نمیدهد.
حالا کار به جایی رسیده که دربودجه سال 97 ردیف اعتباری مستقلی برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی نوشته شده؛ رقمش درشت است، 300 میلیارد تومان که کارهای زیادی میشود با آن کرد.
وزیر کشور گفته است این300 میلیارد تومان جدا از مبالغی است که در بودجه سالانه به دستگاه های اجرایی تعلق میگیرد و باید خرج کاهش آسیبها شود.
وزیر گفته است این300 میلیارد را دولت درلایحه بودجه پیشنهاد کرده تا اگر ضرورتی درحوزه کاهش آسیبها پیش آمد، خرج شود.
پس پول برای کاهش آسیبهای اجتماعی زیاد خرج میشود و این300 میلیارد، قطرهای است از یک دریای بزرگتر؛ هرچند پیگیریهای جامجم برای دست یافتن به رقمی ملی نتیجه نداد.
یک منبع مطلع اما به ما گفت بودجهای که سال 96 برای کاهش آسیبهای اجتماعی میان دستگاههای متولی تخس شده حول و حوش200 میلیارد تومان بوده، بودجهای که شاید عدهای بگویند چندان قابل توجه نیست، ولی به زعم ما آنقدر درشت است که لازم باشد بدانیم کجا و چطورخرج میشود.
تمجید و تناقض
فهرست آسیبهای اجتماعی، بلندبالاست. آنقدر مصادیقش زیاد است که سرگیجهآور است. اما پنجتای آن را که دغدغه شده همه میشناسند: اعتیاد، طلاق، حاشیهنشینی، فقر و بیکاری و مفاسد اخلاقی.
حتی رهبری نیز اردیبهشت پارسال خطاب به مسئولان گفته بودند در مقابله با آسیبهای اجتماعی بویژه در این پنج حوزه نباید به کارهای معمولی اکتفا کرد و هر از گاهی برای رفع تکلیف گزارشی داد.
ایشان گفته بودند آسیبهای اجتماعی مثل زلزله است که بنیان خانواده و اجتماع را به هم میریزد.
ایشان گفته بودند مفاسد اجتماعی، بیماریای است که هر روزی که بر آن بگذرد و علاج نشود، عمق بیشتری مییابد.
حالا اما در مواجهه با آسیبهای اجتماعی، ایرانیان چهارگروه شدهاند: عدهای که مسئولاند و دستاندرکار، عدهای که کارشناساند و نگران، مردمی که نظاره گرند و مبهوت وعدهای که گرفتار آسیب هستند.
مسئولان همه راضیاند و ازعملکردها تمجید میکنند. کارشناسان ولی منتقدند و شاکی، قاطبه مردم هم، همین که آسیب پاپیشان نشود راضیاند. اما آنانی که گرفتار آسیب هستند، سرگردان اند یا پای بساط نشئگی و روایت خماری یا درحاشیهها و زیرسقف سکونتگاههای ناایمن یا فقیر و چشم به راه لقمهای نان یا بیکار ومشغول چرتکه انداختن ثانیهها یا مشغول درمحاکم دادگستری پای پروندههای پرکشمکش طلاق.
سیاوش شهریور، مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران اما به ما میگوید در مورد استان تهران باید خشونت رو به رشد را نیز به جمع آسیبهای اجتماعی اضافه کرد.
این مقام مسئول البته از کردههای دستگاههای اجرایی در حوزه مقابله با آسیبها راضی است. حتی وقتی از او خواستیم علت رضایتش را با چند مثال بگوید، گفت از عملکرد آموزش و پرورش راضی است، چون صددرصد مدیران مدارس ابتدایی و راهنمایی و درصدی ازمعلمان مدارس را در حوزههای اجتماعی آموزش داده و مباحث مربوط به مهارت «نه» گفتن را آموختهاند.
او همچنین گفت از عملکرد بهزیستی راضی است، چون در موضوع ایدز و پیشگیری از آن کارگاههای آموزشی برپا کرده و نیز از بهزیستی، دادگستری و وزارت ورزش و جوانان راضی است چون با برگزاری کلاسهای مشاوره قبل از ازدواج، حین زندگی و در آستانه جدایی، باعث کاهش آمار طلاق شدهاند.
شهریور گفت این کاهش در تهران 10درصد بوده که در تناقضی آشکار با آمارهای آبان ماه رئیس سازمان اسناد و املاک کشوراست. احمد تویسرکانی گفته بود در شش ماه نخست سال96، طلاق در تهران 7 درصد رشد کرده است!
البته ما با کمال اکبری، معاون مشارکتهای اجتماعی سازمان اموراجتماعی کشور نیز که گفتوگو کردیم این رضایت در کلام او وجود داشت تا جایی که گفت شورای اجتماعی کشور تشکیلاتی نوپاست که اگر زمان بگذرد و دستگاههای عضو آن متمرکز کار کنند، کاهش 5 درصدی آسیبهای اجتماعی در سال که تکلیف برنامه ششم توسعه است محقق خواهد شد، حتی رقمی بیشتر از 5 درصد.
در واقع شهریور و اکبری گفتند که بودجههای صرف شده درحوزه مقابله با آسیبهای اجتماعی در این مسیرها خرج میشود و تا به حال نتیجه نیز داده است، موضوعی که وقتی پای صحبتهای حسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نشستیم، تائید نشد.
چلک که میگفت پرداختن به حوزه آسیبهای اجتماعی در کشورمان تاخیری سیوهفت، هشت ساله داشته و بعد از هشدارهای رهبری مورد توجه مسئولان قرار گرفته به ما گفت اگر دستگاههای متولی به این حوزه وارد شدهاند بیشتر درگیر مداخله در آسیبها بودهاند نه پیشگیری و توانمندسازی که در هر دوی آنها بسیار ضعیفیم.
او پرسید اگر در حوزه پیشگیری و توانمندسازی قوی بودهایم چرا حالا دو میلیون و800 هزار معتاد رسمی، بیش از سه میلیون زن سرپرست خانوار، بیش از 15 میلیون پرونده قضایی و 19 میلیون نفر حاشیهنشین داریم و رهبری نیز گفتهاند که مفاسد اخلاقی جزو پنج اولویت اول برای رسیدگی است؟
سلمان خدادادی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز با این کارشناس هم عقیده است. او به ما گفت که اگر میخواهیم پنج آسیب بزرگ کشورمان کنترل شود و کاهش یابد باید ریشهها را حل کنیم، مثلا برای کاهش طلاق، فقر را، برای رفع فقر، بیکاری را و برای کنترل حاشیهنشینی، مهاجرت از روستا را او قاطعانه گفت که تاکنون کار فوقالعادهای در حوزه مقابله با آسیبهای اجتماعی انجام نشده و او بهعنوان عضوی ناظر درمجلس از عملکردها راضی نیست.
او حتی گفت که کمیسیون متبوعش در صدد است 300 میلیارد تومانی را که دولت در بودجه سال آینده برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی گنجانده و قرار است به وزارت کشور و شورای اجتماعی داده شود، به حداقل برساند چون مجلسیان بر این باورند که این پول بدون برنامه هدر میرود و بهتر است به بودجه دستگاههای دیگر اضافه شود.در واقع اگر پولهایی که تا به حال به نام کاهش آسیبهای اجتماعی و توانمندسازی آسیبدیدگان اجتماعی خرج شده نتایجی روشن و ملموس داشت هیچگاه کمیسیون اجتماعی مجلس به چنین باوری نمیرسید.
کار به کاردان سپرده شود
آسیبهای اجتماعی انبوه است و دولت درمواجهه با آنها به مشکل خورده؛ این را طیبه سیاوشانی، عضو فراکسیون زنان مجلس به مهر گفت؛ دو روز پیش. جملهاش تند و تیز بود اما گفت حالا که چنین است چاره کار فقط در مشارکت اجتماعی و کار داوطلبانه است، از زلزله کرمانشاه نیز مثال آورد که مردم دست به دست هم دادند و صحنههایی زیبا خلق کردند.
او در این گفتوگو سررشته بحثی را آغاز کرد که مدتی است در سازمان امور اجتماعی کشور مطرح شده است، موضوعی که کمال اکبری نیز در گفتوگو با ما به آن اشاره کرد. او گفت برنامه امسال و سال بعد این است که در حوزه مبارزه با آسیبهای اجتماعی، مردم را مشارکت دهیم و سازمانهای مردمنهاد فعال در این حوزهها را به کار بگیریم، چیزی در حدود 7000 سازمان مردم نهاد را .
او گفت: بودجهها نیز به این سازمانهای مردم نهاد داده خواهد شد یا اگر خود پول وسط بگذارند با بودجههای دولتی از آنها حمایت خواهد شد. اکبری گفت که دخیل کردن این سازمانها در رتق و فتق معضلات اجتماعی مطمئنترین راه است.
موسویچلک نیز به نقش سازمانهای مردم نهاد در کاهش آسیبهای اجتماعی باوری قاطع دارد. او به ما گفت که باید کار را بهدست کاردان سپرد، کسانی که حوزه اجتماعی و چالشهایش را میشناسند و تفکر و دانشاجتماعی دارند. چلک حتی گفت چون تابهحال کمتر کار به کاردان سپرده شده در دستگاههای متولی هرجا که کسری بودجهای پیش آمده از بودجههای اجتماعی و فرهنگی برداشت شده و صرف امور دیگر شده؛ مسائل اجتماعی در واقع فدای حوزههای دیگر.
اما حالا به نظر میرسد باید برای مهار آسیبهای اجتماعی راههایی بجز راههای رفته گذشته را طی کرد، راههایی که لزوما به پول و بودجههای آنچنانی نیاز ندارد، همانطور که معاون مشارکتهای اجتماعی سازمان امور اجتماعی کشور به ما گفت که بیش از هر چیز به برنامه و بیش از برنامه به اراده برای اجرای برنامهها نیاز است و مسعود رضایی، نماینده کمیسیون اجتماعی مجلس نیز به تسنیم گفت که تامین اعتبار فقط یک بخش از عملیات کاهش آسیبهای اجتماعی است. او نیز معتقد بود که مدیریت حرف اول را میزند.
مریم خباز - جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد