
تصمیم آمریکا برای انتقال سفارتش به بیتالمقدس اشغالی نشاندهنده پارادوکس رفتاری آمریکاییها در منطقه فلسطین و اسرائیل است.
انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی از تلآویو به قدس ضدیتی است که با حمایت آمریکا در حال رقم خوردن است. علیرغم میل باطنی که در جهان اسلام وجود دارد و همه مسلمانان مخالف این رویداد هستند، انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی از تلآویو به قدس شریف در حال شکلگیری است.
آمریکا رفتار دوگانهای در راستای صلح منطقه دارد. آمریکا مباحث صلح و امنیت را در خاورمیانه مطرح میکند، اما در مقابله با رژیم صهیونیستی رفتار دوگانه خود را نشان میدهد. اگر آمریکا خواهان صلح است نباید اجازه دهد انتقال پایتخت انجام بگیرد، بلکه تجدیدنظر عمدهای را در این سیاستها باید مدنظر داشته باشد. آنها از یکطرف بحث صلحسازی و امنیتسازی را مطرح میکنند، اما از سوی دیگر با این حرکات خود منطقه را به آتش کشیده و به آشوب دامن میزنند، آنها همان سیاست دوگانهای که در مورد برخی مسائل ازجمله حقوق بشر و تروریسم دارند را در موضوع فلسطین هم ادامه میدهند.
درحالی که اگر آنها به دنبال صلح و امنیت در منطقه هستند باید برای همه مردم منطقه باشد. اینکه آنها برخلاف خواسته اعراب مسلمان و جامعه اسلامی و جهانی دست به چنین اقداماتی زده و خودی و ناخودی ایجاد میکنند موجب کاشته شدن نفرت شده و کینه را در منطقه دامن میزنند. در پی اعلام چنین مواضعی از سوی ترامپ در مورد قدس، نه تنها جهان اسلام، بلکه همه گروههایی که بیطرفانه مسائل مربوط به صلحسازی را در منطقه دنبال میکنند نگران هستند و در این چند روز اعتراضات خود را منعکس کردهاند. البته قطعا این اعتراضات به جهان اسلام منتهی نمیشود، چرا که این موضوع نهتنها امنیت جهان اسلام بلکه امنیت منطقهای و جهانی را به خطر میاندازد.
انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به قدس اشغالی توطئهای برای پایمال کردن حقوق مردم فلسطین و توهین به مقدسات اسلامی است و باید ملتها و دولتهای مسلمان در برابر این اقدام خطرناک با هم همکاری داشته باشند. جهان اسلام نقش عمدهای را داراست، اما دچار چند پارگی و واگرایی است که رژیم سلفی وهابی بویژه سعودی که خود را پرچمدار مسائل جهان اسلام میداند درگیر مسائل داخلی و منطقهای ازجمله قطر و یمن است، رژیم کودککشی که قادر به ایجاد امنیت نیست نمیتواند پرچمدار چنین موضوعی باشد. این موضوع نقش ایران را در جهان اسلام دوچندان میکند بویژه در بطن سازمان همکاری کشورهای اسلامی. البته این سازمان هم در موضوعات مختلف کارنامه خوبی نداشته است، این در حالی است که باید از همه توان دیپلماتیک خود استفاده کند و به این ترتیب از رسانههای خودشان استفاده و موجبات هماهنگی دلسوزان جهان اسلام را فراهم کنند.در این زمینه هم مردم و هم دولتها دارای نقش هستند.
در مورد اقدام ترامپ باید از نقش لابی صهیونیستی نیز سخن گفت. انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی از تلآویو به قدس بیانگر ماهیت ضد صلحپذیری آمریکاست، سیاست شتابزده ترامپ برگرفته از حاکمیت تندروی صهیونیستی حاکم در آمریکاست. نقش این لابی در داخل آمریکا باز هم نشاندهنده این است که این لابی در داخل کنگره و دولت آمریکا نقش مستحکم و قدرتمندی را ایفا میکند که این تصمیمات نابخردانه تا حد بسیاری ناشی از بسیج این لابیهاست. بهواسطه چنین اقدامات و لابیهایی، امنیت وصلح در منطقه پا نخواهد گرفت و چنین حرکاتی موجب شکلگیری چنین اتفاقاتی از این دست در منطقه میشود و منطقه شاهد تنشها و مشکلات دیگری در جهان اسلام خواهد بود.
سیاستهای ترامپ و شتابزدگی در مساله قدس بیانگر و برگرفته از حاکمیت و قدرت تندرو و رادیکالی به نام لابی صهیونیستی ـ یهودی در داخل آمریکاست. تا زمانی که حقوق اصلی مردم فلسطین در مساله قدس حل نشود قطعا آمریکاییها نمیتوانند رنگ صلح و امنیت را در منطقه ببینند. آمریکا باید از اجرای سیاست اخیر خود پا پس بکشد، اگر آمریکا دنبال صلح پایدار در منطقه است باید حقوق همه مردمی که تحت اشتغال قرارگرفته و تاکنون تحمل کردهاند را به رسمیت بشناسد وگرنه منطقه در ناامنی و آشوب همچون چند دهه اخیر خواهد ماند.
طبیعی است انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس به دور جدید تنشها میان اسرائیل و فلسطینیها منجر شود، چرا که این اشتباه گامی در جهت به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت صهیونیستها خواهد بود و به همین دلیل است که این موضوع موجب اعتراض و مخالفت شدید گروههای فلسطینی و نیز جامعه بینالملل شده است. باید جهان در برابر این تجاوز آشکار به حقوق مردم فلسطین بایستد.
دکتر رضا سیمبر/ استاد دانشگاه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد