آن سوی خیابان، سوپرمارکت بزرگی قرار دارد. از آن فروشگاه‌هایی که به آن «هایپر» می‌گویند. در این فروشگاه همه چیز به فروش می‌رسد؛ از شیر مرغ تا جان آدمیزاد! از لامپ و شامپو گرفته تا جوراب و روغن و خوشبوکننده‌ ماشین.
کد خبر: ۱۰۹۸۶۳۴
همه با هم سر سفره خداوند

ظاهرا هیچ‌ کم و کسری هم ندارد و هر کسی وارد آن شود و یک لیست خرید بلند و بالا از سوی منزل(!) در دست داشته باشد، قطعا همه‌اش را پیدا خواهد کرد و شرمنده منزل نخواهد شد!

با این حال عجیب بود که آن هایپر بزرگ، چیزهای اصلی و اولیه و بدیهی چون «شیر و تخم‌مرغ» را نداشت!

خریدار، حیران، پس از این‌که چند بار طول و عرض هایپر را طی کرد و در قفسه‌های شیک که مجهز به یخچال هم بود، گشت و گذار کرد به سوی صندوق‌‌دار آمد و پرسید: هایپر به این بزرگی با این همه جنس، شیر و تخم‌مرغ ندارد؟! فروشنده به صراحت و سرعت پاسخ داد: آن طرف خیابان، یک بقالی کوچک است، ما این‌جور چیزها را نمی‌آوریم که او هم بتواند، بفروشد و نان بخورد! نگاه حیران خریدار از این جواب غیرمنتظره به آن سوی خیابان برگشت. بقالی کوچکی در پارکینگ یک خانه قدیمی، با کورسویی از نور، به چشم می‌خورد. آن بقالی در برابر آن هایپر بزرگ جنسی نداشت اما شانس بزرگ، نگاه، نگرش و مرام و معرفتی بود که در خون همسایه بزرگش جریان داشت...

آنچه گذشت، نمونه‌ای از یک روح کامل و رفتاری دینی، ارزشی و اخلاقی در جامعه ماست. رفتاری متاسفانه کمیاب و البته اصیل، با این نگرش که از هر دست بدهی از آن دست می‌گیری. نگرشی مبتنی بر این باور قوی که همه سرسفره خداوند بزرگ نشسته‌‌‌ایم و آن‌قدر نعمات خدا بر سر این سفره فراوان است که هرقدر برداریم باز هم هست. لازم نیست دست‌هایمان را پر کنیم، لازم نیست نگران تمام شدن باشیم، مکانیسم این سفره طوری طراحی شده که اگر به هر کسی جا برای نشستن بدهی، جای خودت فراخ‌تر و بزرگ‌تر خواهد شد وبرعکس اگر جای کسی را بگیری یا تنگ کنی، به همان میزان جای خودت و روزی‌ات تنگ‌تر و کمتر خواهد شد.

انسان‌هایی که به این مکانیسم باور دارند، کار و بارشان سکه است. پولشان برکت دارد و هرقدر هم که کم باشد، باز انگار به همه چیز می‌رسد و کم و کسری وجود ندارد. انسانی که آن قدر روح بزرگی دارد که روزی سفره خداوند را به دیگر بنده‌اش پاس می‌دهد، دست‌های پنهان تقسیم روزی را به سوی خود فرامی‌خواند و از زمین و آسمان برایش می‌بارد و ساخته می‌شود.

به نظر، ترویج و باور داشتن به چنین دیدگاهی در این روزها که مشکلات مالی و اقتصادی در جامعه موج می‌زند و بعضی‌ها برای کسب روزی به هر کاری متوسل می‌شوند، از نان شب واجب‌تر است. چه بسا این دیدگاه که در عرف، نام آن را نان‌رساندن گذاشته‌اند، باعث حل بسیاری از مشکلات رایج و روزمره زندگی‌هامان شود ... به آن فکر کنیم.

بهمن موسوی - روزنامه نگار / ضمیمه چمدان جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها