در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
استوارت ریچی در کتاب خود به نام «هوش: همه آنچه مهم است» به شکل متقاعدکنندهای استدلال میکند که بهره هوشی لزوما محدودکننده کارهایی را که میتوانیم انجام بدهیم نیست، بلکه میتواند یک نقطه شروع باشد.
نیمی از تفاوتهای هوشی را میتوان با ژنتیک توضیح داد
مطالعه دوقلوهای همسان و ناهمسان نشان میدهد حدود نیمی از موضوعات مرتبط با بهره هوشی را میتوان براساس دانش ژنتیک توضیح داد. اما به نظر میرسد با افزایش سن، ژنتیک پیش بینی بهتری درمورد بهره هوشی دارد. مطالعات نشان میدهد ژنهای دوقلوها در دوران کودکی اهمیت و تاثیرکمتری بر بهره هوشی دارند. رابرت پلومین و ایان دییری محققان هوش میگویند این موضوع را میتوان با آنچه تحت عنوان «تقویت ژنتیک» شناخته میشود توضیح داد. در فرآیند تقویت ژنتیک، انتخاب، اصلاح و ایجاد محیطهای مرتبط با گرایشهای ژنتیک در کودکان باعث تقویت و بزرگ شدن تفاوتهای ژنتیک کوچک میشود. برای مثال کودکی با تمایل ژنتیک به هوشمند بودن، ممکن است زمان بیشتری را در کتابخانه سپری کند. اما یک نوجوان 16 ساله نسبت به یک کودک شش ساله امکان و زمینه بیشتری برای رفتن به کتابخانه دارد. به عبارت دیگر با افزایش سن، ما کنترل بیشتری بر محیط خود پیدا کرده و شرایط محیطی که ایجاد میکنیم میتواند ظرفیت بالقوه ژنهای ما را افزایش دهد.
بهره هوشی بالاتر احتمال مرگ زودرس را کاهش میدهد
محققان در مطالعهای که روی یک میلیون سوئدی انجام دادند به یک تفاوت سه بعدی در مورد ریسک مرگ در افراد دارای بهره هوشی بالا و کسانی که از بهره هوشی پایینی برخوردار هستند پی بردند. چند دلیل وابسته به یکدیگر برای این موضوع وجود دارد. یکی از دلایل این است که افراد دارای بهره هوشی بالا نسبت به افراد با ضریب هوشی پایین پول و درآمد بیشتری کسب میکنند. درآمد بیشتر نیز به معنای برخورداری از تغذیه، وزن و مراقبتهای بهداشتی بهتر است. یک دلیل هم میتواند این باشد که افراد باهوشتر، از هوش کافی برای جلوگیری از تصادفات و حوادث ناگوار برخوردارند. شواهد، این موضوع را تایید میکند. برای مثال احتمال کمتری وجود دارد که کسانی که بهره هوشی بالاتری دارند در تصادفات رانندگی جان خود را از دست بدهند.
بیشتر مردم هوش متوسط دارند
نخستین چیزی که باید در مورد بهره هوشی بدانید این است که این عدد ترکیب نمراتی است که در آزمونهای مختلف استدلال، حافظه، دانش اکتسابی و سرعت پردازش ذهنی کسب میشود. این نمرات با یکدیگر جمع شده و با افراد جمعیت مورد مقایسه قرار میگیرند. بهره هوشی کامل، عددی با میانگین 100 است. بیشتر کسانی که میبینید دارای بهره هوشی متوسط هستند، و تعداد کمی از هوش زیاد برخوردارند. فقط 2/2 درصد افراد بهره هوشی 130 یا بالاتر دارند.
جالب این که کسی که در یکی از آزمونها نمره خوبی میگیرد، احتمالا در همه آزمونها نمره بالایی کسب میکند. بنابراین نمره شما در کاری مثل خاموش کردن سریع یک چراغ چشمک زن با نمره شما در استدلال شفاهی و فرازمانی مرتبط است. روانشناسان این همپوشانی نمرات را «G» یا هوش عمومی مینامند. صرف نظر از این که فاکتور G چگونه در مغز یک فرد شکل میگیرد این فاکتور یکی از عوامل واقعی پیشبینی کننده آینده زندگی ماست. این که چقدر میتوانیم پول و درآمد کسب کنیم، چقدر در شغلمان موثر خواهیم بود و بالاخره این که چقدر احتمال دارد دچار مرگ زودرس شویم!
بهره هوشی با موفقیت شغلی و ثروت مرتبط است
رابطه میان بهره هوشی و موفقیت شغلی یک رابطه مثبت است. افراد دارای بهره هوشی بالاتر، عموما کارکنان بهتری هستند و درنتیجه درآمد بیشتری کسب میکنند. اما این ارتباط یک ارتباط دوسویه کامل نیست. رابطه دوسویه از 1 تا 1ـ سنجیده میشود. عدد یک در این رابطه به این معناست که با هر میزان افزایش در بهره هوشی، افزایش ثابتی در متغیر دیگر (یعنی طول عمر یا ثروت) نیز ایجاد شود. اما زندگی آنقدرها هم زیبا نیست و در واقعیت این رابطه کمتر از 5/0 است. این بدان معناست که تفاوتهای فردی نقش زیادی در این رابطه ایفا میکنند و برخی افراد باهوش ممکن است در شغلشان بسیار بد عمل کنند. اما باوجود احتمال برخورداری از ثروت، سلامت و طول عمر بیشتر، افراد باهوش لزوما افراد شادی نیستند. ریچی میگوید هرچند رابطه بین شادی و هوش بالا، یک رابطه مثبت است، اما نسبت این رابطه کمتر از چیزی است که انتظار میرود. همچنین بهره هوشی به طور کلی رابطهای با عوامل شخصیتی ندارد که باعث پیشرفت ما در زندگی میشود. از پنج ویژگی شخصیتی عمده (تمایل به کسب تجربه، پیروی از وجدان، برونگرایی، سازگاری، روان نژندی) تنها ویژگی مرتبط با بهره هوشی تمایل به کسب تجربیات جدید است. ریچی میگوید افراد باهوش بیشتر به دنبال کسب تجربه هستند، درمورد هرچیز بیشتر فکر میکنند و از سنجش ایدهها لذت میبرند.
افراد تیزهوش تا بزرگسالی تیزهوش میمانند
مطالعات نشان میدهد کودکان باهوش، بزرگسالان باهوشی نیز خواهند بود. باوجود این که هوش به طور کلی با افزایش سن کاهش مییابد، اما کسانی که در کودکی بهره هوشی بالایی دارند به احتمال زیاد در سنین سالمندی نیز هوشمندی خود را حفظ میکنند.
از اواسط تا اواخر دهه دوم زندگی هوش به اوج میرسد و سپس کاهش مییابد
در اواخر دهه دوم زندگی، هوش متبلور ـ مهارتها و دانش اندوخته شده در طول زندگی ـ به حالت ثبات میرسد. اما هوش سیال ـ توانایی استدلال و حل مسائل ـ شروع به افت میکند. افت سرعت عملکرد ذهنی حتی از افت هوش سیال هم بیشتر است. ریچی میگوید درک افت هوشی مرتبط با افزایش سن یکی از دلایل مهم مطالعه بهره هوشی از جنبه زیست شناختی است. وی میافزاید اگر ژنهای مربوط به هوش را بشناسیم با توجه به این که این ژنها با کاهش عملکرد شناختی نیز مرتبط هستند، میتوانیم پیشبینی کنیم چه کسانی بیشترین افت عملکرد شناختی را خواهند داشت تا مراقبتهای پزشکی بیشتری به آنها اختصاص بدهیم.
انسانها باهوشتر میشوند
میانگین سطح بهره هوشی در هر دهه بین دو تا سه نمره افزایش مییابد. براساس این پدیده که با عنوان «اثر فلین» شناخته میشود ، متوسط بهره هوشی انسانها در مقایسه با صد سال گذشته 30 نمره افزایش یافته است. جیمز فلین، کاشف اثر فلین در این زمینه میگوید مغز انسانهای مدرن به شیوهای متفاوت در حال رشد است و پیچیدگی شناختی آن بیشتر شده است. کارشناسان معتقدند احتمالا عواملی مانند بهبود کیفیت تغذیه کودکان، بهبود مراقبتهای بهداشتی و نیز افزایش آموزش و آگاهی از دلایل افزایش بهره هوشی است.
بهره هوشی در کشورهای در حال توسعه افزایش می یابد
بیشترین افزایشها در زمینه بهره هوشی در کشورهای درحال توسعه درحال رخ دادن است. بیشتر ملموس بودن بهبود تغذیه کودکان و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی در این کشورها عامل افزایش بیشتر بهره هوشی در آنهاست. درعین حال شواهد نشان میدهد اثر فلین در کشورهای توسعه یافته درحال کمرنگتر شدن است.
ریچی عامل این موضوع را افت شرایط تغذیه و تحصیلات استاندارد- عوامل موثر در تقویت بهره هوشی ـ در کشورهای توسعه یافته میداند.
ژنها تنها عامل موثر بر هوش نیستند
وقتی صحبت از بهره هوشی است، ژنتیک عامل سرنوشت ساز نیست. تقریبا نیمی از تفاوتها به عوامل محیطی باز میگردد. دسترسی مناسب به تغذیه، تحصیلات و مراقبتهای بهداشتی از عوامل موثر در این زمینه هستند. با این حال ریچی میگوید شناخت نحوه تاثیر عوامل محیطی بر بهره هوشی بسیار مشکلتر است. زندگی مردم و محیطی که در آن زندگی میکنند نظم خاصی ندارد و پیچیده است. به نظر میرسد بسیاری از عوامل محیطی تاثیرگذار بر هوش یک فرد، تصادفی هستند.
ضریب هوشی زنان از مردان بیشتر است
در طول صد سال گذشته که نتایج آزمونهای ضریب هوشی به ثبت رسیدهاند، زنان به طور میانگین در رتبهای پایینتر از مردان قرار داشتند، اما مطالعهای که فلین انجام داد نشان میدهد فاصله زنان و مردان در این زمینه نه تنها کاهش یافته، بلکه زنان در این رقابت از مردان پیشی گرفتهاند. فلین در این زمینه که چرا ضریب هوشی زنان نسبت به مردان در این روند تکاملی بالاتر رفته است میگوید: یک نظریه این است که ضرورتهای گذران زندگی امروزی، از جمله اداره خانواده و داشتن شغل به طور همزمان باعث شده زنان (به دلیل وظایف چندگانهشان) باهوشتر شوند. نظریه دیگر نیز این است که زنان همواره میتوانستهاند در آزمونهای ضریب هوشی امتیازهای بالاتری کسب کنند، ولی این موضوع بتازگی روشن شده است.
منابع: vox.com و bbc.com
مترجم: یاسمین مشرف
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: