نگاهی به نمایش «نذار این خواب تعبیر بشه»

دلدادگی زنان جنگ

مهدی نصیری در نمایش «نذار این خواب تعبیر بشه» به کمک سه زن، سه مرد و سه نیمکت، روایتی از جنگ و دفاع مقدس ارائه می‌دهد که اصولش با مفاهیم گفتمان رسمی و غالب این حوزه تفاوت دارد. صحنه به صورت متقارن طراحی شده و هر یک از شش بازیگر حضوری برابر در درام دارند.
کد خبر: ۱۰۹۰۵۷۷
دلدادگی زنان جنگ

همه چیز به صورت عادلانه بین آدم‌ها تقسیم شده است. رنج و اضطراب ناشی از جنگ هم مردان را آزار داده و هم به سراغ زنان رفته است. زن مشهدی، تهرانی و گیلانی هر کدام مصائب خاص خودشان را دارند؛ ولی وقتی به محل ملاقات می‌رسند دردشان مشترک می‌شود. نورپردازی بشدت در خدمت روایت است. تاریک شدن صحنه، فضا را برای انتقال قصه‌گویی از شخصیتی به شخصیت دیگر مهیا می‌کند. برخی کنش‌های تکرارشونده مثل گرفتن قاشق یا سوال درباره سیگار نیز باعث شفاف ‌شدن مرز قصه‌ها می‌شوند.

مخاطب براساس پیشینه ذهنیتی و سلیقه خاص خودش، ممکن است با یکی از این زوج‌ها همراهی بیشتری کند و با مقایسه بین آنها به نتایج جالبی برسد. به عنوان مثال زوج‌های شهرستانی در مقایسه با زوج تهرانی نگاه ساده‌تری به زندگی دارند و هنوز درگیر پیچیدگی‌های زندگی ماشینی نشده‌اند. رزمنده تهرانی در آن هیاهوی شلوغ تلاش می‌کند، گذشته را به دست فراموشی بسپارد.

کارگردان ابایی از تیپ‌سازی و فاصله گرفتن از شخصیت‌پردازی ندارد. زن مشهدی همان شکل و شمایلی را دارد که غالبا در ذهن داریم. زنی که خجالتی است و برای هر موضوعی از همسرش اجازه می‌گیرد، لبخندش را زیر چادر پنهان می‌کند، لهجه غلیظی دارد، عطر مشهدی به خودش می‌زند. فردی که با مشهدی‌ها زندگی کرده باشد، می‌داند که روحیات و رفتار زنان و مردان مشهدی از یک محله تا محله دیگر دچار تغییر می‌شود. با این حال تصویری کلیشه‌ای که در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی از زن مشهدی می‌بینیم، همین چیزی است که سروناز (همسر سرباز مشهدی) نشانمان می‌دهد. تیپ‌سازی را نمی‌توان یک نقطه ضعف برای این اثر تلقی کرد، چرا که در آثار نمایشی به همان اندازه که نیاز به شخصیت داریم، نیازمند تیپ هم هستیم و مساله اصلی استفاده درست و بجا از این عناصر است. در این نمایش تیپ‌ها مخاطب را سریع‌تر وارد دنیای قصه می‌کنند،‌ضمن این که مولف دارد از موضوعی جهانشمول سخن می‌گوید و با تیپ‌سازی فرآیند تعمیم راحت‌تر اتفاق می‌افتد.

در گفتمان رسمی و غالب دفاع مقدس مدام روی مفاهیمی چون دلاوری، شجاعت، جوانمردی و ازخود گذشتگی تاکید می‌شود. در اکثر آثار داستانی و نمایشی رزمندگان افرادی هستند که پشت پا به لذت‌های دنیوی زده‌اند و برای شهادت لحظه‌شماری می‌کنند. بارها دیده‌ایم و شنیده‌ایم که همسران و مادران آنها نیز همین جملات را تکرار می‌کنند. نمایش «نذار این خواب تعبیر بشه» یادمان می‌آورد که این اتفاق ظاهر و باطن دیگری داشته است. زنان و مادران، دفاع از وطن و خاک و ناموس را مقدس می‌پنداشتند،‌ ولی این شور و شوق نباید باعث شود که دلهره‌ها و نگرانی‌هایشان را نادیده بگیریم. جنگ و نبرد هرگز نتوانست آتش عشق و دلدادگی را در دل همسران جوان دوران دفاع مقدس خاموش کند.

در رمان شازده‌کوچولو،‌ جایی روباه از شازده‌کوچولو می‌پرسد،‌ از کجا بفهمم که بهش وابسته شدم و او پاسخ می‌دهد: تا وقتی هست، نمی‌فهمی. با مراجعه به استدلال شازده‌کوچولو در می‌یابیم که همسران رزمندگان در غیاب آنها به درکی عمیق‌تر از عشق و وابستگی رسیدند و احساس و عاطفه غلیظ‌‌تری در آنها شکل گرفت. نمایش «نذار این خواب تعبیر بشه» در پی روایت این درک و احساس است.

نمایشنامه با دو رویکرد از گفتمان غالب دفاع مقدس فاصله می‌گیرد. اول این‌که ماجرا را از زاو یه دید همسران روایت می‌کند. معمولا در آثار دفاع مقدس زنان غایب بوده‌اند یا از زاویه دید مردان رزمنده دیده و شنیده شده‌اند، ولی این بار زنان از وضعیت انفعال خارج شده و خودشان مطالبه‌گر هستند. نکته دوم زمان و مکانی است که نویسنده برای روایتش انتخاب کرده است. با برشی زمانی از دفاع مقدس مواجه هستیم که در آن جنگی جریان ندارد و دیدار و ملاقات مساله اصلی طرفین ماجراست. انگار جنگ برای لحظاتی به پس زمینه رفته و لحظات دلدادگی جایش را گرفته است،‌ ولی سایه جنگ آن‌قدر سنگین است که همه دیالوگ‌ها، احساسات، باورها، رفتارها و خاطره‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تقابل‌های این نمایش یادآور این نکته است که همسران رزمندگان ابرقهرمان‌های اسطوره‌ای نبودند و در کنار ویژگی‌های متعالی‌شان، مثل همه زنان معمولی دغدغه زندگی روزمره را داشتند. بازیگران دو نقش نازی و سروناز (زن رشتی و زن مشهدی) هیچ‌کدام بومی آن منطقه نیستند. آنها سعی می‌کنند، لهجه را بدرستی ادا کنند، ولی موفق به اجرای برخی ریزه‌کاری‌ها نمی‌شوند. مخاطبی که خودش اهل رشت یا مشهد باشد مسلما متوجه این اشتباهات ظریف می‌شود.

دکتر مهدی نصیری، از فعالان تئاتر ایران است که بیشتر در چهره یک منتقد و مدرس ظاهر شده است. او با اجرای نمایش نذار این خواب تعبیر بشه نشان داد که در عرصه نویسندگی و کارگردانی نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

احسان رحیم‌زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها