در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بویژه با بسط رسانههای بصری و سلطه تصویر بر جهان ذهنی ـ اجتماعی، کمتر کسی گمان میکرد رسانه رادیو که ماهیت آن بر کلام و گفتار و صدا استوار است، بتواند در این کارزار دیجیتال و تصویر و دنیای سینمای خانگی و سهبعدی دوام بیاورد، اما هنوز هم صدا باقی است و به تناسب رشد و گسترش شبکههای مختلف تلویزیونی شاهد توسعه شبکههای رادیویی نیز بودهایم.
صدا و سویههای شنیداری
امروزه در کشور ما دو نوع شبکه رادیویی از حیث موضوع و ماهیت کار در حال فعالیت است؛ یکی رادیوهای تخصصی مثل رادیو سلامت، تجارت، نمایش، اقتصاد، ورزش و... و دوم رادیوهای عمومی که البته آنها را نیز میتوان بر حسب موضوع یا نوع مخاطب تقسیم کرد و در ذیل رادیوهای تخصصی قرار داد؛ مثل رادیو جوان، رادیو فرهنگ و... حال با گسترش کمی و کیفی شبکهها و برنامههای رادیویی جای این سوال باقی است که آیا این توسعه با استقبال و افزایش مخاطبان رادیو هم همراه بوده است؟ آیا توسعه و تنوع شبکههای رادیویی به مخاطبسازی و افزایش علاقه و گرایش مردم به این رسانه نوستالژیک منجر شده است یا خیر و چگونه میتوان بر مخاطبان رادیو افزود یا جذابیت آن را بیشتر کرد؟ قطعا یکی از راهکارها شکلگیری رادیو نما بود که در یک مونتاژ رسانهای توانسته از هر دو ظرفیت صدا و تصویر برای ارسال پیام بهره ببرد. این یک سوال بنیادی است که چه شاخصه و معیاری وجود دارد تا تشخیص دهیم اقبال مردم به شبکههای رادیویی بیش از گذشته شده و اساسا آیا به این توسعه و گستردگی نیازی هست یا خیر؟ مدتی پیش مدیر رادیو گفت: «زمان گوش دادن به رادیو در کشور از یک به 2 ساعت افزایش یافته، اما نقطه ایدهآل رادیو افزایش این زمان به چهار ساعت در روز است.» اگر این خبر پشتوانه علمی و آماری دقیق داشته باشد، نشان میدهد افزایش کمی شبکههای رادیویی یک نیاز اجتماعی بوده و میتوان امیدوار بود در این تحولات کمی به تدریج نتایج و برکات کیفی و عملیاتی هم داشته باشیم که شاخصه آن افزایش مخاطبان رادیویی است. با این حال طبق همین آمار و شاخصه هم میزان مخاطبان رادیو به شکل مطلوب و استاندارد تا رسیدن به نقطه اصلی فاصله زیادی دارد که این خلأ را بیش از تکثر کمی باید در تنوع کیفی برنامههای رادیویی جستوجو کرد و البته تجربه ساختارهای جدید و مدرنتر این رسانه قدیمی. مثلا رادیو ایرانصدا که ساختاری اینترنتی دارد با اضافه کردن تصویر به دریافت آن به شکل آنلاین توانسته هم یک نوع ساختارشکنی در این عرصه را تجربه کند و هم جذابیتهای رسانهای رادیو را بالا ببرد. رادیو ایرانصدا یک رادیوی اینترنتی است و امروز با بسط جامعه مجازی و شبکهای این گونه از رسانهها در حال گسترش بوده و به تدریج جای خود را در بین مردم بویژه نسل جوان باز میکنند. در جامعه ما نیز از یک سو شمار اقشار تحصیلکرده رو به افزایش بوده و شاهد دگردیسی فرهنگی در نسل جدید هستیم و از سوی دیگر، اینترنت و استفاده از فضاهای مجازی روز به روز گستردهتر میشود. در این وضعیت شاید دیگر رسانههای قدیمی نتوانند پاسخگوی نیاز مخاطبان باشند یا دستکم جذابیت خود را تا اندازهای از دست بدهند، بنابراین گرایش به شبکههای چند رسانهای و به اصطلاح مولتی مدیا میتواند نیازهای این مخاطبان آگاه را بیشتر رفع کند.
رادیو و دنیای جدید
به طور کلی یک رابطه تعاملی و متقابل بین رسانهها و مخاطبان در سیر تحولات تاریخی جوامع به چشم میخورد، به این معنی که این همیشه رسانه نیست که پیام خود را یک سو و گاه تحمیلی به سوی مخاطب ارسال میکند، بلکه مخاطبان آگاه جوامع امروزی هستند که کیفیت و چگونگی برنامههای رسانه را تعیین و مطالبه میکنند.
بیتردید ماندگاری رسانه نیز در انطباق دادن خود با این نیازهای جدید و در واقع تولد مخاطبان جدید است. این از هوشمندی صاحبان این شبکه رادیویی است که با شناخت جامعه رسانهای مدرن و مخاطبان آن، رادیویی راهاندازی کردند که هم از صدا بهرهمند است و هم از تصویر کمک میگیرد، افزون بر این که همیشه مخاطبان رادیو کنجکاو بودند که برنامههای رادیویی را از نزدیک تماشا کنند و شاهد فرآیند تولید آن باشند تا تصویر مجری و مهمانان برنامه را هم داشته باشند. ایرانصدا رسانهای است که این امکان را برای کنجکاوی مخاطبان فراهم کرده تا آنها هم ببینند و هم بشنوند.
و اینک رسانهای ولرم
امکانات رسانهای به ایجاد کارکردهای جدید در رسانهها نیز دامن میزند و به تولد مدلهای جدیدی از رسانههای گروهی میانجامد؛ به طوریکه دیگر آن نگاه کلیشهای را که اختراع و ظهور یک رسانه جدید به فراموشی رسانههای پیشین میانجامد یا آنها را در برابر انقراض و فراموشی قرار میدهد، باطل میکند. رسانهها با بهرهگیری از کارکردهای تخصصی و تعامل درونگروهی به بازسازی و ترمیم خود میپردازند و خود را با نیازهای جدید مخاطبان تطبیق میدهند. رسانهها به واسطه این تعامل به کارکردهای رسانههای دیگر نیز مجهز شده و به یک کیفیت چندرسانهای یا مولتیمدیا تبدیل میشوند، البته این ماجرا بیشتر در حوزه رسانههای تصویری رخ داده و رادیو به دلیل ماهیت غیربصری خود کمتر در برابر این تحولات قرار داشته است، اما اینک با شکل جدیدی از رادیو مواجهیم که تصویر را نیز به خدمت خود گرفته و به موجب دیدگاه مکلوهان یک رسانه گرم با رسانه سرد ترکیب شده است. حالا شاید بتوان رادیوی تصویری ایران را یک رسانه ولرم دانست که امکان تازهای برای جذب مخاطب و حتی جذب مخاطبان جدید فراهم میکند. بیتردید ماندگاری رسانه نیز در انطباق دادن خود با این نیازهای جدید و در واقع تولد مخاطبان جدید است. این از هوشمندی صاحبان این شبکه رادیویی است که با شناخت جامعه رسانهای مدرن و مخاطبان آن، رادیویی راهاندازی کردهاند که هم از صدا بهرهمند است و هم از تصویر کمک میگیرد.
مخالفان تصویری شدن رادیو
تصویری شدن رادیو، اما منتقدان خاص خود را هم دارد که معتقدند، نوستالژی بودن رادیو به دلیل تصویری نبودن آن است و تصویر، خاصیت حسی ـ عاطفی رادیو را کاهش میدهد. طبق نظریه مک لوهان درباره رادیو، این رسانه گرم شرایطی فراهم میکند تا قوه تخیل و خیالپردازی مخاطب پرورش یافته و فعال شود، اما تصویری کردن آن به این ویژگی لطمه زده و چهبسا جذابیت و نیز ابهت آن را از بین میبرد. این افراد همچنین معتقدند، تجربه تاریخی ارتباطات اجتماعی نشان داده است که هیچ رسانهای نمیتواند جایگزین رسانه دیگر شود و هر کدام از رسانهها به واسطه کارکردشان جایگاه خود را حفظ میکنند و این تداخل رسانهای هویت رسانهای آنها را مخدوش میکند، اما واقعیت این است که این ترکیب و امتزاج رسانهای به معنای استحاله یک رسانه در ماهیت و ذات رسانه دیگر نیست و قرار نیست که رادیو تصویری، هویت بصری داشته باشد؛ بلکه در اینجا نیز ذات رسانه و ماهیت آن صدا و کلام است که تصویر و نه فیلم به کمک آن میآید تا از طریق این امتزاج بتوان مزاج مخاطب را تغییر داد یا در فضایی تازه آزمود.
سید رضا صائمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد