طفلی به نام شادی...

شادی از جمله نیازهای ضروری کودکان امروز است. این شادی باید همراه با آموزش مستمر باشد و رفتارها و مراودات اجتماعی آینده کودکان را شکل بدهد.
کد خبر: ۱۰۸۰۶۸۷
طفلی به نام شادی...

من به نوبه خودم در طول سال‌های گوناگون فعالیتم برای کودکان و نوجوانان، سعی کرده‌ام شادی‌هایی را به تصویر بکشم که توام با مفاهیم آموزنده باشد و شادی‌هایی کاملا ساده را به آنها آموزش بدهم؛ ارزش‌هایی چون بوسیدن دست مادر، احترام به والدین و جلویشان پا دراز نکردن و... که بسیار ساده‌اند و حتی ممکن است قدیمی به نظر برسند، اما من همین چیزهای ساده و قدیمی را دوست دارم و همچنان هم در برنامه‌هایم اگر فرصتی دست بدهد، بر آنها تاکید می‌کنم.

چه بخواهیم و چه نخواهیم، بچه‌های امروز با کودکان نسل قبلشان تفاوت دارند. کودکان دهه 60 مطالبات و نوع نگاه متفاوتی به زندگی داشتند و در دهه‌های بعدی هم باز شاهد ویژگی‌های دیگری برای کودکان هر نسل بودیم. هرچه جلوتر می‌رویم، نیازها و مقتضیات نسل‌ها تغییر می‌کند، خواسته‌ها متفاوت می‌شود و سبک زندگی دستخوش دگرگونی می‌شود. با این حال برای این‌که ما برنامه‌سازان بتوانیم به نوعی جلوی این تغییرات و تلف شدن عمر و وقت کودکان را بگیریم، حتما باید برنامه‌ریزی درستی انجام بدهیم و هدف داشته باشیم. تلویزیون از جمله رسانه‌هایی است که همواره در این خصوص پیشرو عمل کرده و کوشیده در تربیت نسل‌های گوناگون موثر واقع بشود. باید حواسمان به افرادی هم که برای بچه‌ها برنامه‌سازی می‌کنند، باشد. در طول این سال‌ها شخصیت‌ها و عروسک‌های گوناگونی را برای اجرای برنامه‌های ویژه کودک و نوجوان به بچه‌ها معرفی کرده‌ایم و آدم‌های مختلفی هم آمده‌اند و در قالب مجری اجرای بخشی از این برنامه‌ها را به‌عهده گرفته‌اند و کوشیده‌اند به نوبه خود مفاهیمی را به کودکان بیاموزند. با این حال بیشتر این افراد بعد از گذشت مدتی یا کمرنگ شده‌اند یا بنا به تمایل خودشان از فضای کودک دور شده و وارد فضاهای دیگر عالم اجرا یا بازیگری می‌شوند.

در مجموع می‌خواهم این نکته را تاکید کنم که بچه‌های ما به آموزش‌هایی که برنامه‌های گوناگون به آنها می‌دهند، نیاز دارند و با بزرگ شدن این مخاطبانمان، بچه‌های نسل بعدی از راه می‌رسند و آنها هم به همین نیازها محتاجند. لذا دلیل نمی‌شود وقتی یک نسل از مخاطبانم رشد کردند و بزرگ شدند، من هم به عنوان برنامه‌ساز سبک و سیاقم را یکباره تغییر بدهم و برای مخاطبان بزرگ‌تر برنامه اجرا کنم. پس تکلیف آموزش‌پذیری بچه‌های کوچک‌تر چه می‌شود؟ آنها‌ چه زمانی قرار است آموزش‌هایی را که من به بچه‌های نسل قبلی دادم، یاد بگیرند؟ در این بحث به نظرم دو نهاد نقش اصلی را ایفا می‌کنند؛ اول تلویزیون و دوم خانواده‌ها که باید خودشان هم به کمک رسانه بیایند و بخشی از این آموزش را به دوش بگیرند. والدین باید همراه مجریان و برنامه‌سازان باشند و مواردی را که باید در آموزش‌های کودکان گنجانده شود، به ما گوشزد کنند. ضمنا آموزش‌های ما را هم برای کودکانشان تاکید کنند و با یادآوری آن به تاثیرش برای کودکان بیفزایند.

پیشنهادم این است که در دوره کنونی، در ساخت برنامه‌های مختلف برای کودکان تجدیدنظر کنیم و با انجام یک سرمایه‌گذاری عظیم، بودجه خوبی را به آثار کودک اختصاص بدهیم؛ برنامه‌هایی توام با کارشناسی و استفاده از نوآوری‌ها و خلاقیت‌های جدید که با داشتن حمایت‌های خوب مالی، قطعا موفق خواهند بود.

داریوش فرضیایی

مجری و برنامه‌ساز کودک و نوجوان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها