کارشناسان در گفت‌وگو با جام‌جم از لزوم تولید محتوا و نقشه راه برای مدیریت شبکه‌های اجتماعی می‌گویند

انسان سطحی، فرزند شبکه‌های اجتماعی

«پیدا کردن یک صندلی خالی و روشن کردن گوشی تلفن همراه و سرزدن به یکی از شبکه‌های‌ اجتماعی» این اولویت بسیاری از آدم‌هاست که این روزها به قول معروف، انگار در گوشی تلفن همراهشان گم شده‌اند. شاید به همین علت، تصویر تکراری افراد ساکت و آرام سرگرم با گوشی همراهشان، مدام در جامعه به چشم می‌آید. گشت و گذار،‌ مهمانی‌های خانوادگی، محل کار و حتی در حین رانندگی فرقی نمی‌کند.
کد خبر: ۱۰۷۹۹۹۵

مهم عقب نماندن از دنیاست که جمع شده در گوشی تلفن همراه توی جیبمان. اما غرق شدن در فضای مجازی، عواقب زیادی برای جامعه دارد؛ برای نمونه این فضا انسانهایی میسازد که سطحی هستند و روز به روز از جامعه دور میشوند. این در حالی است که آمارهای منتشر شده از سوی مرکز افکارسنجی دانشجویان کشور نشان میدهد باید منتظر افزایش بیشتر این افراد و رفتار نیز بود، چراکه در سال 94 فقط 37 درصد ایرانیها عضو حداقل یک شبکه اجتماعی بودهاند در حالی که در شهریور امسال این رقم به 62/3 درصد رسیده است. در این میان تلگرام با 58 درصد همچنان پرمخاطب ترین شبکه اجتماعی ایران است. شبکهای که تعداد بالای کاربران ایرانیاش هم هرازگاهی باعث چالش میان مسئولان هم شده است. آمارهای این مرکز نشان میدهد حدود نیمی از این تعداد کاربران شبکههای اجتماعی (40 درصد) به بهانه اخبار روز و سرگرمی در این شبکهها وقت میگذرانند. مطالب علمی، آشپزی و البته جنسی از دیگر کاربریهای اعضای این شبکههای اجتماعی است.

محتوا شاید چالش اصلی مسئولان برای این حجم از کاربران ایرانی است، محتوایی که میتواند ظرفیت این شبکهها را به سمت تهدیدی جدی برای ایرانیها سوق دهد.

محتوا، گمشده شبکهها

اولین اتهامی که به این شبکههای اجتماعی میزنند بیهودگی و اتلاف وقت در آنهاست. بسیاری معتقدند ایرانیها وقتشان را در این شبکهها تلف میکنند.

عزیز نجفپور، کارشناس فضای مجازی با اشاره به افزایش کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی به جامجم میگوید: این که حضور ایرانیها در شبکههای مجازی افزایش داشت، نکته ابتدایی است. باید ارزیابی کنیم چقدر این افزایش کاربریها در راستای فعالیتهای مفید بوده است؟ باید توجه پژوهشگران را به این نکته جلب کنیم آیا استفاده از فضای مجازی و افزایش اینچنینی کاربران شبکههای اجتماعی در راستای فعالیتهای مفید و ارتقای زندگی بهتر بوده است؟

او آمارهای ارائه شده را ناکافی میداند و معتقد است باید نکات بسیاری در این آمار ارائه میشد. این کارشناس فضای مجازی میانگین سنی کاربران را مثال میزند و میگوید باید مشخص شود هر طیف سنی در این شبکهها به دنبال چه محتوایی میگردد.

هرچند در آمارهای ارائه شده توسط مرکز نظرسنجی دانشجویان کشور اشاره شده است که از میان جامعه آماری 1031 نفری مورد پرسش 22/4 درصد مطالب اخبار و تحلیل سیاسی، 21/4 درصد مطالب جوک و طنز، 14 درصد مطالب ورزشی، 11/4 درصد مطالب جنسی، 9/2 درصد مطالب علمی، 7/5 درصد مطالب آشپزی، 1/9 درصد مطالب دینی و حدود 12/1 درصد سایرمحتواها را دنبال
میکنند.

در این میان آمارهای دیگری هم وجود دارد؛ به عنوان مثال در سال 94 برمبنای آخرین بررسیهای نظام پایش شاخصهای ارتباطات کشور، 65 درصد کاربران اینترنت در ایران عضو شبکههای اجتماعی هستند و 59 درصد کاربران نیز در اینترنت به دنبال تفریح و سرگرمیاند. به همین علت، محتوا مهمترین چالش شبکههای اجتماعی در ایران لقب میگیرد.

آمارهای نظام پایش شاخصهای ارتباطات کشور در سال 94 در راستای فعالیت کاربران اینترنت در ایران مشخص میکند که فقط 8 درصد کاربران ایرانی به تولید محتوا در فضای مجازی میپردازند.

نجفپور از نهضت تولید محتوای بومی سخن میگوید و معتقد است برای کاربران ایرانی محتوای بومی تولید نشده است. او میگوید: باید نظام فضای مجازی بومی کشور خودمان را راهاندازی کنیم و در آن اکوسیستمی داشته باشیم که وقتی خودمان یا فرزندانمان در آن حضور دارند بتوانیم مثل جامعه خودمان زیست کنیم.

این کارشناس فضای مجازی، روی ایجاد نهضت تولید محتوای بومی پافشاری میکند و میافزاید: در این میان به محتوای اسلامی یا حزباللهی یا دینی اشاره نمیکنم (منظور از محتوای بومی یعنی محتوایی متناسب با مردم ایران).

نقشه راه نیست

علیرضا چابکرو، استاد و پژوهشگر ارتباطات نظر متفاوتی نسبت به عزیز نجفپور دارد. او معتقد است در حال حاضر انتظار محتوا در این شبکهها انتظار بجایی نیست؛ چون مراکزی که قرار است تولید محتوا کنند دچار اختلال هستند. او بهجامجم میگوید: مراکزی که باید تولید علم کنند و نگاهی داشته باشند به شبکههای اجتماعی مگر جزو دانشکده علوم ارتباطات هستند؟ حالا این سوال پیش میآید که مگر دانشکده علوم ارتباطات چقدر سواد رسانهای دارد تا بخواهد این موارد را به جامعه تعمیم بدهد.

به باور او، یکی از ضعفهای ما در ناتوانی در تولید محتوا مراکز تولید علم در کشورند. او میگوید: این مراکز تصویر درستی از شبکههای اجتماعی ندارند و هنوز بر پایه دهههای 60 تا 70 فعالیت میکنند. طبیعی است چنین مراکزی نمیتوانند تولید علم مناسب کنند.

آن طور که چابکرو میگوید تولید محتوا تنها چالش پیش روی شبکههای اجتماعی نیست. به نظر او نبود نقشه راه شاید چالش مهمتری باشد. چابکرو ادامه میدهد: درباره شبکههای اجتماعی شاید چیزی با عنوان محتوا داشته باشیم، اما نقشه راهی که بتواند این محتوا را در درون حفرههای مختلف اجتماعی جاری و ساری کند نداریم. شبکههای اجتماعی در این سالها به نوعی رادیو و تلویزیون خصوصی است درون جیب مردم. حالا وقتی این نقشه راه وجود ندارد کپی کردن یا توزیع محتوا را به مثابه تولید محتوا میگیریم.

دشمن خارجی به از رقیب داخلی

در آمارهای منتشر شده، شبکه اطلاعرسانی تلگرام همچنان پرمخاطبترین شبکه اجتماعی ایران است. شبکهای که بارها تهدید به فیلتر شده و این موضوع حتی به رودرروییهای سیاسی هم کشیده شده است. بسیاری از مخالفان، عدم نظارت و مدیریت روی این شبکه را ضعف مهم آن میدانند و موافقان هم کیفیت خدماترسانی و آزادی موجود در آن را تحسین میکنند. عزیز نجفپور معتقد است در حالی 58 درصد جامعه آماری نظرسنجی دانشجویان کشور تلگرام را شبکه اجتماعی مورد علاقه خود عنوان کردهاند که ما نه میتوانیم آن را مدیریت کنیم، نه شاخصهای فرهنگی و اجتماعی ما را رعایت میکند، این در حالی است که به ملاحظات امنیت ملی ما پایبند نیز نیست.

به گفته او با این تفاسیر درست نیست دادهها و اطلاعات امنیت ملی به اضافه این حجم از ترافیک را روی یک شبکه اجتماعی بنا کرد که هیچ مدیریت و نظارتی روی آن وجود ندارد.

این کارشناس فضای مجازی معتقد است ارادهای برای ایجاد یک شبکه اطلاعرسانی داخلی مناسب نیز وجود ندارد، در حالی که توان این کار هست.

او توضیح میدهد: به نظر میرسد یک جریان سیاسی به دنبال یک حیاط خلوت رسانهای برای خودش است، جایی که هر گونه حرف کذب و غلط و مغایر با مصالح امنیت ملی در آن نقل شود، هر گونه محتوایی که با فرهنگ بومی مغایرت داشته باشد در آن نشر پیدا کند و هر منتقد چنین فضایی با برچسب صاحب نگاه تنگنظرانه رانده شود.

او وجود بیش از 8000 کانال فیلم مستهجن در تلگرام را مثال میزند و میگوید: وقتی در تلگرام این تعداد کانال فیلم مستهجن وجود دارد نمیتوان منتقد این محتوا را تنگنظر خواند. نظارت بر محتوا تناقضی با آزادی ندارد، حتی اگر با تعریف غربی هم به آن نگاه کنیم مغایرتی با آزادی ندارد. اکنون بسیاری از کشورهای جهان مثل برزیل و البته چین هم صاحب شبکه‌‌های اطلاعرسانی بومی هستند و تجربیات بسیار خوبی در این زمینه دارند و از مزایای آن استفاده میکنند.

به باور این کارشناسان فضای مجازی، دادههای غلطی مبتنی بر تحلیلهای اشتباه وجود دارد که سبب شده برخی شبکههای اجتماعی خارجی را بر رقیب داخلی ترجیح دهند. این یک خطای بزرگ سیاسی است که بعضی مسئولان انجام میدهند که متاسفانه تجلی آن در فضای مجازی است.

اما از سوی دیگر علیرضا چابکرو معتقد است، اتفاقا نبود برخی محدودیتها باعث اقبال به این شبکه شده است. هر چند او سرویسدهی مناسب را هم دلیلی دیگر در اقبال ایرانیها به این شبکه میداند. این پژوهشگر ارتباطات برای این معضل هم راهکار دارد. او میگوید: چیزی که در شبکههای اجتماعی داخلی دیده نمیشود تسهیلاتی است که باید به کاربرانشان بدهند بویژه از نظر نرمافزاری. باید دایره سلایق را در شبکههای داخلی گستردهتر کنیم. یعنی پس از جذب مخاطب کار این شبکهها به پایان نمیرسد و تازه باید حلقههای افزوده شده را منظمتر کنند و تسهیلات بیشتری به کاربران بدهند تا آنها همچنان ترغیب به ماندن در آن شبکه‌‌ شوند.

میثم اسماعیلی

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها