به شبکه‌های اجتماعی که نگاه می‌کنی پر است از گیف‌ها، عکس‌نوشته‌ها و جملات قصار ریز و درشت درباره پند و اندرزهای بزرگان.
کد خبر: ۱۰۷۹۱۴۰

تا اینجای کار اصلا بد نیست که نکات آموزنده‌ای را که حکما، فلاسفه، دانشمندان، نویسندگان، فیلمسازان و روشنفکران پس از سال‌ها تجربه و خون‌دل خوردن به دست آورده‌اند را به اشتراک گذاشته و از آن برای بهبود جهان‌بینی و اصلاح احتمالی راه و روش زندگی‌مان‌ استفاده کنیم،‌اما نکته اینجاست که جو حاکم بر فضای مجازی کشورمان و ذهن آنان که به تولید محتوا مشغولند، کمتر به سوی عرفا، حکما، فلاسفه، دانشمندان و بخصوص شعرا و نویسندگان کلاسیک ایرانی می‌رود. نگاهی کلی نشان می‌دهد شاید به علت نوعی پز روشنفکری یا هر دلیل دیگری، تمایل به این باشد که از بیگانگان بیشتر جمله قصار نقل کنیم و هر چه اسامی فرنگی‌تر باشد، انگار عمق جمله هم بیشتر خواهد بود! البته این نکته شاید کم‌اهمیت به نظر برسد، اما از آنجا که ذائقه خوانندگان امروزی رسانه‌ها فست‌فودی شده، یعنی می‌خواهد پیام را با کمترین حجم و به سرعت دریافت کند، همین نکته و جمله‌ها اهمیت می‌یابد. چرا که نام‌ها را به گونه‌ای در ذهن آنان جا می‌اندازد که شاید زمانی و خدای ناکرده به جایی برسیم که از گنجینه ادبیات فارسی، فلسفه و حکمت و دانشمندان پرشمارش جز اسم و سایه‌ چیزی در ذهن‌ها بخصوص ذهن نسل جوان باقی نمانده باشد. بیایید با هم صریح باشیم. چند نفر از ما به درستی سعدی، سنایی، عطار، خیام، مولوی، ‌شیخ شهاب‌الدین سهروردی، ابوسعید ابوالخیر، خاقانی شروانی، رودکی، ابوعلی سینا، شیخ‌بهایی، ابوریحان بیرونی، خواجه نصیرالدین طوسی و حتی بزرگانی چون فردوسی را می‌شناسیم؟ حالا شاعر توانایی چون حافظ ماجرایی متفاوت دارد، اما چقدر از صفات و خصال و جملات راستین و پرمعنای این بزرگان در سبد محتوای فضای مجازی ما سهم دارند؟ ‌قبول کنیم اولا این سهم اگر ناچیز نباشد، اندک است و ثانیا در بسیاری موارد‌ حتی به تحریف شخصیت و مغز و روح و جان کلام این بزرگان منتهی می‌شود. به عنوان مثال هرگاه دشمنی که نشانه‌ای از ایرانی بودن ما را زیر سوال می‌برد، در برابر او تکه‌ای تکراری از اشعار فردوسی را نقل می‌کنیم. این‌ فی‌نفسه بد نیست و بسیاری موارد بجا هم هست، اما پرسش اینجاست پس تکلیف سایر اشعار پرمغز، خردمندانه و سرشار از مفاهیم فرهنگ غنی ایرانی حکیم توس در مواقعی که نیازی به آن نیست، چه می‌شود. این قاعده را می‌‌توان به سایر شخصیت‌های کلاسیک ادبیات، فلسفه، ‌حکمت، عرفان و دانشمندان و حکمای ایرانی تعمیم داد و تاسف خورد.

الغرض این‌که این نوشتار کوتاه می‌خواهد به آنانی که امروز در فضای مجازی به تولید محتوا مشغولند و بخش عمده‌ای از آنان خود ما هستیم،‌ توصیه‌ای هشدارگونه بدهد که اجازه ندهند حکمت و خرد ادبیات غنی ایرانی زیر اسم‌های امروزی و دهن‌ پرکن و ظاهرا باکلاس و روشنفکرانه فرنگی دفن شود. باور کنیم مولوی، فردوسی، سنایی و رودکی و مانند آنها قرن‌ها قبل از فلانی و فلان متفکر فرنگی باکلاس و عمیق بوده‌اند و چه بسا آنچه داریم و نمی‌دانیم را به زبانی دیگر به خوردمان می‌دهند.

بهمن موسوی - روزنامه نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها