فریدون مشیری 17 سال است به دیار باقی شتافته اما هنوز هم مردم اشعار او بخصوص شعر کوچهاش را زیر لب زمزمه میکنند.
در سالروز تولد این شاعر با علیرضا طبایی، شاعر و پژوهشگر درباره شعر فریدون مشیری و راز ماندگاریاش همصحبت شدیم.
فریدون مشیری طبع بسیار لطیفی داشت که سالهای زیادی در شعرش جریان پیدا کرد و همین باعث شد که اشعارش به دل بنشیند و مردم را با او همراه کند به نظرتان راز این ماندگاری چیست؟
سرشت و طبع شاعران ویژه است و این موهبتی است که خداوند به گروهی عطا میکند. مشیری از همان جوانی رقیقالقلب و از نظر عاطفی پر از عشق و مهر و انساندوستی بود. مشیری جزو شاعران ایرانی است که وابسته به مکتب رمانتیسم است. اواخر دهه 20 و اوایل دهه30 اوج شاعران رمانتیک بود. بعد از نیما، فریدون توللی باعث شکوفایی این سبک از شعر شد. مشیری، سهراب سپهری و... از شاعرانی هستند که هم متاثر از سبک نیما بودند و هم متاثر از تفکر توللی. مشیری بهدلیل نازکی طبع و اینکه خیلی مهربان و مهرورز بود و برای مهربانی جایگاه خاصی قائل بود، اشعارش شیوه خاصی دارد که در میان شاعران سبک رمانتیک او را برجسته کرده است.
ماندگاری فریدون مشیری نیز بهدلیل همین مهربانی است که به وسیله اشعارش مردم را به آن دعوت میکند؟
بله! مشیری خیلی انسان مهربانی بود. روش زندگیاش بر اساس مهربانی و عشق ورزیدن بود و مردم را نیز به این سبک زندگی دعوت میکرد. ادبیات فارسی براساس مهربانی و عشقورزی بنا نهاده شده که نشانه فرهنگ ایرانیان نیز هست. در اشعار حافظ، سعدی، مولوی و... نیز میتوان ردپای آنها را بوضوح دید. در شاعران معاصر مهربانی اوج میگیرد چون تفکر خود شاعر دقیقا بر همین اساس بود.
خیلی از شاعران به سرودن اشعار عاشقانه روی میآورند تا به این وسیله مخاطب بیشتری را با خود همراه کنند، اما بسیاری از آنها دوام نمیآورند، به نظر شما چرا چنین اتفاقی برای این گروه از شاعران رخ میدهد؟
راز جاودانگی یک شاعر و آثارش چند دلیل دارد که یکی از آنها بروز مهرورزی و عاطفه انسانی در شعر آنهاست. نکته مهمتر ارتباطی است که آنها با مردم برقرار کرده و نزدیکی به درد مردم است. اینکه زبان جامعه و زمانه خود را بشناسند و به وسیله آن با مردم سخن بگویند. شاعری میتواند در دل مردم جا باز کند که از برج عاج خود خارج شود و در سکوت و سکون خود حبس نشود. شاعر باید در میان مردم زندگی کند و با آنها اختلاط و گفتوگو داشته باشد تا بتواند بهواسطه شعر خود تبدیل به زبان آنها شود. معتقدم صداقت باید در شعر وجود داشته باشد. صداقتی که اگر واقعی باشد حس شده و به دل مینشیند. حافظ در شعری میگوید: بنده طلعت آن باش که «آنی» دارد! شاعری موفق است که «آن» در شعرش حس شود و باور کردنی باشد. درست مثل برخی از چهرهها که در نگاه اول تو را جذب میکند و نمیدانی چرا! اما در صورت او «آنی» وجود دارد که تو مجذوب میکند. در برخی آثار هنری «آنی» وجود دارد که باعث موفقیت نقاش، شاعر، نویسنده و... میشود. این همان خصلتی است که ریشه در پاکی و صداقت هنرمند و شاعر دارد و در آثار او بروز پیدا میکند. اگر شاعران رمانتیک در کارشان موفق نشده و دوام نمیآورند به این دلیل است که حس آنها واقعی نیست و از درون قلبشان سرچشمه نمیگیرد به همین دلیل بر دل مخاطب نمینشیند. شاعر اگر صادق بوده و صمیمیت راستین و واقعی داشته باشد حتما آثارش در قلب مردم رسوخ کرده و جاودانه میشود.
طاهره آشیانی - جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد