اگر این موضوع صحت داشته باشد در ارتکاب جرم از سوی او بیتاثیر نیست؛ خصوصا این که این فرد آموزش ندیده بود که باید موضوع آزار جنسی را با خانوادهاش در میان بگذارد و با انجام اقداماتی، موجبات تسلی خاطر و آرامش روحیاش فراهم شود.
وقتی کودکی مورد آزار قرار میگیرد علاوه بر اقدامات قضایی و تنبیه جانی باید او را به مراکز روان درمانی برد و با روانکاوی دقیق صدمات روحیاش را ترمیم کرد و الا این صدمه با کودک بزرگ میشود و آثاری زیانبار از جمله سرخوردگی، از دست دادن اعتمادبه نفس و ایجاد حس انتقامجویانه در قربانی فراهم میآورد.
برخی از این کودکان وقتی بزرگ میشوند، سعی میکنند صدمه جنسی وارد شده را جبران کنند و این کار را با قربانی کردن کودکان انجام میدهند.
علت در میان نگذاشتن موضوع قربانی شدن با خانواده نیز به تربیت کودک برمیگردد. نخستین عامل این است که جانی، کودک را تهدید میکند اگر ماجرا را به کسی بگوید، او را خواهد کشت.
دوم اینکه، کودک از عکسالعمل خانواده هنگام تعریف ماجرا میترسد و این حس به رفتار خانواده
در طول زندگی طفل بستگی دارد. وقتی طفلی مرتکب خطا میشود و برخورد خشن خانواده را در قبال خود میبیند، یاد میگیرد اتفاقهای پیرامون خود را از خانوادهاش مخفی کند.
مورد سوم به آموزش ندیدن خانوادهها در زمینه مسائل روحی و روانی کودکان ارتباط دارد؛ به نحوی که آنها متوجه علائم هشداردهنده و تغییر در رفتار کودکانشان نمیشوند.
وقتی طفلی مورد آزار جنسی قرار میگیرد، گوشهگیر، ساکت یا پرخاشگر میشود. پدر و مادرها باید به این علائم حساس شوند و با کمک گرفتن از روانشناسان، ریشه این تغییر رفتار کودک را پیدا کنند و جلوی صدمات بعدی را بگیرند. در کنار این موارد، اقدام قضایی نیز وجود دارد، اما مهمتر از آن
ترمیم ضایعات روحی و روانی طفل است. متاسفانه برخی خانوادهها در مواجهه با این قبیل پروندهها، از فرط استیصال و درماندگی فقط به مجازات مجرم فکر میکنند درحالی که درمان طفل قربانی به مراتب مهم تر است و باید همزمان با برخورد قضایی انجام شود.
بعضا در پروندههای آزار و اذیت، موضوع مسائل روحی و روانی یا جنون متهم نیز مطرح میشود. براساس قانون، شرایط و احوال روحی و روانی متهم در جایی که موجب احراز جنون به هر درجهای شود، میتواند رافع مسئولیت کیفری باشد که اثبات و احراز این موضوع امری دشوار است. جنون نیز حالتی است که فرد مرتکب کاملا مسلوبالاراده و فاقد هرگونه قوه تشخیص و تمییز باشد.
همچنین ممکن است فرد از لحاظ عقلی سالم باشد، اما لحظاتی قبل از ارتکاب جرم دیوانه شود و بعد از ارتکاب هم به حالت افاقه برگردد که احراز این موضوع امری دشوار است و نیاز به بررسی در کمیسیونهای پزشکی و رسیدگی قضات دادگاه دارد.
حال باید متهم برای بررسی وضعیت روحی و روانیاش در زمان ارتکاب جرم و بررسی ادعای آزار و اذیت او در کودکی - طبق گفته متهم در جریان تحقیقات - به پزشکی قانونی منتقل شود تا کارشناسان پس از معاینه وی درباره جنون قاتل در زمان ارتکاب قتل اظهار نظر کنند.
از سوی دیگر باید توجه داشت ابتلاء به بیماریهای روحی و روانی که با جنون تفاوت دارند رافع مسئولیت کیفری مجرم نیست.
دکتر حشمتالله توکلی - قاضی دادگاه کیفری یک تهران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد