جاده همیشه تو را نمی‌خواند!

این روزها این جمله را زیاد می‌شنویم: «آغاز موج پایان تعطیلات تابستانی». هفته پایانی تابستان و چند روز دیگر مهر شروع می‌شود و باز زنگ مدارس به صدا در می‌آید و خانواده‌ها درگیر مدرسه و فرزندان محصل خود می‌شوند.
کد خبر: ۱۰۷۳۰۱۳
جاده همیشه تو را نمی‌خواند!

خانواده‌های ایرانی همین هفته را وقت دارند تا برای سفر برنامه‌ریزی کنند و حسابی خوش بگذرانند تا بتوانند با استفاده از انرژی ذخیره شده، پاییز و زمستان را سر کنند. البته به قول قدیمی‌ها تا چشم روی هم بگذاری، بهار و تعطیلات نوروزی از راه رسیده و باز هم موج سفرها راه می‌افتد!‌

سفرهای ارزان و جاده‌های شلوغ

با همه اینها واقعیت این است که مردم این روزها زیاد مقید تعطیلات نیستند، هر خانواده‌ای یک
یا چند اتومبیل دارد و حتی از تعطیلات آخر هفته برای سفر استفاده می‌کند.

قدیم‌ترها در خوشبینانه‌ترین شکلش هر خانواده‌ای یک اتومبیل داشت و برای رفتن به سفر باید جوری برنامه‌ریزی می‌شد که همه اعضای خانواده بتوانند در این سفر حضور داشته باشند.

شاید برای همین بود که سفرها فقط به تعطیلاتی مانند نوروز و تابستان ختم می‌شد که پدر خانواده چند روزی مرخصی بگیرد و اهل و عیال را به سفر ببرد.

اما حالا پسر و دختر خانواده برای خودشان اتومبیل دارند و معمولا منتظر خانواده نمی‌مانند و هر زمان میل سفر کنند با چند تا از دوستان قول و قراری می‌گذارند و به جاده می‌زنند و البته اولین مقصد هم شمال و جاده چالوس است.

شاید برای همین است که حالا دیگر در طول سال این جاده دارای ترافیک سنگین است! فرق نمی‌کند برف و بوران است یا آفتاب درخشان.

خودرو و آدم‌های صاحب اتومبیل هم زیاد شده و سفر در سبد بیشتر آدم‌ها قرار گرفته است. سفری که گاهی هزینه زیادی هم لازم ندارد.

به قول دوست و رفیق‌ها پول بنزین می‌خواهد، چادری مسافرتی، گاز پیک‌نیک و مقداری پول که بتوان مثلا تخم‌مرغ، پیاز و سیب‌زمینی و پنیر و ماست و از این خوراکی‌های ارزان خرید.

اگر بخواهی کمی بیشتر خوش بگذرانی یک منقل و مقداری زغال و سیخ برای جوجه هم مورد نیاز است که آنها هم زیاد گران نیست و فلاسک چای و قند و لیوان هم که در همه جا هست. برای سفرهای ارزان همین‌ها کافی است؛ بخصوص اگر بخواهی مجردی و با دوستان سفر کنی. شاید برای همین است که جاده‌ها بخصوص جاده شمال و چالوس همیشه شلوغ است.

سفر با تفریح فرق دارد!

تفریح با سفر فرق دارد. شاید باورش سخت باشد اما آنهایی که این دو را با هم قاطی می‌کنند معمولا بعد از تعطیلات یا سفر نه تنها حالشان خوش نمی‌شود که خستگی به تن‌شان می‌ماند. اگر برای سفر و تفریح برنامه‌ریزی داشته باشی، دیگر اتوبان گیلان و جاده چالوس مقصد اول و آخرت نمی‌شود. کمی پرس‌وجو می‌کنی و مکان‌هایی را می‌یابی که هم خلوت است و هم پر از جاهای دیدنی و امکان تمدید اعصاب و روحیه را هم برایت فراهم می‌کند.

بارها شنیده‌ایم ایران سرزمین چهار فصل است با جغرافیایی که انگار همه کره خاکی را در آن جای داده‌اند. کمتر کشوری است که در آن هم دریا یافت شود، هم جنگل، کویر و کوهستان. می‌توان همه این جغرافیا را دید بدون این‌که درگیر گرفتن ویزا بود یا هزینه‌های کمرشکن مسافرت به خارج را تحمل کرد. فقط باید برنامه داشت و به اصطلاح به دنبال سفری هدفمند بود. سفری که هم تفریح باشد و هم درونت را غنی کند که هفته‌ها یا حتی ماه‌ها وقتی یاد آن مکان جغرافیایی و اتمسفر و فضا می‌افتی سرخوشی و لذتی وجودت را بگیرد و روحت را تغذیه کند.

گردشگری هدفمند

گردشگری هدفمند در کشور ما شاید هنوز باب نشده و برخی گردانندگان تورهای مسافرتی در تلاشند این نوع گردشگری را بین عموم مردم ترویج دهند.

سفرهایی که در آن نباید دنبال هتل‌های چند ستاره و رستوران‌های لوکس بود، چون بیشتر مناطق بکر و زیبای کشور ما برای گردشگری مهیا و آماده نشده‌ و به اصطلاح زیرساخت‌ها هنوز فراهم نیست.

به همین دلیل مثلا باید به خوابیدن در خانه‌های روستایی یا کمپ‌های محلی راضی شد و به سفرهای خوب رفت. سفرهایی که همسفرانت نیز به جای تفریحات سطحی و شلوغ به دنبال کمی آرامش خاطر هستند.

طبیعت‌گردان می‌دانند چنین سفرهایی چقدر در پالایش روان آدمیزاد موثر است. آنهایی که سفر هدفمند دارند برای تعطیلات خود برنامه‌ریزی می‌کنند، اگر با تور سفر می‌روند کمتر نگران جای خواب و خوراک بوده چون تورگردان بنا به تجربه‌ای که دارد، سفر خوبی را برنامه‌ریزی می‌کند اما اگر قرار است خودتان به مناطق بکر سفر کنید، مناطقی که امکانات محدودی دارد، قبل از سفر درباره منطقه اطلاعات جامعی را جمع‌آوری کنید و مجهز پا به جاده بگذارید.

وقتی سفر هدفمند است، جاده تبدیل به مقصد می‌شود و از هر نقطه و مکانی می‌توان لذت برد. در چنین سفرهایی هدف خوردن و خوابیدن نیست که این کارها را در خانه و در شهر خود نیز می‌توان انجام داد. هدف از چنین سفرهایی، دنیا دیدن است همان‌طور که شاعر می‌گوید: دنیا دیدن بهتر از دنیا خوردن است!

وقتی هدف از سفر رسیدن به آرامش باشد، جاده همیشه تو را نمی‌خواند!‌ و تو وقتی پا در رکاب می‌گذاری که روحت تشنه کمی سکون است و از سفر سکوت می‌خواهی، نه جار و جنجال و شلوغی‌های مرسوم که در طول سال در جاده چالوس و مازندران و گیلان به‌وفور یافت می‌شود. سفر آنجایی است که تو را به چیزی برساند که همه را دستیابی به آن ممکن نیست.

باران باستانی - روزنامه نگار

ضمیمه چمدان جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها