توصیف ضرغامی از بازگشت شهید جنگجو

مادر ۳۴سال صبر کرد تا پسر بیاید

واکنش هنرمندان به درگذشت مادر شهید جنگجو

تو چه میدانی تشییع مادر و فرزند در یک روز یعنی چه؟!/ چشمت به در سفید شد اما بالاخره آمد + تصاویر

هنرمندان و چهره های شاخص کشور به خبر درگذشت مادر شهید حسن جنگجو یک روز پس از تشییع پیکر این شهید که پس از ۳۴ سال به کشور بازگشته بود، واکنش نشان دادند.
کد خبر: ۱۰۷۰۷۹۱
تو چه میدانی تشییع مادر و فرزند در یک روز یعنی چه؟!/ چشمت به در سفید شد اما بالاخره آمد + تصاویر

به گزارش جام جم آنلاین، پایان 34 سال دوری شهید حسن جنگجو با خبری تکان دهنده تمام شد، مادر این شهید در روز تشییع پیکر پسرش او را همراهی کرد و دعوت حق را لبیک گفت.

به دنبال این خبر بسیاری از هنرمندان صفحاتشان با عکسی از این مادر شهید به روز شد.

نرگس آبیار (کارگردان): چشمت به در سفید شد اما بالاخره آمد.
خبری که قلبم را تکان داد: مادر شهید حسن جنگجو، دقایقی قبل و همزمان با تشییع فرزند شهیدش از دنیا رفت


فضّه سادات حسینی (مجری): فقط کسی ک درد انتظار را کشیده باشد، میفهمد امروز را!
تا چشم براهی، کمرت را خم نکرده باشد ...
تا انتظار، چشمت را سفید نکرده باشد ...
تا از دلتنگی، هر لحظه و هر ثانیه جان نداده باشی ...
نمیفهمی حال یک منتظر را
نمیفهمی همزمانی وصال با مرگ را
نمیفهمی آسوده خیالی را
نفس راحت کشیدن را
و اینگونه است حال امروز مادران شهید بعد از سی و چند چشم انتظاری
و تو چه میدانی تشییع مادر و فرزند در یک روز یعنی چه؟!
امروز ک پسرش رسید، با هم ب خاک سپرده شدند ...
مادر شهید حسن جنگجو
پ ن ١:
کاش خدا هیچ کس رو با انتظار و دلتنگی آزمایش نکنه
پ ن ٢:
غصه میانمار مظلوم آنقدر بی رمقم کرد ک فراموش کردم عید میلاد دهمین اماممان را! زیارت جامعه کبیره بخوانیم ب نیت تعجیل در فرج​


نعیمه نظام دوست (بازیگر): امشب بیا یک سر به خوابم ماه تابان
حالی بپرس از مادر پیرت پسر جان

دیگر سراغ از ما نمی گیری، کجایی؟
شاید که یادت رفته قول زیر قرآن

دست تو از وقتی به دست حوریان است
کمتر می‌افتی یاد این دستان لرزان

تو همنشینی با جوانان بهشتی
لطفی ندارد دیدن ما سالمندان

شرمنده‌ام مادر دلم خیلی گرفته
ناراحت از حرفم نشو رو برنگردان

پیش سماور رو به رویایش نشسته
مادربزرگ پیر من با چشم گریان

چیزی نمی‌گوید ولی از چشم‌هایش
می‌شد بفهمی در اتاقش هست مهمان

دارد برایش چای می‌ریزد ولی او
مثل همیشه لب نخواهد زد به فنجان

عطر عجیبی خانه را پر کرده شاید
عطر گلی باشد که مانده زیر باران

مادر ،مادر مهربان ،مادر همیشه در انتظار بلاخره لحظه دیدار رسید و فرزند غیورت به دیدارت آمد ،مادر تو که همیشه قوی و محکم بودی نازنینم چطور این لحظه دیدار را تاب نیاوردی و با فرزند بزرگوارت راهی شدی .
مادر شهید حسن جنگجو دقایقی قبل به فرزند شهیدش پیوست / شهید جنگجو، معروف به شهید فهمیده آذربایجان، پیش از ظهر امروز در تبریز تشییع شد.


پرویز اسماعیلی(خبرنگار): ‏مادر ۳۴ سال چشم انتظار ماند، تا فرزند به خانه بیاید و با هم به دیدار خدا بروند


امیرمهدی ژوله (نویسنده و بازیگر): مادر شهید جنگجو سی و چهارسال منتظر پیکر نوجوون شونزده سالش موند. روز تشییع جنازه، دست پسرش رو گرفت و رفت.


روشنک عجمیان (بازیگر): این عکس دلِ همه رو به درد میاره...دلم امروز گرفته...امیدوارم بهترین جایگاه دربهشت برین نصیبتون بشه...
مادری که فرزندش رو از دست میده انگار زندگی اش رو از دست داده!!!در ضمن امروز سالگرد از دست دادن "برادر "عزیزم هست..وجودش سرشار از عشق و مهر بود..لطفا با یه فاتحه یادش کنید...ممنونم


نجمه جودکی(مجری): به ستاره ها نگاه کن..
که شب را شکسته اند..
بی تو شب من..شبی بی ستاره است..
آفتاب را ببین..
که غول تاریکی از مقابلش میگذرد..
بی تو روز من آفتاب ندارد..
چمن زارها را بنگر ..با لاله ها..و با جویبارهای کوچکی که زمزمه کنان روان است..
بی تو دنیای من:
از چمن و لاله و زمزمه خالیست..
بی تو من،هیچم..نیستم..
اگر میخواهی من بمانم..
اگر میخواهی من نمیرم..
هرگز نمیر مادر


حسن آقامیری (فعال اجتماعی): پسرش سال ٦٢ تو عملیات خیبر مفقودالاثر شده بود تصویر حسن جنگجو رو جلد کتاب بچه ها بود اما مادر، چشماش به در سفید شده بود، بعد از ٣٤ سال براش استخون های پسرش رو آوردند، انگار مادر برای پرواز فقط منتظر خبرِ فرزندش بود موقع تشییع جنازه ی حسن مادرش هم آسمانی شد.
تصویر: مادرِ حسن جنگجو امروز بعد از تشییع باشکوه فرزندش در شهر تبریز دار فانی رو وداع گفت


سید محمود رضوی (تهیه کننده سینما و تلویزیون): سلام علیکم
.مادر است دیگر
آن هم یکی از مادران چشم به راه
طاقت نمی آورد
دل میترکاند
تا بوده همین بوده
یادتان هست؟ بچه که بودیم
داستان ذبح اسماعیل (ع) را که تعریف میکردند
بعد از اسماعیل (ع) بازگشت ، هاجر (س) رد قرمزی گردن را میبیند ، سوال میکند چه شده و اسماعیل (ع) شرح میدهد آنچه که اتفاق افتاده ، میگفتند هاجر (س) از غصه تب کرد و بعد از ٣ روز جان به جان آفرین تقدیم کرد.
آری مادر است دیگر
تا به امروز چشم به راه خودش بود
حالا یکرش آمد
و نتوانست ببیند که چه بر سر پسرش آمده
دلش طاقت نیاورد و گفت :
تو که بی من رفته ای سفر
نداری از حال من خبر
حالا که اومدی منو با خودت ببر
و رفت
امان از روضه های کربلا
امان از داغ دل رباب (س)
امان از دل حضرت مادر
آنگاه که
وفدیناه بذبح عظیم . .


لاله اسکندری (بازیگر): چه خبر تکان دهنده ای....مادری که سی و چهارسال چشم انتظار فرزندش بود وقتی که او را به وطنش بازگرداندن وبه خاک سپردند دیگر دلیلی برای ماندن نداشت و به فرزند شهیدش پیوست.....حالا دیگر با خیالی آسوده چشم از این جهان بست......عجب حسی است این حس مادرانه....روح حسن جنگجو و مادر بزرگوارش غرق در آرامش باد.....

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها