اینجا حالا شش ماهی میشود به همت یک کارآفرین و حمایت شهرداری، صاحب یک سوله شده که کارخانه تولید محصولات بهداشتی و صنعتی است، جایی که سرمایهگذار و مدیرش با افتخار اعلام میکند معتادان بهبودیافته و زنان سرپرست خانوار و خودسرپرست را استخدام میکند. در کارخانه فرید بهبودی، پیشینه اعتیاد ننگ نیست. اینجا کسی را با انگشت نشان نمیدهند و طردش نمیکنند، البته به شرط پاکی آن هم برای همیشه.
توبهکردهها از اعتیاد در این کارخانه حریمی امن دارند، بهموقع حقوق میگیرند، احترام دارند و فرصتی مییابند تا چینیترکخورده زندگیشان را بند بزنند، کارخانهای که با توانایی بازیافته معتادان بهبودیافته، کالاهایی را تولید میکند که درعراق، گرجستان و ازبکستان نیز خواهان دارد.
میدانید کارفرما و تولیدکننده پرجراتی هستید که آدمهایی خاص را استخدام میکنید؟
من همیشه به چنین کارهایی علاقهمند بودم و ذهنم همواره درگیر این قضیه بود.
این هم علاقه خاصی است، چرا؟
آدمهای سالم و توانا در اجتماع پذیرش دارند، ولی معتادان بهبودیافته با این که موادمخدر را کنار میگذارند جامعه طردشان میکند و قابل اعتمادشان نمیداند، بنابراین دوباره وارد چرخه اعتیاد میشوند. این که جامعه، این افراد را پس میزند همیشه دغدغه من بود و دوست داشتم به نفعشان کاری کنم.
احیانا در مسیر زندگیتان کسی نبوده که از نزدیک شاهد سرنوشتش بوده باشید؟
سالها قبل در همسایگی ما مردی بود که چنین وضعی داشت. او همسر بسیار با شخصیتی هم داشت ولی زندگی را به او و دخترش تنگ کرده بود. حتی یادم هست این مرد برای خرید مواد، النگوی طلای دخترش را با زور درآورده و دستش زخم شده بود و خونریزی داشت. آن روز با دیدن این صحنه خیلی اذیت شدم و همیشه یادم ماند.
پس این کار برای شما لذتبخش است.
بله، همان طور که ما قطعات را تبدیل به کالاهای لوکس میکنیم و لذت میبریم، وقتی یک معتاد بهبود یافته با هزار آسیب را به آغوش خانوادهاش برمیگردانیم و کاری میکنیم که دیگر نیازی به گدایی و دزدی نداشته باشد نیز لذت میبریم.
این یعنی معتادان بهبودیافته قابل اعتماد هستند. درست است؟
اگر معتادی دوره درمان را بدرستی گذرانده باشد و عزمش برای بهبود جزم باشد، قابل اعتماد است چون بدون این که فشار و تحمیلی بالای سرش باشد مواد را کنار میگذارد و دنبال زندگی سالم میرود. من تا پیش از این فکر میکردم در اعتیاد برگشتی وجود ندارد، ولی حالا اطمینان دارم اگر اراده و مشاورههای درست باشد خیلیها میتوانند به زندگی برگردند. البته ما هر ماه به صورت تصادفی از کارکنانمان تست اعتیاد میگیریم تا خیال هر دو طرف راحت باشد.
آیا تا به حال بهبودیافتهای داشتهاید که کار را گذاشته و رفته باشد؟
بله، چنین نیروهایی داشتهایم. در بخش تولید لوازم بهداشتی هم که کار سنگین است، بهبودیافتههایی بودند که هم بهدلیل سنگینی کار و هم سر و صدای زیاد نتوانستند ادامه دهند و رفتند.
کارآفرینانی که تا به حال از معتادان بهبودیافته استفاده کردهاند معمولا حاضر نشدهاند در مجموعه شان از زنان استفاده کنند. شما چطور حاضر شدید زنان و مردان را یکجا به کار بگیرید؟
کارگران زن ما البته فقط در بخش مونتاژ کار میکنند و سرپرست خانوار و خودسرپرست هستند و به ماجرای اعتیاد و مواد مخدر ربطی ندارند. ولی اینها آنقدر خوب هستند و وجدان کاری دارند که ترجیح میدهم همه نیروهایم زن باشند.
این روزها همه جا صحبت از کسادی بازار و خوابیدن کار و کاسبی است. اوضاع شما چطور است؟
خدا را شکرخوب است و فکر میکنم برکتش را از نیروهایش میگیرد. محصولات ما علاوه بر بازار داخلی توانسته سهمی از بازار عراق، گرجستان و ازبکستان را به دست بیاورد.
نمیخواهید کار را توسعه دهید و دست افراد آسیبدیده بیشتری را بگیرید؟
چنین قصدی دارم و میتوانیم نیروها را تا صد نفر هم اضافه کنیم، اما اول مشکل فضاست که نداریم و دوم بیمه که تامین اجتماعی حاضر نیست در تعیین تعرفهها اندکی انعطاف نشان دهد. من حتی برنامهای دارم که بخشی از کارهای مونتاژ را به بیماران بیمارستان روانپزشکی که توان انجام کار دارند بسپارم که فعلا در مرحله رایزنی است.
این انتخاب علت خاصی دارد؟
بله، میدانم در این بیمارستانها آدمهایی زندگی میکنند که طرد شده و تنها هستند و به گفته مدیرانشان آنقدر آنجا میمانند تا بمیرند؛ ولی اگر کار داشته باشند جرقههای امید به زندگیشان زده میشود.
مریم خباز
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد