در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سینمای کمدی ما به جز استثنائاتی چون «اجارهنشینها» و لحظاتی مختصر، فاصله بعیدی با استانداردهای جهانی دارد و به جز محدودیتی که به دلیل مغایرت با فرهنگ کشور امری لابد است، بیشتر به دلایل کیفی و ساختاری توانایی ورود به فضای جهانی و رقابت با آثار دیگر را ندارد. نداشتن زبان جهانی، تمرکز بیش از اندازه روی کلام و دیالوگ به جای خلق موقعیت همه فهم کمدی و بسنده کردن به حداقلها در قصه به جای فیلمنامهای منسجم و جذاب و در کلیت کمیک، از جمله مشکلاتی است که سینمای کمدی ما با آن دست به گریبان است و نهتنها ارتباطی با مخاطب خارجی برقرار نمیکند، بلکه حتی در بیشتر مواقع حتی از ارتباط با تماشاگر ایرانی هم ناتوان است.
در بازار مکاره سینمای ایران، همه چیز بدون آیندهنگری و اهداف بلندمدت شکل میگیرد و پیش میرود و به همین دلیل کمتر فیلمساز و تهیهکنندهای به فکر جلب نظر طیف وسیعتری از مخاطبان در خارج از مرزهاست. در چنین شرایطی شرکت این فیلمهای کمدی سینمای ایران در جشنوارههای جهانی، موفقیت و کسب جایزه در آنها و حتی اکران و ارتباط مناسب با مخاطب خارجی امری محال به نظر میرسد.
در اینفوگرافی پیشرو، بهطور اجمالی و به عنوان نمونه، شاخصترین فیلم کمدی برخی کارگردانهای ایرانی را فهرست کردهایم و بهطور مختصر گفتهایم که چه فاصلهای با استانداردهای جهانی کمدی دارند.
بهروز افخمی
سن پترزبورگ: از معدود فیلمهای کمدی خوشساخت ایرانی است که تا حد زیادی استاندارد نوشتاری و ساختاری را رعایت میکند. ایده مردی آویزان و بیهدف در ایران که معلوم میشود تزار روسیه است، جذاب به نظر میرسد. برقراری تعادل میان کلام و موقعیت، فیلم را برای مخاطب خارجی هم احتمالا بامزه کند.
پریسا بختآور
دایره زنگی : اصغر فرهادی را عموما با آثاری تلخ میشناسیم، اما او فیلمنامه یکی از بهترین کمدیهای سینمای ایران یعنی دایره زنگی را نوشته است. ورود پسر و دختری جوان به یک آپارتمان، خصلتهای جماعتی را رو میکند و از این نظر این شرایط میتواند موقعیتی آشنا برای مخاطب خارجی باشد.
کمال تبریزی
لیلی با من است : بیتردید یکی از بهترین و خوشساختترین کمدیهای سینمای ایران است که به دلیل تکیه بر موقعیت، قابلیت مقایسه و رقابت با استانداردهای جهانی را دارد. آدم ترسویی که به اشتباه در موقعیتی جنگی گرفتار شده، الگوی محبوب و آشنایی است که به نوعی دو فیلم چاپلین و وودی آلن را به یاد میآورد.
ابوالحسن داوودی
نان، عشق و موتور 1000: داوودی، این فیلمساز خوب سینمای ایران دلبستگی خاصی به سینمای کمدی دارد و همواره سعی کرده استانداردهای این فضا را رعایت کند. تعیین ضربالاجل دختری مجرد برای ازدواج توسط عمویی که قیم اوست، ایده بامزهای است که با تعبیه صحنههایی خندهدار، پرداخت خوبی هم دارد و واجد ارزش ارائه به مخاطب خارجی برای تماشاست.
رضا عطاران
رد کارپت : اینکه یک بازیگر سطح پایین ایرانی راه میافتد برای ملاقات با استیون اسپیلبرگ راهی جشنواره فیلم کن شود، ایده بامزهای است که میتواند بویژه برای مخاطبان خارجی پیگیر سینما و جشنوارههای جهانی جالب باشد.
ابراهیم وحیدزاده
مجسمه : این فیلم به دلیل قصه و فضایی متفاوت از کمدیهای رایج و همیشگی سینمای ایران، واجد امتیاز است و فیلمنامهای در کلیت منسجم و کمدی دارد که میتواند مخاطب خاصتر سینمای خارج از کشور را هم دستکم به تماشای اثر ترغیب کند.
محمد متوسلانی
کفشهای میرزانوروز: متوسلانی که خود یکی از پایهگذاران مثلث کمدی در سینمای ایران بود، در این فیلم، براساس فیلمنامه داریوش فرهنگ یک کمدی تاریخی خاص میسازد که برای مخاطب خارجی هم جذابیتهایی دارد. میرزا هر کاری میکند نمیتواند از دست کفشهای مندرس و قدیمی خود خلاص شود.
سعید سهیلی
گشت ارشاد: موفقیت سه کلهپوک در سینمای کمدی کلاسیک جهان راه را برای ادامه مثلثهای اینچنینی باز کرد. سهیلی در این فیلم، این الگو را با شخصیتهای یاغی و اعتراضی اجتماعی ترکیب کرد و موفق به جلب نظر تماشاگران شد.
رامبد جوان
ورود آقایان ممنوع: این فیلم خوشساخت با ایده زنی مدیر و ضدمرد که مجبور است با یک معلم مرد مواجه شود و همکاری کند، تا حدی به فضای استاندارد کمدی دنیا نزدیک است و میتواند به دلیل تحرک قصه و ریتم خوب، باعث خنده مخاطب خارجی هم بشود.
یدالله صمدی
آپارتمان شماره 13: فرد در مقابل اجتماع، یکی از انواع کشمکش در درام است که موردی تثبیت شده در فضای داستانی جهان محسوب میشود. این فیلم هم قصه مردی را به تصویر میکشد که باید با ساکنان ناسازگار یک آپارتمان طرف شود.
محمدرضا هنرمند
مومیایی3: محمدرضا هنرمند از جمله کمدی سازان خوب تلویزیون و سینمای ایران است و با کارگردانی «کاکتوس» دریچهای تازه به روی طنز باز کرد. مومیایی 3 ارجاع بامزهای به سری فیلمهای مومیایی در دنیا میدهد و از اینرو احیانا برای مخاطب خارجی هم کنجکاوی برانگیز است.
پیمان قاسمخانی
خوب، بد، جلف : اسم فیلم برای مخاطبان جهانی قطعا یادآور خوب بد زشت، وسترن معروف سرجیو لئونه است؛ هرچند فضای این فیلم ایرانی اساسا چیز دیگری است و آن را با الگوی مثلث معروف ترکیب کرده است.
مهران مدیری
ساعت 5 عصر : امتیاز فیلم نسبت به کمدیهای چند سال اخیر سینمای ایران این است که نمیخواهد با هر ترفندی بخنداند، بلکه حرف و نقد اجتماعی دارد و در کلیت یک کمدی سیاه و حتی قابل ارائه به مخاطب خارجی است.
کیانوش عیاری
روز باشکوه : روز باشکوه، تنها فیلم کمدی عیاری قصه یک قهرمان دوچرخهسواری است که سعی میکند از دست استفاده ابزاری جمعی سیاستمدار فرار کند. ایده و ساخت فیلم، کیفیت و استانداردی جهانی دارد.
داریوش مهرجویی
اجـارهنشینها: احتمالا موفقترین و استانداردترین فیلم کمدی تاریخ سینمای ایران باشد و حتی تماشاگران خارجی هم میتوانند طنز و نکتههای آن را بگیرند و به بیشتر صحنهها و دیالوگهای آن بخندند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: