به گزارش جامجم، دوم آذر 91، راحله 20 ساله با مراجعه به پلیس آگاهی تهران گفت: «همسرم چند ماه پیش، برادرش کامران را به خانهمان کشاند و او را با ضربههای چاقو کشت سپس جسدش را در چمدان گذاشت و با خود به شمال کشور برد. او مرا به مرگ تهدید کرده، برای همین از ترس جانم به پلیس مراجعه کردم.» با ثبت این اظهارات، ماموران سعید 21 ساله را دستگیر کردند.
او در بازجوییها پرده از دو جنایت برداشت و گفت: «دو سال پیش پدرم را به خاطر خودکشی مادرم، کشتم، اما طوری صحنهسازی کردم که کسی متوجه قتل نشد. چند روز پیش فهمیدم برادرم از ماجرا بو برده و ممکن است مرا لو بدهد، برای همین او را به خانهام کشاندم و با 36 ضربه چاقو وی را به قتل رساندم. پس از دفن جسدش در ساحل دریای خزر، همراه همسرم به بانک رفتیم و با جعل امضای برادرم، 28 میلیون تومان از حسابش برداشت کردیم.» راحله این اعترافات سعید را تائید کرد تا هر دو به زندان بیفتند و منتظر جلسه محاکمه شوند. سرانجام صبح دیروز، جلسه رسیدگی در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده برگزار شد.
در ابتدای جلسه، دو نفر از اولیای دم درخواست قصاص کردند و خواهر متهم رضایت داد. سپس سعید در جایگاه ایستاد و در شرح جزئیات هر دو قتل گفت: «چهار ماه قبل از کشتن پدرم، شاهد خودکشی مادرم بودم. او درحالی که کفنش را از کمدش بیرون آورده بود، از من خداحافظی کرد و چند دقیقه بعد خودش را از طبقه چهارم خانه پایین انداخت. روزهای اول از انگیزه خودکشیاش خبر نداشتم، اما بعدها متوجه شدم پدرم با زنی دیگر ارتباط دارد و همین مساله باعث خودکشی مادرم شده است. تصمیم گرفتم انتقام بگیرم. پدرم را با شیرینی آلوده، مسموم و گاز خانه را باز کردم. من او را کشته بودم، اما با صحنهسازی همه فکر کردند یک حادثه باعث مرگ او شده است.»
متهم، دو سال پس از قتل پدرش با راحله ازدواج کرد. در تمام این مدت هیچکس از جنایتش خبر نداشت تا اینکه به دلایل روحی، خودکشی ناکامی داشت. او ده روز در بیمارستان بستری بود و در این مدت برای راحله تعریف کرد چطور پدرش را کشته است. سعید درباره قتل برادرش کامران نیز گفت: «وقتی ماجرا را برای راحله تعریف کردم، برای گرفتن حلالیت سراغ کامران رفت و همه چیز را به او گفت. کامران اما هر وقت مرا میدید متلک میانداخت و کشتن پدرم را به رویم میآورد. ترسیدم مرا لو دهد برای همین نقشه قتلش را کشیدم. به راحله گفتم تعدادی قرص بخرد، آنها را پودر کند و در شیرینی خامهای بریزد. سپس آنها را به کامران بدهد تا بیهوش شود. راحله اول قبول نکرد، اما وقتی تهدیدش کردم دندانهایش را خرد میکنم، پذیرفت.»
متهم ادامه داد: «من خودم دلم نیامد. همسرم شیرینیهای مسموم را به کامران داد. او با خوردن آنها بیهوش شد و روی تخت افتاد. راحله پتویی روی سر کامران گذاشت و من هم با ضربههای چاقو، او را کشتم. سپس یک چمدان بزرگ خریدم، جسد را داخل آن گذاشتم و با وانت به ساحل دریای خزر بردم. رویش چند تا سنگ گذاشتم تا مخفی شود. روز بعد، همراه راحله به بانک رفتیم. راحله امضای برادرم را جعل کرد و 28 میلیون تومان برداشت کردیم که ده میلیون تومان آن را به برادر بزرگم دادم و بقیه را هم وسایل خانه خریدیم.»
با پایان اظهارات سعید، نوبت به راحله رسید. او اعترافات خود را در بازجوییها رد کرد و گفت: «سعید ترسیده بود برادرش همه چیز را لو دهد، برای همین او را کشت. حتی میخواست خواهر و برادر دیگرش را هم بکشد. مرا هم مدام به مرگ تهدید میکرد و روز حادثه از ترس جانم همکاری کردم.»
او اتهامات مشارکت در اخفای جسد و جعل امضا را رد کرد و افزود: «من هیچ نقشی در جابهجایی جسد و خالی کردن حساب کامران نداشتم. خود سعید امضای برادرش را پای فیش برداشت زد. قبلا در بازجوییها گفتم بعد از کشتن کامران تصمیم گرفتیم حسابش را خالی کنیم و چون سعید هل شد، من امضا زدم، اما این حرفها را دروغ گفتم، چون سعید مدام تهدیدم میکرد و میگفت کسی را بیرون دارد و او را سر وقتم میفرستد. این کار را هم انجام داد تا اینکه از ترس جانم به پلیس مراجعه کردم و همه چیز را لو دادم. آنها هم آمدند و دستگیرش کردند.»
سعید در آخرین دفاع خود، حرفهای راحله را دروغ خواند و گفت: «من هیچ تهدیدی نکردم. نذر کردهام اگر شاکیانم رضایت بدهند، یکی از کلیههایم را اهدا کنم تا جان دوبارهای به دیگران ببخشم.»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: