«‌ان‌شاءالله به پای هم پیر شوید»؛ این جمله خیلی آشناست، مگر نه؟... یک‌جور دعای خیر بسیار رایج در میان ما ایرانیان است که در حق زوج‌های جوان بیان می‌شود و می‌خواهد بگوید عمر بلند و دراز داشته باشید، اما در کنار هم و همه با هم.
کد خبر: ۱۰۶۰۲۵۷

یعنی اگر این دعا مستجاب شود و همه اعضای یک خانواده یعنی همان زوج جوان و فرزندان‌شان در کنار هم در کمال صحت و سلامت زندگی کنند و همه با هم به درجاتی از پیری برسند، بدون مریضی و مرگ و میر که دیگر نورعلی نور می‌شود. ما که راستش تا به حال چنین چیزی ندیده‌ایم، اما اخیرا مصداقی برایش پیدا شده، آن هم نه در ایران که در ایرلند. ظاهرا یک خانواده ایرلندی موفق شدند رکورد پیرترین خانواده جهان را در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت کنند. «دانلی»‌ها یک خانواده روستایی هستند که مدت‌ها در حومه آرماگ از توابع ایرلند به شغل کشاورزی اهتمام داشته‌ و همه پا به پای هم و در کمال صحت و رضایت و خوشبختی پیر شده‌اند.

عجیب‌ترین بستنی‌های دنیا در ژاپن

صد سال است که بستنی طلاب مشهد؛ همان بستنی طلاب است و بستنی فالوده شیرازی هم همان که بوده و این بستنی‌های پاستوریزه تهرانی هم همین‌ها را که می‌بینید و می‌بینیم. البته فکر نکنید داریم خدای نکرده مسخره یا سرزنش می‌کنیم و بستنی‌های وطنی خودمان را دست کم می‌گیریم؛ نه! باید یک مشهدی اصیل باشید تا بدانید هیچ بستنی‌ای، بستنی سنتی و پرمغز و پسته مشهد نمی‌شود؛ حرف ما اصلا چیز دیگری است. می‌خواهیم بگوییم کمی نبوغ و نو‌آوری در تهیه هر چیزی حتی بستنی بد نیست، بله حتی در بستنی، فکر می‌کنید نمی‌شود؟ ما می‌گوییم می‌شود، یعنی ما که نه، این ژاپنی‌ها نشان داده‌اند که می‌شود. آنها در یک نو‌آوری ظاهرا جدید، اقدام به تولید عجیب‌ترین بستنی‌های دنیا کرده‌اند. اگر حالتان بد نمی‌شود، باید عرض کنیم بستنی‌هایی با طعم گوشت اسب، اختاپوس، نودل، زبان گاو و... را هم این روزها می‌توانید در فهرست بستنی‌های ژاپنی مشاهده کنید. درواقع آنها در تهیه بستنی هم مثل وسایل و تولیدات الکترونیکی‌شان همه ذائقه‌ها را در نظر گرفته‌اند و برای افراد گوشتخوار و همه چیز خوار هم بستنی تولید کرده‌اند.

خودمان هم مخترعان خوبی هستیم

درست است که ما از ژاپنی‌ها و خلاقیت و نو‌آوری‌شان تعریف کردیم، ولی دلیل نمی‌شود خلاقیت هموطنان خودمان را دست‌کم بگیریم. البته ایرانی‌ها نشان داده‌اند سلول‌های خاکستری مغزشان هنگام نیاز بهتر از هر زمان دیگری به حرکت و تکاپو می‌افتد. مصداق‌ها و نمونه‌هایش هم بسیار است. این روزها هم که تا دلتان بخواهد در خوزستان و مناطق جنوبی کشور که هوا گرم و نفسگیر شده، شاهد اختراع و نو‌آوری هستیم. از تاکسی‌هایی که یک کولر روی سقف آن روییده است، گرفته تا اختراع اخیری که یک کلاه کولردار برای کارگران زیر آفتاب است و توسط یک جوان اهوازی یعنی خلیل امیر ساخته شده و به ثبت رسیده است.

در این هوای گرم حیوانات را هم دریابیم

در هفته‌ها و روزهایی که گذشت هوا آن‌قدر گرم بود که با هشدارهای زیادی از سمت سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف از جمله وزارت نیرو همراه بود؛ هشدارهایی که می‌خواست هموطنان در مصرف برق و آب خود حداکثر صرفه‌جویی را داشته باشند تا با کمبود و قطعی برق و آب در هیچ نقطه‌ای از کشورمان مواجه نشویم. اما شاید کمتر کسی حواسش به حیات‌وحش و طبیعت بود و این‌که آنها هم ممکن است گرفتار تب تشنگی شوند. البته از آنجا که ما هموطن نکته سنج و ظریف بین و طبیعت دوست کم نداریم، باید عرض شود که این موضوع هم از دید برخی هموطنان پنهان نماند و پست‌های جالبی در این زمینه در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شد؛ مثل این تصویر زیبا که با این نوشته همراه بود: «هوا گرمه، اگر ممکنه یه ظرف کوچیک آب تو تراس برای پرنده‌ها بذارید. زندگی می‌بخشید به آنها.»

از این دوره و زمانه تازه راحت شده‌ایم

ما که تا به حال حتی نتوانسته‌ایم با یک کفش پاشنه سه سانتی توی خیابان راه برویم. (‌تازه همین سانتش را هم نمی‌دانم که درست گفته‌ایم یا نه، بس که خارج از گودیم و از این چیزها سردرنمی آوریم!). اما اگر نخورده‌ایم نان گندم، دیده‌ایم دست مردم؛ یعنی اگر از این کفش‌ها نپوشیده‌ایم، اما پای خانم‌های بسیاری دیده‌ایم و همچنان در حیرتیم که چطور می‌شود با این کفش‌ها راه رفت و گاهی هم دوید یا حرکات موزون اجرا کرد. حالا اما با این تصویری که مشاهده کردیم و می‌کنید، دریافتیم که چه نازک نارنجی هستیم و همین کفش‌های پاشنه 10 و 20 سانتی هم می‌تواند در زمره اکتشافات بشر برای راحتی هرچه بیشتر من و شما باشد. تصویر کفش‌های پاشنه بلندی را نشان می‌دهد که در قرن نهم میلادی کاربرد داشته است. البته گفته شده بیشتر از سوی سوارکاران برای سوارکاری بهتر استفاده می‌شده و طول پاشنه هم نشانه طبقه اجتماعی افراد بوده است؛ یعنی هرچه طبقه بالاتر؛ پاشنه‌ها بلندتر مثلا 10، 20 یا حتی 50 سانت، چه خبر بوده آن وقت‌ها و ما بی‌خبر بودیم!

حواسمان باشد طبیعت را آتش نزنیم

کمتر روزی است که خبری از آتش‌سوزی در یکی از مناطق جنگلی و مرتعی کشورمان به گوش نرسد؛ بویژه این روزها که هوا حسابی داغ کرده و امان زمین و زمان را بریده است. خوشبختانه کمپین‌های مردمی زیادی در مناطق مختلف کشور راه اندازی شده که تلاش می‌کنند هنگام آتش‌سوزی و در کنار نیروهای منابع طبیعی و محیط‌زیست به اطفای آتش کمک کنند. اما بی‌شک مهم‌تر از اطفای آتش، پیشگیری از آن است؛ یعنی این‌که مراقب باشیم تا آتش به دامان جنگل‌هایمان نیفتد که البته این مهم نیز از چشم ریزبین هموطنان طبیعت دوست‌مان دور نمانده و آنها به کمک فضای مجازی در تلاشند تا پست‌ها و مطالب روشنگرانه‌ای را در این زمینه به اشتراک بگذارند؛ مثل این تصویر و پست که می‌گوید: «لطفا بطری‌های شیشه‌ای را در طبیعت رها نکنید، چرا که در تابستان مانند ذره بین عمل کرده و باعث آتش‌سوزی بزرگ و خطرناک می‌شود.»

توقف ممنوع!

این تصویر خیلی تکان‌دهنده است؛ تصویری که معجزه ذهن خلاق بشر امروزی را نشان می‌دهد. تصویر می‌خواهد بگوید فقط 30 سال طول کشیده تا تمام وسایلی را که در بالا می‌بینید، مثل رادیو ضبط، کیس کامپیوتر، ماشین حساب، تلفن، دوربین و‌... در یک وسیله خلاصه شود؛ یعنی وسیله‌ای اختراع شود که از همه وسایل بالا کوچک‌تر بوده و در عین حال و آن واحد توانایی انجام همه آن کارها را هم داشته باشد. تصویر شاید می‌خواهد بگوید با این پیشرفت برق‌آسای تکنولوژی در عصر حاضر، باید منتظر معجزه‌های عجیب و باور نکردنی در 30 سال آینده باشیم. اما این فقط پیغام اولیه و ظاهری این تصویر است و شاید پیام مهم‌تر آن بتواند یک پیام اجتماعی یا اخلاقی باشد؛ چیزی مثل این‌که وقتی دنیا با این سرعت شگرف در حال پیشرفت و گذر است و همه چیز در حال تغییر و تحول، چرا ذهن یا دل ما در بسیاری از اوقات، اسیر مسائل کوچک و بی‌اهمیت است و ساعات و گاه روزهای زیادی فکر و ذهن ما را مشغول می‌کند؛ مسائلی مثل کدورت‌ها و کینه‌ورزی‌ها و دشمنی‌ها، مثل درماندن در یک رابطه شکست‌خورده یا تلاش برای رسیدن به چیزهایی که بود و نبودش تاثیر چندانی به کسب رضایت و آرامش در زندگی‌ ندارد. این تصویر شاید می‌خواهد این را هم بگوید که دنیا و زندگی با سرعت می‌گذرد و منتظر ما نمی‌ماند، پس توقف در هر لحظه و هر موقعیت ممنوع.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها